نقش مدیریت شهری در متورم شدن معضلات شهری
محسن مطهریان /شهر یاسوج با اقتباس از الگوی شهرسازی مدرنیستی به چهار کارکرد مسکونی، اداری ، حمل و نقل و تفریح رشد و گسترش یافته است. پیروی از این الگوی منسوخ شده‌ی مدرنیستی پیامدهای زیادی در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اکولوژیکی، اقتصادی، کیفیت فضاهای شهری و.. می‌تواند به دنبال داشته باشد. از خودبیگانگی زندگی روزمره محصول چنین شهرسازی است که در در دهه‌های اخیر مورد انتقاد شدید شهرسازان زیادی از جمله خانم جین جیکوبز و آقای ری الدنبرگ قرار گرفته است.بطور مثال جیکوبز در نفی الگوی مدرنیستی نوع برخورد آنها با شهر را مورد انتقاد قرار می‌دهد و در مقابل انتقادهای خود توجه به زندگی روزمره، ایجاد سرزندگی در فضای شهری و به رسمیت شناختن شهر که آن یک پدیده‌ای اجتماعی است و انسان را درگیر رویدادهای اجتماعی می‌کند را ارئه می‌نماید که بیشترین تاکید وی را میتوان به سرزندگی محیط شهری و نظارات اجتماعی میتوان نام برد. از طرفی دیگر اولدنبرگ در مقابل نقدهای خود بحث جذاب مکان سوم را معرفی نموده است و به زعم وی مردم میان خانه و محل کار خود اسیر شده اند، آنها نیاز به مکان سومی دارند تا بتواند به تفریح ، دیدار، گفتگو و یا حتی به پیدا کردن دوستان جدید بپردازند.
مکان سوم و زندگی روزمره مهمترین و اساسی ترین مسئله‌ای است که شهر یاسوج در سالهای اخیر از نبود آن رنج می‌برد، شهری که میتوان آن را بطور مختصر در حدفاصل فلکه‌ی ساعت و میدان هفت تیر و پارک ساحلی تعریف نمود. برای رفع چنین معضلی شهر یاسوج نیازمند بازنگری کلی و تاکتیکی در نظام برنامه ریزی شهری و طراحی شهری خود است، بازنگری که ابتدا باید در تهیه طرح جامع و تفصیلی بصورت بهینه‌ای صورت گیرد. تا بتواند بستر مناسبی را برای پذیرفتن رویدادهای اجتماعی و مکانهای سوم فراهم نموده، ارتباط مناسبی بین نقاط استراتژیک شهر برقرار کند و در انتها کیفیت زندگی شهری را تا حد معقولی ارتقا بخشد.
مدیریت شهری سهم بسزایی در متورم شدن این مشکلات خواهد داشت، مدیریت شهری که باید بصورت سیستماتیک، فرایندی و کلی‌نگر با مسائل شهر برخورد کند در اغلب موارد بصورت منفعل عمل نموده و تنها بصورت دوره‌ای و کوتاه مدت بر مواردی تاکید داشته است.
در انتها سوالی ذهن نگارنده را به خود مشغول ساخته است، که: اگر شهر یاسوج دارای طرح جامع و تفصیلی مناسبی است، چرا از کیفیت نامطلوب در زمینه های برنامه ریزی شهری و طراحی شهری برخوردار است ؟ که این خود نشان از ضعف در مدیریت اجرای شهر می‌باشد.
و در صورت عدم وجود چنین طرحی، جایگاه شواری شهر جهت نظارت بر عملکرد شهرداری در نظام حکمروایی شهری به چه شکلی تعریف شده است؟
قضاوت در مورد معضلات بوجود آمده، نحوه‌ی برخورد و تلاش در جهت بهبود این معضلات را برعهده‌ی شهروندان گرامی خواهیم گذاشت.
