یادداشت/ محمدهادی صحرایی

9 دی روز جمهور

تاریخ پر است از گندم نمایان جوفروش و رفیقان نیمه راهی که تا آنجا با حقند که منافعشان تأمین گردد و تأیید گردند و چون مطامعشان به خطر افتد نه دوست می‌شناسند و نه حق را. که حق، لقلقه‌ای است بر زبانشان. ق
کد خبر: ۸۹۶۷۸۹۶
|
۰۷ دی ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۴

به گزارش خبرگزاری بسیج، محمدهادی صحرایی طی یادداشتی در روزنامه گیهان نوشت: «آيا مردم پنداشتند تا گفتند ايمان آورديم، رها مى‏شوند و مورد آزمايش قرار نمى‏گيرند؟ با اينكه ما کسانی‌که قبل از ايشان بودند را آزموديم تا خداوند راستگويان را معلوم كند و حتماً دروغگويان را مشخص سازد.» تا بعداً مدعی نشوند و برای ایمانِ نداشته مزد نخواهند و نیز ارزش کار مؤمنان واقعی و استوار برای همگان مشخص شود و به پاداش زیاد آنها کسی معترض نباشد. که امتحان، برای تقویت ایمان مؤمنان است و تمرین زمین نخوردن برای رهروان و پله ترقی است برای آنان‌که اهداف بزرگ در سر دارند و قدر خود می‌دانند و به دنبال سعادت می‌گردند و خود را در بند جیفه دنیا نمی‌کنند و نفس خود را به چرب و شیرین و شبهه‌ناک‌ها نمی‌آلایند و «خود و نزدیکانشان را از آتش جهنمی که هیزمش انسان‌ها و سنگ‌هاست دور می‌دارند» تا همه ببینند و بدانند که ایمان از ادعا جدا و مؤمن از مدعی سواست. نه هرکه سر بتراشد قلندری داند.
تاریخ پر است از گندم نمایان جوفروش و رفیقان نیمه راهی که تا آنجا با حقند که منافعشان تأمین گردد و تأیید گردند و چون مطامعشان به خطر افتد نه دوست می‌شناسند و نه حق را. که حق، لقلقه‌ای است بر زبانشان. قانون را تنها، برای دیگران می‌دانند و خود و بستگانشان را فراتر از قانون می‌پندارند و به دیگران تهمت فراقانون می‌زنند. دائماً طلبکارند و برای رنج نابرده، گنج می‌خواهند و می‌برند. آنجا که مال و مقامشان به خطر افتد، بدتر از ظالمان و سخت‌تر از ستمکاران رفتار می‌کنند. اینان همانهایند که شیطان اعمالشان را تزیین می‌کند تا کارهای غلط خود را صحیح بدانند.قومی کینه‌دار و عنود و کنودِ اهل‌ریا و دغلی که خود می‌دانند چه شیطانی زیر پوست دارند و چه در سر می‌پرورانند. ابایی ندارند برای بالا رفتن خود، پا بر گرده دیگران گذارند. اگرچه مردم مردم کنند و عوام بفریبند و برای رسیدن به ناحق، حق حق کنند.
این قومِ ملون و مزور که جز چوب لای چرخ گذاشتن، اهل پیچ شل‌کردن‌اند، راهزن ایمانند و آفت پیروزی. ساده‌دلان را سپر خود می‌کنند و بی‌بصیرتان را به جانِ حق می‌اندازند. فضا را مشوش و آب را گِل‌آلوده می‌کنند و حق را مشوه می‌نمایانند. تکبیر می‌گویند و تکفیر می‌کنند. از حق، اراده باطل می‌کنند. حق را به گونه‌ای تفسیر می‌کنند که حقوق نجومی در جیبشان بماند و حقوق شهروندی در دست مردم. همیشه چرب و شیرین سهم آنهاست. چون پای ثابت سفره بیت‌المال‌اند و غایب همیشگی معرکه‌ها. مقام را میراث خانوادگی خود می‌دانند و منصبِ به حیلت گرفته را ثمره هوش و نژاد خود می‌خوانند و نمی‌دانند اگر دنیایشان ارزش داشت و مال و مقام این‌گونه‌ای، شریف بود به آنان نمی‌رسید. این قوم پرخرج و پرخوار و کم‌کارِ استاد در حرافی و کذابی، همانهایند که انقلاب اسلامی ایران به آفتشان مبتلاست.
