بهگزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ کتاب «آشتی با امام زمان(عج)» شاید همه یا اکثر کسانی که نام این کتاب را میخوانند یا میشنوند، در ابتدا این سؤال به ذهنشان خطور کند که آیا مگر ما با امام زمان علیه السلام ، با این شخصیت برجسته الهی و آسمانی قهر هستیم که حالا چیزی به نام آشتی مطرح باشد؟
آن چه این کتاب در صدد بیان آن است، این است که ما میتوانیم با امام زمان علیه السلام قهر باشیم، ولی در عین حال اهل عبادت، عزاداری، عمل صالح و خیر نیز باشیم و کارهایمان هیچ ربطی به حضرت نداشته باشد و اگر داشته باشد، بسیار کم و ناچیز و غیر مؤثر باشد.
همان طور که فرزند یا فرزندان یک شخص بزرگ میتوانند به انواع عبادت و کارهای خیر بپردازند و پدر مهربان خود را رها کنند و کاری با او نداشته باشند. اثبات چنین رابطه سرد و بی روح و چنین قهر غم انگیز و تاسف آور از ما نسبت به شخصی که پدر حقیقی و اصل وجودی ماست، کار سختی نیست. اگر مقداری به بایدها و نبایدهای یک رابطه صحیح بین پدر و فرزند یا امام و پیرو توجه کنیم، اگر به میزان یادی که از حضرت باید در دل ما باشد و همچنین به آثار آن یاد توجه کنیم، به راحتی می پذیریم که ما سال هاست با حضرت قهر هستیم....
کتاب «آشتی با امام زمان(عج)» با مباحث نظری شروع میشود و با مباحث عملی، کابردی و مباحث روز ختم میشود...
در این کتاب به نقل از امام حسن عسگری(ع)آمده است؛«سختتر از یتیمی کسی که پدر خود را از دست داده است یتیمی است که از امام خود جدا و محروم است و نمیتواند به او دسترسی پیدا کند و نمیداند که وظیفهاش در احکام دینی مورد ابتلای او چیست.بدانید هر کسی او را هدایت و راهنمایی کند و آیین ما را به او بیاموزد در پیشگاه خداوند همراه ما و در جایگاه ما است.»
در برشی از کتاب میخوانید:
عدهای معتقدند برای آنکه امام زمان(عج) ظهور کند باید بیشتر گناه کرد تا زمین پر از ظلم شود و ظهور نزدیک فرا رسد ولی در این کتاب این نظریه را رد کرده و لازمه ظهور را وجود کسانی میداند که در کنار امام زمان(عج) با ابرقدرتها با چنین کسانی را میخواهد و تا چنین کسانی نباشد و بر حضرت ولیعصر(عج) اتمام حجت نکنند. دلیلی برای ظهور وجود ندارد.
در صفحه 222 کتاب آمده است:
چرا این ماموریت بزرگ الهی یعنی زمینهسازی ظهور به ایرانیان سپرده شده و چرا این شرافت و افتخار نصیب ایرانیان شده است؟
روح ایرانی روحی بزرگ، حقگرا و بدون تعصب است. ایرانی طالب و شیفته حقیقت است و درک و کشف آن هیچ تعصبی ندارد هر چند در راه رسیدن به آن سخت کوش و پر صلابت است. حقیقت گمشده روح ایرانی است و هر کجا آن را بیابد به آن چنگ خواهد زد و آن را خواهد پذیرفت.
همین روحیه حق طلبی و حقیقت جویی ایرانی موجب شجاعت او در پذیرش حق و مقاومت او در همراهی حق گشته است. ایرانی چون تشنه حقیقت است از تعصب بیزار است حق را میپذیرد حتی اگر در دستان غیر ایرانیان باشد و حتی اگر بر زبان دشمن جاری شود.
این کتاب از سوی نشر محیی و به نویسندگی محمد شجاعی روانه بازار کتاب شده است.
انتهای پیام/