دولتی می خواهیم که بدون فرمانبرداری از کدخدای توهمی متکی به خدا و جوانان باغیرت باشد
در این متن از نامه و بیانیه ارسال شده که توسط جمعی از دانشجویان و دانشآموختگان ایرانی مقیم اروپا و آمریکای شمالی در حمایت از حجتالاسلام رئیسی به امضاء رسید، آمده است:
«آن چیزی که در سرنوشت روحانیت واقعی نیست سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است. که اگر بندبند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالایدار برند؛ اگر زنده زنده در شعلههای آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستیمان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمیکنیم.» (امام خمینی (ره) صحیفه جلد۲۱ صفحه ۹۸)
«یکی از چالشها این است که کسی تصوّر کند که ما اگر از مبانی اعتقادی خود، مبانی اعتقادی نظام جمهوری اسلامی دست برداریم، راهها باز خواهد شد و دروازههای بسته گشوده خواهد شد که این خطای بسیار بزرگ و اساسی است.» (مقام معظم رهبری 03/04/1394)
جناب حجتالاسلاموالمسلمین سیدابراهیم رئیسی
با سلام و تحیت
ضمن قدردانی از احساس تکلیف حضرتعالی و آرزوی توفیق در این مبارزه نفسگیر، ما جمعی از دانشجویان و دانشآموختگان ایرانی مقیم اروپا و آمریکای شمالی سعی میکنیم نکاتی چند را برای همفکری از زاویه دید خودمان برای کمک به جریان پشتیبان نگرش عمیق و دقیق انقلاب اسلامی خدمتتان عرض کنیم.
اوضاع نابسامان اقتصادی و معیشتی مردم عزیز کشورمان که متأسفانه در اثر غفلت و کجاندیشی عدهای در دولت دهم و سپس تسلط یک نگرش خاک خورده ملتمسگرای غربنگر در دولت یازدهم گلوی امنیت و آرامش کشور را میفشارد؛ قطعاً توجه به مسائل اقتصادی را در اولویت توجه قرار میدهد.
اما باید مراقب بود که چارچوب اساسی جمهوری اسلامی که همانا گفتمان مترقی و آرمانگرایانه انقلابی اسلامی برای همه آزادی خواهان جهان است در سایه این شرایط به حاشیه نرود.
مردم عزیز و غیور ما نشان دادهاند که در سختترین شرایط اقتصادی نیز حاضر به چشمپوشی از عزت و استقلال شان نشده و نخواهند شد.
شوربختانه آنچه که رویکرد مسامحهگرانه سالهای اخیر دولت محترم به نمایندگی از جمهوری اسلامی در فضای بینالملل از حیثیت جهانی ما در دیده انسانهای حقیقتطلب و امیدوار کاسته، کمتر از خسرانی که در عرصه اقتصاد و عدالت اجتماعی به بار آورده نیست؛ کما اینکه اینها بیارتباط هم نیستند.
نمونههای بسیاری از بحرانهای اقتصادی که در ملتهای سلطهپذیر در اثر منش ملتمسمأبانه دولت مردانشان در مقابل دولتهای سلطهگر ایجاد شده مؤید این مطلب است.
حقیقت این است که متاسفانه در وانفسای شرایط اقتصادی ایجاد شده برخی حرفهای پوسیده و مندرس را به اسم «تنها راه حل نجات» بر ملت ایران تحمیل میکنند و با ایجاد فضای ترس از جنگ و تحریم سعی میکنند آنان را به پرداخت هزینه این رویکرد ذلیلانهشان از استقلال و عزت ملی وادار کنند.
بهطوری که برخیها هنوز هم یک نظام تکقطبی و کدخدامحور را بهعنوان پارادایم مورد پذیرش توده جهانیان میدانند و آن را مبنای تحلیل و سیاست خارجی کشور پیشنهاد میکنند غافل از آنکه این پارادایم بیش از دو دهه هست که به شدت مختل شده و حتی در درون خود آمریکا از جامعیت افتاده است.
اسفناک اینکه امروز که بر همگان آشکار شده که فروختن عزت و آبروی چندین 10 ساله «تنها حامی اصیل جریان مقاومت» در خلال مذاکرات هستهای نه تنها گشایش قابلی را ایجاد نکرد بلکه بازگشت به همان نقطه قبل را نیز مشکلتر نموده است؛ بازهم میخواهند این نمد کهنه را به قیمت گزافتری به ملت بفروشند.
همچنان که بهدرستی عزم شکستن اهرم فشار اقتصادی را که رانتخواران، اشرافیگران و مفسدان نجومیبگیر بر گلوی ملت ستمدیده گذاردهاند و با کمال وقاحت از آن دفاع نیز میکنند؛ کردهاید، لازم است عزم جدیتری نیز برای بازسازی چهره اصیل انقلاب اسلامی در میان ملتها و دولتهای دنیا نیز داشته باشید که بدانند فرزندان روحالله و پیروان اصول اساسی اسلام ناب هرگز سر در برابر ظالمین خم نخواهند کرد و راضی به رضایت و لبخند ستمگران نخواهند شد.
