به گزارش خبرگزاری بسیج، رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با روسای آموزش و پرورش در سال 1363 فرمودند: «اولین چیزی که من به آن تکیه می کنم،کیفیت اخلاقی و تربیتی بچه هاست.... اگر نقش محوری و تربیت معنوی و اخلاقی در مدارس ما به فراموشی سپرده بشود یا مورد کم اعتنایی قرار بگیرد، ما آینده انقلاب مان را دچار تهدید جدی کرده ایم»
بحث از تربیت در مدرسه یکی از مهمترین نیازهای زمانه و جامعه کنونی ما به شمار میرود. مدرسه ها پیش از آنکه نظام تربیتی مناسبی برای آن تعریف و مشخص تاسیس شدند. از تجربههای خطاپذیر بشر و فکرهای به انحراف رسیده انسان ها هویداست که برای تعریف نظامی تربیتی باید سراغی از وحی در این نظام نامه گرفت.
دغدغه این روز و شبهای همه کسانی که دوست دارند فرزندانی بر محور تربیت اسلامی رشد و پرورش بیابند، به حق و بجاست؛ چراکه مدرسه،از مهمترین کانون های تربیت در عالم است. دانش آموزانی که هر کدامشان فرزند ما یا در حکم فرزند ما هستند سال های زیادی از بهترین سال های عمرشان، و روزهای بسیاری از مهمترین روزها و ساعت ها و دقیقه هاشان در مدارس و با معلمان سپری می شود.
دقت به این نکته که بعد از آموزش و پرورش، مدرسه و معلم است که تعیین کننده نوع استفاده وقت دانش آموز می باشد ما را به این تحلیل می رساند که پیرامون مدرسه و مدرسه داری باید بسیار حرف زد و بسیار نوشت.
برای محقق شدن این اتفاق مهم بایدتربیت اسلامی در مدارس به گفتمان تبدیل شود و دغدغه تمامی لحظات یک مدیر؛ یک معلم؛ یک دانش آموز؛ یک مشاور؛ یک خانواده و... گردد.
تربیت اسلامی، تربیتی است که برای تمام لحظات و تمام اتفاقات مدرسه، برنامه و راهکار دارد و این فقط یک ادعا نیست. در ثابت بودن این حرف بین مسلمانان، ظاهرا بحثی نیست اما اینکه چرا سراغی از تربیت اسلامی در مدارس نمی گیریم یا اگر از تربیت اسلامی سراغی می گیریم به اسلام شناس آن مراجعه نمی کنیم علتی است که باید پاسخش را از مدارس سراغ گرفت. اما در این نوشتار که بصورت سلسله ای درصدد نگارش آن در این ماهنامه هستیم تصمیم بر راهکارهای تربیت اسلامی در ابعاد مختلف یک مدرسه و در اتفاقات مختلف مدرسه اسلامی فرضی می باشد.
باشد که این نوشته ها فکرهایی را آشفته و قلم هایی را به حرکت وا دارد تا نتیجه آن تبدّل بی نظامی مدارسمان به نظام تربیتی اسلام شود.
در این قسمت به برخی از روش های علاقه مند کردن دانش آموز به مدرسه سخن به میان میاوریم:
زمانی که معلم با دانش آموز مانند برادری بزرگتر رفتار می کند، دانش آموز نیز به معلمش بسیار علاقه مند است و او را از خود می داند.
در این بین می بایست دانش آموز نکاتی که از یک برادر انتظار دارد را از معلم خود مشاهده نماید تا به معلمش به عنوان یک برادر نگاه کند و او را جدای از خود احساس نکند.
معلم همچون برادر بزرگتری است که خودش را به زحمت ایجاد این خصلت ها برای همراهی برادر کوچکتر می اندازد. صفت هایی همچون دلسوز بودن نسبت به یکدیگر،درک کردن شرایط برادر کوچکتر، به اندازه توان برادر کوچکتر از او توقع داشتن، دغدغه رشد و پیشرفت او را داشتن، همیشه و در همه حال خیر و صلاح او را خواستن و بسیاری از موارد دیگر که برای معلمی که بنای بر برادری با دانش آموزانش گرفته است، واجب و ضروری دانسته می شود.
اکنون خوب است در بحثی کوتاه هر کدام از این صفت ها در موقعیتی در فضای کلاسی یا مدرسه ای ترسیم و تصور گردد:
معلم وارد کلاس می شود و احوال پرسی گرمی با دانش آموزانش می کند.
سلام بچه ها!
خوبین ؟
همه عزیزان سر حال و سر زنده اند؟!
امیدورام روز خوب و با نشاطی رو شروع کرده باشید...
امروز میخوایم از درس دیروز چندتا سوال بپرسیم ببینیم کی زرنگ تر بوده و رفته تو منزل بحث های دیروز رو تکرار و تمرین کرده؟!
محسن: آقا اجازه! ما تمرین کردیم و الان آماده ایم...
معلم بعد از پرسش هایی از دانش آموزان داوطلب ترجیح می دهد یکی دو نفری هم از دفتر کلاس صدا بزند:
تصویر اول:
معلم: آقای خسروی، بیاد جلوی کلاس میخوام چندتا سوال بپرسم ازش.
خب علی آقا ...
و معلم سوالش را میپرسد!
آقای خسروی: آقا اجازه؟ ما دیشب نتونستیم تمرین کنیم!!!
معلم با چهره ای ناراحت سوال میکند آقای خسروی!!! نمیشه که مدرسه اومد و درس نخوند...
این وضع تحصیل نیست، من باید با والدین شما صحبت کنم.
تصویر دوم:
معلم: علی آقای خسروی همون جایی که نشستی پاشو چندتا سوال بپرسم ازت!
خب علی آقا ...
و معلم سوالش را میپرسد.
علی: آقا ببخشید من دیشب نتونستم درس ها رو تمرین و تکرار کنم.
معلم با ناراحتی ای که در دورنش پیدا شده و از طرفی نمیخواهد این ناراحتی را ابراز کند به آرامی و با حالتی دوستانه سوال میکند چرا علی آقا؟!
علی: آقا شرمنده ام! دیشب مهمون داشتیم نتونستم درس ها رو تمرین کنم
معلم: اشکال نداره علی آقا! اما باید فردا ان شاالله جبران کنی...
علی: بله حتما آقا معلم...
جبران میکنم ان شاالله...!
در تصویر دوم دانش آموز در حالیکه دلسوزی و حتی ناراحتی معلم را نسبت به کم کاری خودش می بیند و احساس می کند، متوجه می شود که معلمش مانند برادری، شرایط او را درک کرده و به او فرصت جبران می دهد.
از طرفی شخصیت این دانش آموز نیز در جمع کلاس و بین دانش آموزان حفظ شده و او تلاش می کند تا امروزش را جبران کند نه اینکه از معلمش خُرده به دل بگیرد و تا ساعت ها ناراحت باشد و اذیت بشود.
به نظر می آید معلم در تصویر دوم بیشتر به اهداف تربیتی خود رسیده است و موفق تر بوده است...
ادامه دارد...
حجت الاسلام علی فاطمی پور
مدیر قرارگاه تربیتی دارالرحمه