شهید «محمد حاجیلویی» در سال 1342 در شهر بهار همدان و در یک محله فقیر نشین متولد شد.
از آنجا که اوضاع خانوادگیاش از لحاظ معیشتی در موقعیت مناسبی نبود، دوران کودکی را با دشواری و مشقت سپری کرد، اما در همان شرایط عشق و علاقهاش به اهل بیت پیامبر(ص) و معارف دینی هر روز فزونی می یافت.
تحصیلات ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و هنگام ورود به دوران راهنمایی بهوسیله چندتن از دوستانش با جریانات مبارزه و انقلابی آشنا گردید.
شهید «حاجیلویی» با آنکه فقط 15 سال داشت، اما از روحی به وسعت دریا برخوردار بود. او همکاری با انقلابیون را بهصورت مخفی آغاز نمود و تا پیروزی انقلاب اسلامی به این امر مقدس ادامه داد.
بعد از استقرار نظام الهی جمهوری اسلامی پا از رکاب خدمت نکشید و در هر فرصتی به خدمت اسلام و کشور اهتمام ورزید.
او بهمدت 6 ماه در دادگاههای انقلاب فعالیت کرد. تا آنکه پای متجاوزان بعثی به مرزهای کشور کشیده شد. شهید «حاجیلویی» دیگر درنگ را جایز ندانسته و به جبهه اعزام گردید؛ او ابتدا بهعنوان مسئول دسته انتخاب و سپس بنابر فعالیت و کاردانی به جانشینی گردان 154 ارتقا یافت.
سرانجام مرغ شیدای روحش، قفس ماندن را شکست و در شانزدهم مرداد ماه 1362 در جریان عملیات والفجر 2 هدف گلوله خصم قرار گرفت و به مقام بلند شهادت دست یافت.
در وصیت نامه این شهید چنین آمده است:
«پروردگارا تو را سپاسگزارم كه به من افتخار آن را دادی كه در زمان نایب بر حق حضرت مهدی(عج) زندگی كنم و دشمنی با منافقین و كفار را در دلم قرار دادی. پروردگارا تو را سپاس میگویم از اینكه به من قدرت دادی تا در راه تو جانفشانی كنم.
خداوندا تو را به سرخی خون شهیدان اسلام قسم میدهم جان ناقابل مرا بگیر به عمر امام عزیز بیفزای، پروردگارا تو را به مظلومیت خون تشیع قسم میدهم هرچه زودتر مستضعفین بخصوص صالحین را بر مستكبرین و ظالمین پیروز گردان.
خدایا تو را شكر میكنم كه صراط مستقیم را به آموختی بر من منت نمودی تا در راه تو قدم بردارم اگر چه نتوانستم بر نفسم مسلط شوم. پروردگارا تو را به فجر و عصر و شمس و قمر به لیل و ضحی قسم میدهم كه حقیقت معاد را در دلهای مردم و دولتمردان ما بیفكن تا ایثار بیشتری از خودشان نشان دهند و تمامی سخنان امام را اجرا كنند و عقیده را فدای عقیده خود ننمایند.»
انتهای پیام/