چه
کسانی که رنجها، مرارت و سختیهای مبارزه با رژیم ستمشاهی را برای
پیروزی انقلاب اسلامی به جان خریدند و نه تنها خود بلکه ملت ایران را از
یوغ بردگی دشمنان قسم خورده این ملت نجات دادند و چه کسانی که پس از پیروزی
انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) مردانه بر سر عهد و پیمانی که با
او بسته بودند ماندند و هرگز شهادتها، اسارتها و زخمزبانهای لومه لائم
آنها را از راه پرافتخار انقلابیگری باز نداشت و آن هنگام که با خبر
سهمگین رحلت او مواجه شدند با لمعاتی از ضمیر امیدوار و قلب مطمئن آن یار
سفر کرده با خلف شایسته او پیمان وفاداری بستند و در رکاب او و تحت امر او،
ولایتمداری خویش را به اثبات رساندند و همراه آن جلودار راهبلد، فراز و
نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشتند و انقلاب اسلامی را به کانونی از
الهامبخشی برای ملتهای مسلمان و آزادیخواه عالم بدل کردند. آنها با
پرچمداری امام خامنهای توانستند نمایشی پرشکوه از برکات اسلام واقعی و
انقلابی که امام راحل(ره) از آن به اسلام ناب محمدی(ص) تعبیر فرموده
بودند، برای آبادانی دین و دنیای مردم و غلبه بر الگوهای تحمیلی غربی
ارائه دهند و از شعارها و آرمانهای انقلاب اسلامی مردانه حفاظت و از
مرزهای جغرافیای عقیدتی آن حراست کنند.
اما در کنار شرح این خدمتها
سینه تاریخ انقلاب اسلامی از زخم خیانتهای خیانتکاران نیز مالامال از درد و
رنج است. آنهایی چه بر اثر دلبستگی به منافع زودگذر مادی، جاهطلبی، کیش
شخصیت، دنیاطلبی، نفاق، حسد و کینه و چه بر اثر تحلیلهای غلط و بیبصیرتی
از قطار انقلاب پیاده شدند و خنجر کین به روی انقلاب و انقلابیون کشیدند و
غالبا نیز خروجشان از گردونه انقلاب با استقبال دشمنان قسم خورده این ملت
مواجه شد و چه بسیار از آنان که تحت حمایت دشمنان قلم و زبان خود را تبدیل
به آتشباری برای انهدام ارزشها، اصول و آرمانهای انقلاب کردند و مگسوار
بر آسیبها نشستند و زبان به طعنه گشودند و خفاشوار چشم از پیشرفتها و
کامیابیها بستند و به این هم بسنده نکردند و تلاش کردند چهره دشمنان پلید
از پهلویهای سیاه گرفته تا آمریکای جنایتکار را بزک کرده لباس دوست بر
آنها بپوشانند و زمینهساز برگشت مجدد سلطه بیگانگان و وابستگان به اجنبی
در این کشور شوند.
امیرالمومنین از اینگونه کسان در خطبه هفتم نهجالبلاغه چنین یاد میکند:
«اتَّخَذُوا الشَّیطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاکاً وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ
أَشْرَاکاً فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِی صُدُورِهِمْ وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِی
حُجُورِهِمْ فَنَظَرَ بِأَعْینِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ فَرَکِبَ
بِهِمُ الزَّلَلَ وَ زَینَ لَهُمُ الْخَطَلَ فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِکَهُ
الشَّیطَانُ فِی سُلْطَانِهِ وَ نَطَقَ بِالْبَاطِلِ عَلَى لِسَانِهِ؛
شیطان را پشتوانه خود گرفتند و او از آنان دامها بافت، در سینههاشان جاى
گرفت و در کنارشان پرورش یافت. پس آنچه میدیدند شیطان بدیشان مىنمود و
آنچه مىگفتند سخن او بود. به راه خطاشان برد و زشت را در دیده آنان آراست.
شریک او شدند و کردند و گفتند، چنانکه او خواست».
این روزها سالگرد
صدور نامه مهم امام خمینی(ره) در آخرین ماههای عمر پربرکتشان خطاب به
روحانیت و حوزههای علمیه در سوم اسفند 1367 است. این نامه مشحون است از
شرح خیانتهای خیانتکاران به انقلاب و نظام اسلامی و باید آن را شقشقیه امام راحل(ره) به حساب آورد.
