روشهای نفوذ:
الف) بزک کردن چهره شیطان: آنچه این روزها برخی نویسندگان، روزنامه نگاران
و سخنرانان در پی گرفتهاند، بخصوص بعد از نیل دو طرف مذاکره به توافق،
بزک کردن چهره آمریکا است. بزک کردنی که مقام معظم رهبری بارها در مورد آن
تذکر جدی داده اند، اما به وضوح می بینیم که وزارت محترم ارشاد با برخی از
روزنامهها که علیه آل سعود تیتر میزنند، برخورد میکند، تذکر میدهد و
دادگاهی میکند اما بزک کنندگان چهره کریح آمریکا هر روز به کار خود ادامه
میدهند. مقام معظم رهبری در این زمینه در ۱۸ مردادماه امسال فرمودند:
بعضیها اصرار دارند این شیطان را با این خصوصیات-که از ابلیس بدتر است-
بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند…کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه میدهد
که انسان قدرتی مثل قدرت امریکا را به عنوان دوست، به عنوان مورد اعتماد،
به عنوان فرشته نجات انتخاب کند؟
ب) هدایت مجموعه های فرهنگی: بی شک یکی از راههایی که دشمن می تواند به
نحو احسن کار خود را پیش ببرد تغییر فرهنگ عمومی یک کشور است. یکی از
راههای تغییر فرهنگ عمومی کشور نیز نفوذ در مراکز فرهنگی است تا بتواند از
آن طریق آن فرهنگی را که خود می خواهد در مراکز فرهنگی غالب نموده و آن را
به اسم فرهنگ اسلامی در متن جامعه منتشر نماید. مقام معظم رهبری در این
زمینه در ۱۲ مردادماه امسال فرمودند: اینها در صدد نفوذند، در صدد رخنه
کردنند،این رخنه از جاهای مختلفی ممکن است باشد، مواظب باشید، یک وقت آدم
خبر می شود که فرض بفرمایید فلان سازمان آمده یک بخشی از مجموعه فرهنگی ما
را -مثلا فرض کنید مهدکودک ها را- به یک شکل خاصی دارد هدایت می کند. این
را آدم می فهمد، بعد که نزدیک می شود، می بیند کار خطرناک و بزرگی است
]اما[ آدم توجه نداشته، اینها رخنه است.
ج) ایده ئولوژی زدایی از سیاست و دیپلماسی: بحث ورود ایده ئولوژی در سیاست
و دیپلماسی اهمیت والایی دارد. از زمان مرحوم مصدق که فرمود سیاست ما عین
دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست این بحث پررنگ تر شد تا جایی که حضرت
امام خمینی هم با جمله معروف اسلام همه اش سیاست است بحث ورود ایده ئولوژی
به سیاست را به کمال رساندند. حال اگر امروز در تریبونی مطرح می شود که
آرمان ما به سانتریفیوژ چه ربطی دارد، این به معنای خروج ایده ئولوژی از
دیپلماسی و به تبع آن سیاست است، فلذا با آرمان های امام راحل نیز در تضاد
است. مقام معظم رهبری نیز در این باره در ۲۵ شهریورماه امسال فرمودند: ایده
ئولوژی زدایی یکی از حرف های رایج]است[. حالا چند سالی بود، بعد یک چند
سالی تعطیل شد، باز دوباره حالا شروع کرده اند. از دیپلماسی ایده ئولوژی
زدایی کنیم. نه این درست ضد حق است، ضد حقیقت است. معنایش این است که اصول و
مبانی اسلام و انقلاب را در سیاست داخلی و خارجی دخالت ندهیم.
همانطور که می بینید رهبر معظم انقلاب می فرمایند که بحث ایده ئولوژی
زدایی یک چند سالی مطرح گردید و سپس مدتی دست از این بحث برداشتند و حالا
دوباره شروع کرده اند. به نظر می رسد با توجه به رویکرد دولتها در بحث
روابط خارجه شان (رویکر دولت خاتمی و سپس دولت احمدی نژاد و در نهایت دولت
روحانی) و نحوه تعامل شان با دشمنان و مستکبران، دشمن در مبحث ایده ئولوژی
زدایی با توجه به رویکرد دولتها در سیاست خارجه ورود کرده است. ابتدا در
دولت خاتمی این ایده ئولوژی زدایی را مطرح کردند، سپس در دولت احمدی نژاد
با توجه به مواضع انقلابی آن دولت در سیاست خارجه این مبحث از دستور کار
دشمن خارج گردید و سپس با روی کار آمدن دولت جدید دوباره این مبحث مطرح
گردیده است.
د) القای عبور از انقلاب، لازمه پیوستن به جامعه جهانی: وقتی در جامعه ای
آمریکا کدخدا نامیده شود، خوب انسان قاعدتا در یک روستایی زندگی می کند که
کدخدایی دارد و اگر بخواهد هر روز سر ناسازگاری با کدخدا داشته باشد باید
متحمل ضررهایی فراوان داشته باشد. در این دیدگاه با کدخدا باید رفت و ساخت.
اما اگر دیدگاه این باشد که آمریکا مستکبر است و برای نفوذ و تخریب ایران
هیچ مضایقه ای نمی کند، عملکرد ما تغییر می کند. سعی می کنیم خود را از
داخل بسازیم تا اگر مستکبری زور گفت با تکیه بر داخل بتوانیم استقلال خود
را حفظ کرده و جلوی او مردانه بایستیم. رهبر معظم انقلاب در این زمینه در
۲۵ شهریورماه امسال فرمودند: یکی از چیزهایی که انسان زیاد می شنود… اینکه
شما با نفوذید، شما قدرتمندید، انقلاب را بگذارید کنار تا بتوانیم با هم
زندگی کنیم، معنایش این است که انقلاب را بگذارید کنار تا از قدرت بیفتید
تا ما شما را ببلعیم. این را صریحا به افرادی از جمهوری اسلامی می گویند و
توجه نمی شود به معنا و مفهوم واقعی این حرف، تا کی می خواهید انقلابی
باشید، تا کی می خواهید مرتب دم از انقلاب بزنید، بیایید جزو جامعه جهانی.