مجبور شد مسافر کشی کند/ برخی مداحان معروف تلفن حاجی را هم جواب نمی دادند
روزگاری سوز و نوایش رونق بسیاری از محافل و مجالس بود؛ مداحی ماندگارش با عنوان "غم نامه حضرت رقیه (س) در نیمه دوم دهه هفتاد ، تبدیل به خاطره جمعی همه هیئتی ها شده بود . ولی آن روزها شاید بسیاری نمیدانستند خالق این اثر خود پیرو راه راستین حضرت اباعبدالله(ع) بوده و همچون مولایش حضرت ابوالفضل(ع) به درجه رفیع جانبازی نائل آمده است. عارضه شیمیایی حاج یونس چند سال اخیر در محافل و مجالس از ناحیه هیئتیها و برخی از مداحان مطرح شد؛
حضور کمرنگ او در هیئتهای مذهبی ، سال گذشته ما را بر آن داشت تا گفتوگویی با او انجام دهیم اما نفسهای شمرده شمرده او و خسخس های سینه حاج یونس حبیبی نگذاشت تا این گفتوگو از چند لحظه کوتاه بیشتر ادامه پیدا کند. از او پرسیدیم چرا دیگر شاهد نغمه سرایی اش در هیئت ها نیستیم ؟ با همان مشقت در کلام به ما گفت "نفس و صدا یاری نمیکند و عارضه شیمیایی شدیدتر شده است". از طرفی دیگر میخواست درد و دل بیشتری داشته باشد و از بیحرمتیها و عدم توجه و سهلانگاری برخی از هیئتیها و و هم صنف هایش گلایه کند که حنجرهاش نکرد. خودش هم چندان مایل نبود چالش جدیدی در فضای هیئتها ایجاد کند و همواره میگفت انشاالله خداوند همهچیز را درست میکند و حضرت اباعبدالله(ع) این توفیق نوکری را تداوم میبخشد. اما شدت عارضه و سکته مغزی و بستری شدن در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان ساسان تلنگر دیگری بود که قدری به صداها و نواهای ماندگار دیروز بپردازیم و حالا از زبان همراه همیشگی حاج یونس حبیب ، این گلایهها را به صورت شفاف مطرح کنیم . شاید تلنگری شود تا بیش از پیش قدردان مجاهدت ها جانبازان، ایثارگران و ستایشگران شعائر اهلبیت باشیم که به حق سهم بسزایی در توسعه و ترویج نواهای حسینی دارد.
عقیق روز گذشته به دنبال پیگیری شرایط درمانی و بستری این مداح اهلبیت در بیمارستان، گفتوگویی را با همسر حاج یونس حبیبی انجام داد که بسیار تلخ ، تکاندهنده و باورنکردنی بود و در بخشهایی هم با حزن، اندوه و گریه وی همراه شد که خیلی از صحبتها هم باقی ماند که پس از سلامتی این مداح اهلبیت گلایهها، انتظارات و بخشهای دیگری از مشکلات ایشان را جویا خواهیم شد.
وعدههایی که عملی نشد...
وی با اشاره به اینکه حاج یونس پس از انجام اسکن مغزی در آیسییو بستری شده است، تصریح کرد: مسائلی که شاید برای افکار عمومی عجیب و تکاندهنده باشد شرایط پیش از این سکته و عارضه شدیدی که حاج یونس را به بیمارستان کشاند، باشد! همان شرایطی که بعضا برخی از دوستان و هیئتیها هم خبر داشتند اما با وعدههایی پوچ از سر خودشان باز کردند؛ تا امروز برایمان سخت بوده که از وضعیت سخت معیشتی و امرار و معاش حاج یونس در محفل و مجالس سخن بگویم. ولی وعدههای بی سر و ته برخی دوستان و عدم توجه برخی نهادها همچون بنیاد جانبازان و نهادهای وابسته به صنف مداحان و خود ذاکران معروف که به آنها مراجعه شده بود باعث شد با شما و افکار عمومی آن را مطرح کنم.
منزل استیجاری در قائمشهر!
همسر حاج یونس حبیبی، اظهار داشت: سه ماه بود حاجی وقتی نماز صبح را میخواند از منزل بیرون می رفت و با ماشین خودش مسافرکشی میکرد. به خاطر منزل استیجاری در قائمشهر، هزینههای امرار و معاش، جهیزیه دخترمان و بسیاری از وامها، مقروض هستیم. همین ماشین را هم قسطی خرید تا با آن کار کند و از زیر بار قرض و بدهی و وام خارج شویم.
پرونده ای که کنار گذاشته شد
وی در پاسخ به این سوال که با وجود مشکلات و گرفتاریهای حاج یونس آیا هیچ حمایت و پشتیبانی انجام شد ، افزود: نه تنها حمایت و پشتیبانی صورت نگرفت بلکه حاجی رفت بنیاد و پس از رایزنیهای بسیار، کار به کمیسیون کشیده شد اما آنقدر ایشان را تحت بروکراسی اداری خودشان قرار دادند که ایشان گفتند من جانباز شیمیایی هستم و توان این دوندگیها را ندارم؛ خودشان انصراف دادند. اصلاً انگار پرونده جانبازی ایشان را در بنیاد کنار گذاشتهاند .
