این سونامی فرهنگی که از دهه 70 شمسی با ترغیب زنان برای جلوه گری آغاز شده و در دهه 80 با گسترش واردات بیگانه با این دیار در نحوه پوشش نمایان شد، متاسفانه در دهه 90 و با بی توجهی کامل مسئولین فرهنگی به بخش قابل توجهی از واقعیت آرزو مندانه غربی ها رسید تا امروزه به شکلی گستاخانه شاهد بروز رفتارهایی ناهنجار در نزد برخی از افراد جامعه باشیم. این در حالی است که وجود فرهنگ و هنر که می بایست ابزاری برای جلوگیری و مقابله با هرگونه تفکر غربی باشد، نه تنها در وادی هدایت راهی نپیمود بلکه گاه سازی همراهی کننده با نوای گستاخانه غربی ها یافت، چنان که در انتخاب موضوع روایت و نوع روابط شکل یافته در این آثار و نیز تصاویر حاصل شده از نشست های هنرمندان شاهد جدیدترین فرآیند بی حجابی در برابر دوربین مشاهده گر مخاطبان بوده ایم و حتی گاه برخی بازیگران به تبعیت از همتایان غربی خود، گام هایی رسوا شده در فرش های قرمز تبلیغاتی زدند!
چندی پیش خبری در فضای مجازی پخش شد که 2 نفر از بازیگران سینمای ایران در دنباله پروژه بی حیایی گلشیفته گی! دست به کشف حجاب در صفحه اینستاگرام خود زدند. صدف طاهریان و چکامه چمن ماه با ارائه تصاویری نامتعارف نه تنها به ساحت هنر بلکه به حریم انسانیت خدشه ای عمیق و جانسوز وارد کردند. نکته قابل توجه در این پروژه، همجواری این عمل شنیع با ماه گرانقدر محرم بوده که شرایط خاصی برای مومنان ایرانی دارد و توجه به این مساله موجب هم مرزی آن با برنامه ریزی طراحی شده غرب در فرآیندی تحلیلی خواهد شد که نخ ماجرا را به هم متصل می سازد. مساله ای که چندی پیش زمزمه هایی از آن از طریق خبری در مورد اکبر عبدی پیش آمده و به هر تقدیر به تکذیب رسید.
آن چه از اخبار کشف شده بدست آمده، شبکه های ماهواره ای فارسی زبان در برنامه های آینده به دنبال ربایش نگاه مخاطبان قرار است سریال هایی با موضوع و با حضور ایرانی ها تولید کنند که نزدیک ترین آن ها از شبکه «جم تی وی» پخش خواهد شد و از این رو غربی ها از طریق عناصر خود فروخته و عوامل فراری خارج نشین سعی دارند در برنامه های زیرزمینی و پنهانی به سمت فریب و همراهی آن ها جهت عزیمت به آن سوی آب ها و حضور در این پروژه ها دست یابند، چرا که اعتبار این بازیگران شناخته شده از سویی موجب بالارفتن وزنه بازی ها و کیفیت اثر خواهد شد و مهم تر این که به پروژه مدون و چندین ساله غربی ها مبنی بر شیوع بی حجابی در ایران نزد نگاه های جهانی دامن خواهد زد، این در حالی است که بدنه مردمان ایران اسلامی چه در دوران سیاه طاغوتی و چه در همه دوران ها هیچ وقت از شعائر اسلامی و نگاه دینی خود خارج نگردیده و ریشه حجاب در این کشور بسیار پایدارتر از چند پروژه ظاهرنمایانه خواهد بود.
برنامه های دنباله دار شبکه های ماهواره ای در این سال ها چنان رشد قارچ گونه ای یافته که از 3 شبکه ایرانی در سال 73 به 125 شبکه فارسی زبان در سال 91 رسیده که از این تعداد 13 شبکه فقط مخصوص پخش سریال و فیلم های سینمایی می باشد که البته به موضوعاتی کاملا حرمت شکنانه می پردازند. حرکت شرم آور کشف حجاب توسط صدف طاهریان و چکامه چمن ماه در صورت عدم وجود شرایطی هوشیارانه توسط اهالی هنر امکان شیوع داشته و نیاز است در این مورد مراقبت های لازم صورت گیرد تا برخی اذهان غبار یافته اسیر دسیسه های مدون غربی ها نشوند، این در حالی است که حتی پروژه بی حیایی گلشیفته هم در این سال ها بعد از چند حضور ناموفق در نقش های فرعی سینما و یک حضور محدود تئاتری کاملا شکست خورده محسوب شده و این می تواند درسی بزرگ برای همه وسوسه شدگان باشد و در مرتبه ای نگون بختانه تر بهره برداری از کشف حجاب مینا لاکانی تنها در یک برنامه تلویزیونی در شبکه VOA و طرد کردن او است.
اما تشکل اجرایی اشاعه بی حیایی در کشور توسط واسطه گرایان بی حیایی غرب چندی است با اعلام کمپین و حمایت از زنان بی حجاب و اشاعه فرهنگ غربی فعال شده که یکی از این عوامل مسیح علی نژاد، خبرنگار فراری بوده که با اعلام پروژه ای خزنده در علنی کردن لحظه های بی حجابی برخی زنان در اماکن عمومی و آرشیوسازی این موارد در صفحات اجتماعی سعی در اشاعه این فرهنگ و القای آن نزد جهانیان دارد و با عنوان سازی «آزادی یواشکی» در رسانه های بین المللی خود را نمایان ساخته است. پروژه فوق از طریق سرمایه گذاری سیاست مداران بی فرهنگی غرب و از طریق شبکه های ضد ایرانی مانند VOA راه اندازی شده و درصدد ضربه به کیان جامعه می باشند و در زیرمجموعه فعالیت های خود برنامه های مختلفی را گنجانده اند، برای نمونه مسیح علی نژاد، مجری و خبرنگار برنامه تبلت صدای آمریکا در فصل تابستان از دختران و زنان آمریکایی خواست جهت آزمایش توان زنان ایرانی مبنی بر حجاب اجباری! از روسری استفاده کنند. به هر روی آن چه قابل توجه می باشد، اتکای زنان ایران به فرهنگ اصیل خود و دور شدن از ابزارهای فریبنده بیگانه بوده که در این میان نقش هنرمندان ایرانی در الگوبخشی به جامعه و دور شدن از توطئه فرهنگ زدایی غربی ها بسیار مهم می باشد.