مطالعه این نامه نسل امروز را متوجه خیانتهایی خواهد کرد که اگر نبود لطف
و یاری حق و بیداری و هشیاری حضرت امام(ره) معلوم نبود سرنوشت انقلاب به
کجا ختم میشد.
این پیام را باید سند آشتیناپذیری امام(ره) با خیانتکاران به انقلاب نامید. آشتیناپذیری با:
- سرمایهداران زالوصفت
- تحجرگرایان و مقدسنمایان احمق که با ژست تقدسمآبى تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام مىزنند.
- قائلان به جدایی دین از سیاست
- پشتیبانیکنندگان فتنهگران و براندازان نظام (فتنه قم و تبریز و فتنه
کودتاى نوژه با عاملیت یک مرجع بیبصیرت با هماهنگى چپیها و سلطنتطلبان و
تجزیهطلبان کردستان و...)
- تحلیلگرانی که برکات جنگ تحمیلی را زیر سوال میبرند و القا میکنند در کنار خسارتها موفقیت نداشتهایم.
- لیبرالها و کسانی که در ابتدای انقلاب برای اداره کشور به آنها اعتماد شد.
- کسانی که شعار مرگ بر آمریکا را زیر سوال میبرند.
- کسانی که اجرای حکم خدا درباره منافقین را زیر سوال میبرند.
- طلبکاران از انقلاب
- کسانی که اجرای حکم اعدام سلمان رشدی را خلاف اصول و قوانین دیپلماسى
تفسیر میکنند و نگران تبعات ناشی از آن از سوی کشورهای غربی هستند.
-
کسانی که معتقدند دشمنی دشمنان با انقلاب به خاطر موضعگیریهای انقلابی ما
بوده است نه ماهیت جهانخواران که اساسا با اسلام و شعارها و ارزشهای
انقلاب اسلامی از جمله استقلال و عدم وابستگی مخالفند.
ضمن توصیه به
مطالعه و بازخوانی مجدد و چند باره این پیام، این روزها که بحث آشتی ملی
مورد توجه برخی سیاسیون و اصحاب رسانه قرار گرفته، مناسب است مدعیان آشتی
ملی به پشت سر خود نگاه کنند و ببینند با ملاک قرار دادن مفاد رهنمودهای
امیرالمومنین در خطبه هفتم نهجالبلاغه و مفاد منشور روحانیت چه گروههایی
را پشت سر خود میبینند و آنها امام چه کسانیاند؟ یوم ندعوا کل اناس
بامامهم.
چه کسانی و از چه جریانی شیطان را ملاک امر خود گرفتند و آغوش
باز خود را محل تخمگذاری شیطان کردند؟ شیطان چگونه توانست حلقوم آنها را
بلندگوی خود قرار دهد و از زبان آنها حرف خود را بزند؟
امروز
سرمایهداران زالوصفت و مرفهین بیدرد پشت سر چه جریانی هستند؟ امروز چه
جریانی خود را مقبول کسانی که نسبتی با انقلاب اسلامی برقرار نمیکنند،
میداند؟
امروز صهیونیسم بینالملل و سیاستمداران نظام سلطه جهانی و
استکبار از چه جریانی حمایت میکنند و دل به چه کسانی بستهاند و آنها
عناصر چه جریانی را سرمایه باارزش خود تلقی میکنند؟
امروز جریان تشیع
انگلیسی به عنوان نماد تحجر و مقدسنمایی از چه جریانی حمایت میکند و چه
هدف مشترکی با آن جریان برای خود تعریف کرده است؟
امروز لیبرالها و بهاییها پشت سر چه جریانی هستند؟
نهضت آزادیها با چه جریانی سر سفره نشستهاند؟ سران و عناصر چه جریانی
سردمدار بازگشت به نهضت آزادی هستند و به این افتخار میکنند؟
چه
جریانی با معتقدان به «جدایی دین از سیاست» پیوند برقرار کردند و بر خلاف
مشی و مرام حضرت امام خمینی(ره) به دنبال تئوریزه کردن آن برآمدند؟
چه جریانی از عناصر مطرود امام راحل(ره) که کمر امام را شکستند حمایت میکند و آنها نیز حامیان چه جریانی هستند؟
تروریستها اعم از منافقین، پژاک، گروه عبدالمالک ریگی و.... در فتنه 88
پشت سر چه جریانی ایستادند و اکنون حامیان کدام جریان هستند؟
شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» از حلقوم حامیان چه جریانی بیرون آمد؟
چه کسانی و چه جریانی تلاش کردند با شعار «مرگ بر روسیه»، به قول حضرت امام خمینی(ره) شعار «مرگ بر آمریکا» را منسی کنند؟
چه جریانی اجرای احکام خدا درباره منافقین را زیر سوال برده است و مقابل
سیل هجوم دشمنان انقلاب اسلامی به ساحت مقدس حضرت امام خمینی(ره) مهر سکوت
بر لب زدند و جفای کینهورزان و وابستگان مطرودان امام را به ایشان را
دیدند و دم برنیاوردند؟
در رسانههای چه جریانی از مراجع تقلید
بیبصیرت و مطرود امام خمینی(ره) چهرهسازی میشود و آرای فقهی و سیاسی
آنها تبلیغ و نه نقد میشود؟
آری! اگر امام خمینی(ره) بود همچنان با
اینها سر آشتی نداشت همچنان که خلف شایسته او نیز با صلابت از آشتیناپذیری
انقلاب و مردم انقلابی با آنان یاد میکنند.