در سال نه چندان دور هشتاد و ‌اشک، چون آنچه که مردم اراده کرده بودند باب میلشان نبود، شورش اقلیت ‌اشرافی علیه جمهور را رقم زدند و عملاً بر حذف جمهوریت از انقلاب اسلامی کمر بستند. نه توصیه شنیدند و نه بر خود مسلط شدند و نه به قانون تمکین کردند و نه دلیل آوردند. هرکه را داشتند به میدان آورند و هرچه خواستند گفتند و هرچه توانستند کردند تا از مردم انتقام گیرند. از دروغ تقلب و تهمت و افترا گرفته تا کشته‌سازی و شرکت در مراسم ختم زندگان. و تا شریک‌شدن در خون شهدای همیشه مظلوم آن ایام. از وطن‌فروشی و هم‌پیمانی با دشمنان گرفته تا چشم بستن بر هرچه که میثاق ملت بود. و قانون‌شکنی توسط آنها که دائماً از قانون می‌گفتند. و تفرقه‌افکنی در جامعه توسط کسانی‌که به خودی و غیرخودی کردن جامعه منتقد بودند. که اگر از این خبائث‌شان بتوان گذشت بر وحدت‌شکنی‌شان نمی‌توان چشم پوشید که برادر را در برابر برادر گذاشتند و اخوت را شقه کردند.
قانون‌شکنان 88 از سران گرفته تا سرسپردگان، فتنه‌گرند و با نظام شریف جمهوری اسلامی آن کردند که سامری با قوم موسی کرد و فتنه‌گران با علی. هشت ماه کشور را مختل کردند و به آتش کشیدند تا بتوانند دیکتاتوری برپا کنند. و 8 ماهِ طولانی، سپری شد تا مردم فریفته شده به ظاهر و سابقه، پی به ماهیت تشنگان قدرت ببرند و راه خود جدا کنند ولی لجبازان آتش‌افروز نه به جرم خود اعترافِ علنی و توبه کردند و نه از مردم شریف عذر خواستند. کمترین مجازات آنان حصر بود که یک سال بعد از آن، توسط شورای عالی امنیت ملی آن زمان مصوب گردید وگرنه خداوند در قرآن جزای فتنه‌گرانی چون سامری را طرد از اجتماع می‌داند و محروم شدن از زندگی اجتماعی. و اگر کمتر از همین جرم در یکی از کشورهای دیگر مثل آمریکا و انگلیس بود، جزایش همان بود که در تاریخ است. و آنها که دم از رفع حصر می‌زنند یا نمی‌دانند که نمی‌دانند و یا کاسبند، که بدانند زمان رأی‌گیری با جنازه فتنه گذشت.
مشکلات و خواسته مردم نه رفع حصر است و نه شنود. مشکل مردم کسانی هستند که در هجوم اخبار و شایعاتی چون افزایش عجیب حقوق نمایندگان، قطع یارانه مردم و اعتراف به فقر برای گرفتن یارانه- در جهت همان عزتی که دولت اعتدال، تدبیر کرده بود-، گران شدن بنزین و گوشت و تخم مرغ که فقط باعث تکدر خاطر دوستان می‌شود و لگد ترامپ به افکار کدخداستایان لجباز و مرگ برجام و... به جای صداقت‌پیشگی و حمایت از مردم، دائماً نشانی غلط می‌دهند و افکار می‌پریشانند. مگر مردم آقازاده قاچاقچی دارند که نگران شنود باشند؟ یا برادر آنچنانی دارند یا قرارداد و معامله محرمانه‌ای با شرکای غربی دارند که هراسناک باشند؟ مگر وعده‌های پی‌در‌پیِ پریشان شده و تخلفی دارند یا فیش نجومی می‌گیرند که بترسند رسانه‌ای شود؟ مردم یارانه‌ای دارند که مایه عذاب نجومی‌بگیران و ارباب وعده‌ها و موضوع ماهانه جلساتشان شده که به جای مالیات‌گریزها، گمرک‌گریزها و بدهکاران بانکی، دائماً رصد می‌شوند که نکند 45500 تومن، بیش از 200 میلیون آن دخترِ مظلوم وزیر باشد و اینها ندانند.
