با «اخبار بد» چکار کنیم؟
محسن مهدیان در یادداشتی نوشت:
بعد از طرح «خبرخوب» یک سوال رایج این بود که با خبربد چکار کنیم؟ یک پاسخ ساده به این پرسش چنین است که خبر خوب جای خبر بد را نمیگیرد. هم خبر خوب داریم و هم خبر بد. اما این پاسخ همه ماجرا نیست.
پاسخ دقیقتر اینست که خبر خوب، اخبار بد را هم در بر میگیرد. به تعبیر دیگر خبر خوب باید بتواند اخبار بد را درست روایت کند.
درسی از مجلس روضه است که برای روایت خبر بد مفید است.
ما در مجلس روضه چه میکنیم؟ اساسا روضه خبر بد است. اما ما دو دسته روضه خوان داریم. یک دسته روضه خوانهای احتمالا جوانتر و کم تجربهتر و دسته دیگر روضه خوانهای قدیمی که اغلب پای منبر بزرگان روضه خوانی کردهاند و پای حکمت علما تربیت مداحی یافتهاند.
تفاوت روضه خوانی ایندو گروه در چیست؟
روضه خوانی غلط و مذموم، روضههای مکشوف و بازست. قدیمیها میگفتند روضه مکشوف برای خواننده و مستمع فقر و نداری میآورد. علمای ما خاصه رهبری انقلاب مداحها را از خواندن روضههای مکشوف بارها نهی کردند.
مهمترین دلیل منع کردن از روضههای مکشوف حرمت اهل بیت است. اما فارغ از این حریم نهادن چند نکته اخلاقی و روانشناختی دیگر هم وجود دارد که در دیگر اخبار بد نیز کاربرد دارد.
روضه خوانهای قدیمی و باادب معتقد بودند مستمع نباید در مجلس متوقف شود، روضه باید مستمع و پامنبری را تا بیرون از مجلس هم درگیر کند. باید مستمع را به حرکت وادارد.
اما چه روضهای چنین ویژگی دارد؟ پاسخ این سوال در حماسه حسینی شهید مطهری است. ترکیب حماسه با مصیبت. رهبری انقلاب میفرمایند ترکیب عقلانیت و عاطفه.
ایندست ترکیبها چه نتیجهای دارد؟ ترکیب خبر خوب و خبر بد ست. یک اثر جدی روی مخاطب دارد و انکه تنها احساسات مخاطب را درگیر نمیکند و ذهن او را مشغول میسازد؛ در نهایت مستمع به حرکت میافتد و در گریه متوقف نمیشود.
خبر بد چنین است؛
روایت خبر بد باید به نحوی باشد که مخاطب در خود حادثه متوقف نشود. باید از حادثه درس بگیرد و حرکت کند. مطالبه کند. بپا خیزد. خبر بد باید عاطفه مخاطب را درگیر سازد تا درست تصمیم بگیرد نه اینکه او را در احساساتش متوقف سازد.
دقیقن باید چه کرد؟
خروجی خبر بد باید چنین باشد.
اول: روایت خبر بد خودش موضوعیت دارد. قدیم وقتی میخواستند خبر فوت کسی را به خانوادهاش دهند، هرکسی را انتخاب نمیکردند. فردی انتخاب میشد که هنر بیان خبر بد را داشته باشد.
مهمترین اصل در روایت خبر بد اینست که مخاطب را در همان حادثه نگه ندارد و جریان زندگی برایش متوقف نشود.
دوم عبور از جزئیات است. خبر بد نیاز به بیان جزئیات ندارد و سطحی از کلیات مرور میشود که مخاطب را درگیر سازد و نه بیشتر. برای گزارش یک تصادف نیازی نیست جزئیات دردناک یک حادثه طرح شود.
سوم حرکت در خبر بدست. خبر بد باید همراه چه باید کرد باشد. نباید مخاطب را در کوچهای بن بست رها کند.
چهارم و مهمتر از همه اینکه خبر بد میتواند یک زاویه مثبت نگرانه داشته باشد. هرحادثهای میتواند در دلش یک برداشت مثبت و از درونش یک خبر خوب زائیده شود. این همان چیزی است که ما اغلب در مواجهه با مصیبت و بلا برای آرامش درونمان، آنرا یافت میکنیم.
انتهای پیام/