برخلاف برخی لفاظیهایی که این روزها به تعریف و تمجید از تغییر فاحش در جایگاه ایرانیان غیر مقیم پس از برجام میپردازند باید به عرض برسانیم در نتیجه سیاست خارجه دولت محترم نه تنها جایگاه ایران و ایرانیان تعالی نیافت بلکه آنان را به عنوان مردمی پیشیمان و ملتمس که دچار فقر و واماندگی است در انظار عمومی جهانیان ترسیم نمود و به همه القاء کردند که این تحریمها بود که ملت ایران را پای میز مذاکره کشاند.
همچنان که این سیاست خارجی نیز نتیجهای جز ایجاد اشتغال در اقتصاد فروپاشیده غرب و نه در اقتصاد ایران نداشته است.
اسفناک اینکه لبخند سیاستمداران و چراغ سبز تجّارشان را نشانه عزت معرفی نمودند، غافل از آنکه از سبد استقلال و عزت ملی خرج کردند و امنیت اقتصادی را به بنگاههای بحرانزده غربی گره زدند و این شد که علیرغم آن همه خوش خرجی در آبروی ملت، بیکاری و رکود را نصیب شان کردند.
ما به عنوان دغدغهمندان چهره جهانی انقلاب اسلامی به جد خواستار بازیابی و اعتلای اقتدار، عزت و استقلال ملت ایران و امت اسلام در سیاست بینالملل هستیم که این را نه یک شعار بلکه رهیافت اساسی برای تعامل عزتمندانه با جهان میدانیم و مویدش تاریخ معاصر کشورهای جهان سوم و مسلمان مظلوم با دولتهای مستکبر غرب است.
سیاست خارجی منفعلانه نه تنها در مسایل کلان حتی در سطح رسیدگیهای سفارتخانهها و رایزنیهای فرهنگی نیز به شدت مؤثر افتاد و به جای تمرکز بر امور ایرانیان یا تبلیغ صحیح مبانی جمهوری اسلامی مبدل به پایگاههای منفعلی شدند که از ترس مخدوش شدن خاطر دولتهای غربی بسیاری از برنامههایشان را تعطیل یا مختل کردهاند و بیشتر به اظهار پشیمانی از مبانی اصیل انقلاب مبادرت دارند تا نشان دادن چهره انقلابی ملت ایران.
این همان خدشهدار کردن استقلال ملی است که متأسفانه آن را مدتها به بهای رفع تحریمها به مردم عزیز قالب کردند و امروز که سراب بودن وعدههایشان را همه دیدهاند تهدیدهای خیالی دیگری را پیش میکشند تا به بودنشان مشروعیت ببخشند.
در وضعیت کنونی داخلی و جهانی باید دولتی در تراز جمهوری اسلامی و مبتنی بر آرمانها و مبانی انقلاب اسلامی سر کار بیاید که توجه حقیقی به محرومان و ضعفای اقتصادی اجتماع که به ناحق زیر پای توسعه سلطهگر و غربنگر در این سالها له شدهاند؛ داشته باشد.
دولتی که بتواند بدون ترس از کدخدای توهمی عدهای و با اتکا به خداوند متعال و پشتیبانی مردم وفادار، ایران را از جایگاه یک کشور مغلوب و مستأصل کنونی به جایگاه عزتمندانه بینالمللی که حقیقتا" لیاقتش را نیز دارد برساند.
دولتی که به جای توجه به دست و دهانهای غیرقابل اعتماد خارجیها به صورت جدی پشتش را به داشتههای واقعی داخلیاش بدوزد و به بهانه مشکلات اقتصادی از استقلال و عزت ملی، که از دالان خون دلهای بسیاری بدست آمده، خرج نکند.
دولتی که به جای تمرکز بر راضی کردن سرمایهگذاران خارجی به هر قیمتی، دل در گرو همت جوانان و سرمایهگذاران داخلیاش داشته باشد.
این بیانیه از سوی دانشجویان دانشگاههای فرانکفورت آلمان، بیلفلد آلمان، دورتموند آلمان، فرایه برلین آلمان، کگتاو روسیه، امانوئل کانت روسیه، دانشگاه هامبورگ، اسلو نروژ، روابط بینالملل مسکو، گوته فرانکفورت، کارلسروهه آلمان، روستوک آلمان، گیسن آلمان، دانشگاه دارمشتات، گیسن و انستیتو تحقیقاتی فرانهوفر، تی.او دورتموند، تی.او دورتموند، آخن آلمان، اوترخت هلند، لیدن هلند، وستمنستر لندن و کالج کورک امضا شده است.