جریانی که به دنبال آشتی
ملی است باید تکلیف خود را با حامیان رنگارنگش مشخص و مرزبندی خود را با
دشمنان پررنگ کند و از اقداماتی که منجر به بسیج آنها علیه انقلاب مظلوم
اسلامی در فتنه 88 شده است عذرخواهی کند و به وفاداران به امام خمینی(ره) و
امام خامنهای بپیوندد.
این نوشته را با مرور بخشی از این پیام امام
خمینی(ره) به پایان میبریم. بدان امید که سیاسیون و عناصر فعال جریانهای
سیاسی بدانند حامیان جریان فتنه سر آشتیپذیری با اصول و اهداف انقلاب
ندارند لذا آنها نیز نباید با آنها سر سازش داشته باشند و تا دیر نشده باید
حساب خود را با آنان روشن کنند و از آنان برائت جسته، به آغوش ملت
بازگردند.
«من به طلاب عزیز هشدار مىدهم که علاوه بر اینکه باید مواظب
القائات روحانىنماها و مقدسمآبها باشند، از تجربه تلخ روى کار آمدن
انقلابىنماها و به ظاهر عقلاى قوم که هرگز با اصول و اهداف روحانیت آشتى
نکردهاند عبرت بگیرند که مبادا گذشته تفکر و خیانت آنان فراموش و
دلسوزیهاى بیمورد و سادهاندیشیها سبب مراجعت آنان به پستهاى کلیدى و
سرنوشتساز نظام شود...من امروز بعد از 10 سال از پیروزى انقلاب اسلامى
همچون گذشته اعتراف مىکنم که بعضی تصمیمات اول انقلاب در سپردن پستها و
امور مهم کشور به گروهى که عقیده خالص و واقعى به اسلام ناب محمدى
نداشتهاند، اشتباهى بوده است که تلخى آثار آن براحتى از میان نمىرود، اگر
چه در آن موقع هم من شخصاً مایل به روى کار آمدن آنان نبودم ولى با
صلاحدید و تایید دوستان قبول نمودم و الآن هم سخت معتقدم که آنان به چیزى
کمتر از انحراف انقلاب از تمام اصولش و هر حرکت به سوى آمریکاى جهانخوار
قناعت نمىکنند، در حالى که در کارهاى دیگر نیز جز حرف و ادعا هنرى ندارند.
امروز هیچ تأسفى نمىخوریم که آنان در کنار ما نیستند، چرا که از اول هم
نبودهاند. انقلاب به هیچ گروهى بدهکارى ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهاى
فراوان خود را به گروهها و لیبرالها مىخوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه
براى پذیرفتن همه کسانى که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده
است ولى نه به قیمت طلبکارى آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر آمریکا گفتید؟
چرا جنگ کردید؟ چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جارى
مىکنید؟ چرا شعار نه شرقى و نه غربى دادهاید؟ چرا لانه جاسوسى را اشغال
کردهایم؟ و صدها چراى دیگر».
بنگرید سران و حامیان فتنه با چه کسانی
پیوند خوردهاند؛ از متحجران و مروجان تشیع انگلیسی گرفته تا منافقین و
تروریستها و عبدالمالک ریگی و صهیونیستها و لیبرالها و نهضت آزادیها و
استکبار جهانی و.... که همه و همه یک وجه مشترک دارند و آن تشنه بودن به
خون انقلاب اسلامی و انقلابیون وفادار به آرمانهای امام است.