پاس کاری بین سپاه و بیناد جانبازان
همسر این مداح اهلبیت با گلایه از برخی هم صنف های حاج یونس خاطرنشان کرد: حاج یونس با چند نفر برای تأمین جهیزیه دخترم صحبت کردند تا حداقل سفارش او را به چند خیّر کنند تا وام با سود کم بگیرد چراکه ایشان با حقوق یک میلیون و پانصدهزار تومان و پرداخت بدهی بالغ بر حداقل دو میلیون تومان به غیر از پرداخت اقساط ماشینی که به تازگی برای کسب درآمد خریده است، چطور میتواند این مشکلات را جوابگو باشد.متاسفانه بنیاد جانبازان هم کمک و حمایتی نمیکند و بارها ایشان به بنیاد مراجعه کردند و آنها هم او را به سپاه و سپاه هم به بنیاد ارجاع می داد. واقعاً از اینکه کمتر تحقیر شویم و به شخصیتمان لطمه وارد نشود این ماجرا را دنبال نکردیم و از پیگیری انصراف دادیم.
برخی مداحان معروف تلفن حاجی را هم جواب نمی دادند
وی اضافه کرد: همین الان ایشان در آیسییوی بیمارستان ساسان بستری هستند دغدغه پرداخت مطالبات و چکهای خودشان را دارند؛ وری تخت بیمارستان هم نگران پرداخت بدهی هایش است و من ایشان را دعوت به آرامش میکردم؛ حتی میگفتم اگر شده خودم به عنوان خدماتی کار میکنم و بدهی ها را پرداخت می کنم. بعضی ها به من میگفتند چرا این مسائل را به دوستان ذاکر و ستایشگر نمیگویم؛ چه بگویم ؟ خود حاجی با مداحان معروف برخی مشکلاتش را مطرح کردتا یک خیّر حداقل به ما معرفی کنند اما آنها هم فقط امروز و فردا کردند. حتی برخی از آنها دیگر تلفن حاج یونس را هم جواب نمی دادند.
امیدتان به امام رضا(ع) باشد
همسر حاج یونس حبیبی تأکید کرد: هیچوقت همسرم در این شرایط از اینکه در مسیر ولایت و اهلبیت ، ایثارگری و سلحشوری کرده پشیمان نشد و همواره به بنده می گفت : شما امیدتان به امام رضا(ع) باشد؛ این ذوات مقدسه راهگشا هستند. با این همه درد جسمی که از ناحیه سر، شکم و پا در عملیاتهای مختلف ترکش خورده بود مجروح شده بود هیچ وقت از درد هایش گله نمی کرد.
ممکن است قطع نخاع هم بشود
وی افزود : 8، 9 ماه پیش بود که پزشکان به او گفتند ترکش کمر شما خطرناک است و به نخاع نزدیک شده باید هرچه زودتر برای جلوگیری از قطع نخاع، عمل جراحی کند. اما کمیسیون زمان 7 ماههای دادند که یک ماه و نیم هم از زمان مقرر گذشته و در این حال یک نفری هم به ایشان میگوید کمیسیون هیچ کاری انجام نمیدهد و حتی امکان دارد 40 درصد جانبازی شما را هم بگیرد. در این حال بود که حاج یونس میگفت اگر این 40 درصد را بگیرند ما چه کار کنیم؟ یا به او گفته بودند به همسران جانبازان حق نگهداری میدهند اما هیچ گاه از ما چنین حمایتهایی نکردهاند. امروز اگر کنار حاج یونس بنشینید واقعاً حرفهای ناگفتهها و گلایههایی دارد که حقایقی انکارناپذیر هستند. با همه اوصاف ایشان خیلی حیا دارند و با این که خیلی ها به او فشار هم میآوردند که به بنیاد برود و اعتراض کند، میگفت "این پیگیریها به شخصیت من لطمه وارد میکند و آبروی من میرود؛ ممکن است بگویند به خاطر این حمایتها، رزمندگی کردهام".
حاج یونس حبیبی در دوران دفاع مقدس
ستایشگری با مشقت
همسر این مداح اهلبیت، خاطرنشان کرد: یک هیئتی در قائمشهر هست که دوستان میآیند و حاجآقا را میبرند تا کمی برایشان بخواند. این سالها مداحی برای حاج یونس خیلی سخت شده بود اما بسیار استقبال می کرد ؛ حتی در شرایطی که به تازگی سکته مغزی را رد کرده بود در مراسم ایتام حضور یافت و به مشقت، ستایشگری کرد. آن وقت در چنین شرایطی یکی از دوستانش نیز 40 میلیون از او چک گرفته بود تا به اصطلاح مشکل بانکی را حل کند اما به یک باره با برگشت زدن چک، باعث میشود حاجی با گرفتن وام مسکن بنیاد این بدهی را بپردازد. وامی که میتوانست برای خانوادهاش یک سرپناهی باشد. این مشکلات را به من نگفته بود چون میدانست از عارضه قلبی رنج میبرم.
چرا باید شرمنده فرزندم شوم؟!
وی در خاتمه افزود: یادم نمیرود روزی با فرزند 4 سالهام بیرون رفته بودیم که اصرار کرد دوچرخهای برای او تهیه کنیم اما حاجی پولی نداشت این کار را انجام دهد و واقعاً با حالت بغضآلودی خطاب به بنده گفت چقدر مشکلات غلبه کرده که نتوانستم یک دوچرخه برای فرزندم تهیه کنم و باید شرمنده شوم. اینها خیلی درد است که بنیاد جانبازان نمیتواند یا نمیخواهد کاری برای تلاشگران عرصه جهاد و شهادت انجام دهد، از طرفی هم سپاه هم مشکل ما را برطرف نمیکند و بدون هیچ رایزنی به بنیاد جانبازان و دیگر نهادها ارجاع میدادند.