مشکل مردم تنبلی مسئولان و دوری‌شان از آرمان‌هاست و حساب مدیران خدوم و پرتلاش و انقلابی، از معرکه‌گیران جداست. هر اقدامی که مردم را از راه پرافتخار و سختی که برگزیده‌اند ناامید کند فتنه است و هر که در این آستانه پیروزی، نابخردی کند خائن به آرمان‌های مردم است. یقیناً مدل فتنه 88 دیگر تکرار نخواهد شد ولی باید مراقب بود که مدیران کارشکنِ کارنابلد و آقازادگان قانون‌گریز، مردم را که صاحبان انقلاب هستند آزرده نکنند و شایسته است قوای محترم سه‌گانه با انجام صحیح وظایف خود، اعتماد مردم را محکم‌تر کنند و اجازه میدان‌داری به دشمنانِ آرامش مردم را ندهند. فتنه‌ها فضای جامعه را غبارآلود و حق را بی‌اعتبار و مردم را بی‌اعتماد می‌کنند. و در این چهل سال انقلاب اسلامی، هیچ‌گاه فتنه‌ها بدون کمک دشمنانی چون آمریکا و اسرائیل و انگلیس به‌وجود نیامد است. و در فتنه 88 نیز این مثلث شوم و نحس، هشت ماه تمام شرارت کردند. و با دراختیار گذاشتن سفارتخانه و تجربیات گذشته، یا آموزش و تجهیز منافقین و اراذل و اوباش در کشورهای زیر نفوذ خود و سپس با تحریم‌های بی‌سابقه و شکننده، به کمک سران فتنه آمدند.
فتنه 88 مثل جنبش وال استریت یا 99 درصدی علیه طبقات اقتصادی یا مثل اعتراضات گسترده در آمریکا علیه نژادپرستی و یا از جنس اعتراضات خشن فرانسه نبود. و مثل آنچه که در کشورهای زیرمجموعه آمریکا در جریان بیداری اسلامی رخ داد نیز نبود. فتنه 88 تقابل دشمنان اصلی، با ملت ایران بود که به واسطه فتنه‌گران داخلی و در آستانه جهش علمی و اقتصادی صورت گرفت. و در دوران بدر و خیبر و زمانی که رشد علمی ایران یازده برابر میانگین جهان شده بود و بانک جهانی، ایران را هجدهمین قدرت اقتصادی جهان معرفی کرد و با چرخ سانتریفیوژها، چرخ زندگی می‌چرخید و عزت و اقتدار ایران به برکت دانشمندان جوان، تأمین شده بود و آمریکا تحریم‌هایش را بی‌اثر یافته بود و مردم شریف ایران، برای پیروزی شعارهای انقلابشان با نصاب بی‌نظیر حضور بالای 80 درصدی در انتخابات، جشن پیروزی گرفته بودند.
معلوم است که تاریخ جرم سران فتنه را فراموش نمی‌کند و فراموش نمی‌کند که اگر مردم پس از 8 ماه و پس از هتک حرمت عاشورا، 9 دی را نمی‌آفریدند، چه بسا ایران درگیر جنگی داخلی و خانه برانداز می‌شد که باز هم تاوان غلط فتنه‌گران را باید مردم ایران می‌پرداختند نه دوتابعیتی‌ها و آقازادگان و مدیران خارج نشین و سرمایه‌دارها. 9 دی را روشنفکرانی خلق کردند که گرفتار دنیای تاریک سیاست‌بازان نشدند. آزادگانی که دلبسته حقند نه پابسته به افراد. جوانمردانی که چون انحراف دیدند، شجاعانه بیزاری جویند. که بدن سالم با مرض مقابله می‌کند و تن مرده با مرض می‌ماند. انقلاب اسلامی از این گردنه‌های مهیب عبور کرده و می‌کند و تجربه بر تجربه می‌گذارد و آیندگان به زودی به قضاوت خواهند نشست و بی‌اغماض سرگذشت انقلاب مظلوم اسلامی ایران را مرور می‌کنند و قدر مجاهدت‌ها و دستاورد این مردم را خواهند دانست.

ارسال نظرات
آخرین اخبار