در چنین برداشتی، اصلاً تهدید بیرونی قابل تصور
هم نمیتواند باشد، چراکه تقویت درون در واقع سلب هرگونه تهدید از بیرون
است و ضعف در وجود یک فرد یا سیستم، یعنی پذیرش هرگونه تهدید قابل تصور که
میتواند امنیت فردی یا اجتماعی فرد یا یک نظام سیاسی را به مخاطره اندازد.
اینکه رهبر انقلاب در پاسخ به تهدید رئیسجمهور جدید امریکا میفرمایند:
«ایرانی از تهدید نمیترسد»، بدان مفهوم است که نگاه ایرانی جماعت به
تهدید، نگاه تقویت درونی و آمادگی لازم برای پاسخگویی به هرگونه تهدید
بیرونی است و با این نگاه، هیچگاه ترس و دلهرهای با ارعاب و نهیب دشمن در
وجود چنین جامعهای رسوخ نخواهد کرد و چه بسا وجود هرگونه تهدید بیرونی،
بستری برای تقویت بنیه و توان داخلی در عرصههای مختلف خواهد شد. این همان
برداشتی از تهدید است که مسلمانان صدر اسلام در کنار پیامبر با وعده الهی
در جنگ بدر از دشمن در ذهن خود ترسیم کرده بودند. آنجا که وقتی عده و عده و
ساز و برگ دشمن، نتوانست آنها را به وحشت اندازد و در مقابل دشمن با نیروی
اندک و تجهیزات ناچیز، بیمحابا و بیدرنگ در صف تا بن دندان مسلح دشمن
زدند و تهدید آشکار لشکر ابوسفیان را دفع کردند. در چنین برداشتی نه اینکه
تهدید نیست، بلکه در مقابل ظرفیتهای بزرگی که وجود دارد، تهدیدی دیده
نمیشود که ترس در آن بر انسان مستولی گردد. با این نگاه به تهدید، میتوان
گفت آنچه ترامپ درباره ملت ایران مطرح کرده و اسلاف گذاشته او نیز بارها
گفته بودند، به یک سخن گزاف و بیمعنا شباهت دارد. ملت ایران همواره در طول
این 38 سال نشان دادهاند که هیچ تهدیدی نمیتواند آنها را از مسیری که
انتخاب کردهاند، باز دارد و نشانگان این بیتوجهی ملت ایران، سخنان تند و
تهدیدات به ظاهر بزرگتری است که بارها در گذشته توسط رؤسای جمهور قبلی
امریکا مطرح میشد و ملت ایران مصممتر از گذشته پاسخ آن را در 22 بهمن و
با حضور در صحنههای دیگر انقلاب به نمایش میگذاشتند، چراکه ملت ایران
هیچگاه مقامات کاخ سفید را معقول نمیپنداشتند که خوشبین به آن باشند که
با رفتن این دولت یا آمدن فلان رئیسجمهور، تغییری در رفتار دولتمردان کاخ
سفید نسبت به آنها صورت میگیرد.
ملت ایران آن زمان که «رابرت
گیتس» آن مقام بلندپایه امنیتی کاخ سفید با کینه و از روی عداوت تمام در
برداشت از «ایرانی معتدل» از نگاه او گفت: «ایرانی معتدل، ایرانی است که
مردمان آن با گلوله کشته شده باشند» دانست که ساختار قدرت در امریکا به
گونهای ترسیم شده است که هیچ ملت مستقلی را در جهان برنمیتابد و به کمتر
از نابودی آنها رضایت نمیدهد. وقتی مردم ایران میبینند که سناتور «مارک
کرک» در حمایت از تحریمهای جدید در اواخر دولت «اوباما» به صراحت میگوید:
«اشکالی ندارد اگر غذا را از دهان ایرانیان بیگناه بیرون بکشیم»، به این
باور رسید که نباید به دستکش مخملی در دستان چدنی هیچ مقامی در امریکا
خوشبین بود. بنابراین این ملت نه به وعدههای کاخ سفید که امروز ترامپ
میگوید: اگر ایرانیها با ما باشند، مشکلی با هستهای و موشکی آنها
نداریم» امیدوار است و نه تهدید آشکاری که این رئیسجمهور تازه کار گفته
«ایرانیان از من بترسند»، ترسی به خود راه میدهند.
دغدغه امروز
ترامپ و تیم راه یافته افراطی او به کاخ سفید قابل درک است، چراکه به تعبیر
«رابرت فیسک» آن روزنامهنگار نشریه «ایندیپندنت»، دغدغه اصلی غرب، نقش
ژئواستراتژیک ایران است. در شرایطی که ریاض حماقت، اسرائیل دیوانگی و داعش
کشتار را در منطقه پیگیری میکنند، ایران همچون یک صوفی آرام نجیب رفتار
میکند. اگر این نبود تئوریپردازان دولت ترامپ همچون «ری تکیه» در توصیه
به ترامپ برای تغییر رویکردش در قبال ایران از فرط عصبانیت نمیگفت: «ایران
برای اولین بار در تاریخ معاصر، از خلیج فارس، دریای مدیترانه را فرماندهی
میکند. اینک سران ایران از جایگاه خود، امریکا را تنبیه میکنند و در عین
حال نیروهای سپاه این کشور نظامیان امریکایی را در آبهای بینالمللی به
سخره میگیرند و باید پایههای بنیادین نظام ایران را نشانهگیری کرد. آنچه
در گذشته توسط اوباما یا بوش نسبت به مردم ایران و نظام برآمده از آنها
صورت میگرفت و امروز نیز همان سیاستها به نوعی دیگر توسط تیم جدید کاخ
سفید دنبال میشود، همه حاصل نقطهای است که ایرانی جماعت در مسیر پرتلاطم
انقلاب طی کرده و بیتوجه به این تهدیدات با قوت به آن مسیر ادامه میدهد،
چون تعریف او از تهدید متفاوت از تعریفی است که امروز در ادبیات رایج سیاسی
و امنیتی دنیا وجود داشته و دنبال میشود.