به گزارش سرویس بسیج مقاومت مردمی خبرگزاری بسیج، درحاليكه عربستان سعودي در حال افزايش برداشت گاز از ميادين گازي مشترك خود با ايران است، وزارت نفت همچنان درگير يك شركت هندي است و تعلل برداشت از اين ميدان را به 17 سال افزايش داد.
به گزارش «جوان»، ميادين گازي فرزاد A و فرزاد B دو ميدان گازي در خليج فارس از جمله ميادين مشترك هيدروكربوري ميان ايران و عربستان هستند. در فرزاد A حدود 80درصد ميدان در طرف عربستان و 20درصد نيز در آبهاي ايران قرار گرفته كه متأسفانه عربستان سعودي در حال برداشت از اين ميدان است و ايران هم با وقتكشي و تعلل به برداشت سريعتر عربستان سعودي كمك ميكند.
اين تعلل جايي بيشتر به چشم ميزند كه مجري اين پروژه يك جوان كمتجربه و نزديك به يكي از مديران ارشد نفت و گاز پارس است كه هيچگونه تجربهاي در اين خصوص ندارد، ولي وضعيت به حدي شوخي گرفته شده است كه كسي به فكر برنامهريزي براي توسعه اين ميدان نيست، هرچند كه گاهي صحبتهايي دراينباره شنيده ميشود.
چه كسي كمكاري ميكند؟
اكتشاف ميدان فرزاد B در قالب بلوك اكتشافي فارسي توسط شركت هندي ONGC انجام شد و پس از حفر يك حلقه چاه اكتشافي و انجام مطالعات مهندسي، جلسات متعدد فني بين كارشناسان و مديران شركت نفت فلات قاره به نمايندگي از شركت ملي نفت و شركت ONGC برگزار و ايرادات فني مطالعات و طرح توسعه انجام شده به طرف هندي منعكس شد. در آستانه عقد قرارداد توسعه ميدان فرزاد B در سال 1391 شركت هندي به بهانه افزايش شديد تحريمها، حاضر به امضاي قرارداد نشد و به يكباره مذاكرات را ترك كرد.
در چنين وضعيتي شركت نفت فلات قاره اقدام به بررسي مجدد طرح پيشنهادي شركت هندي و مقايسه با سناريوهاي اجرايي توسط عربستان سعودي كرد كه با رصد فعاليتهاي عربستان مشخص شد طرح پيشنهادي هند داراي اشكالات اساسي بوده و مطالعات نسبتاً مبسوطي بهمنظور تصحيح طرح توسعه انجام شد.
اين مهم باعث اشراف كارشناسان روي مباحث ميدان فرزاد B شد كه پس از ابراز تمايل مجدد شركت هندي براي ادامه مذاكرات، كارشناسان فني ايراني در موضع نسبتاً مناسب فني قرار گرفته بودند. در آستانه تصويب برجام و رفع تحريمهاي صنعت نفت كشورمان مذاكرات به شكل جديتري پيگيري شد تا اينكه دستور وزير نفت در آذرماه 1394مبني بر تغيير كارفرمايي و ادامه مذاكرات فني و اقتصادي از شركت نفت فلات قاره ايران به شركت نفت و گاز پارس، تمامي مراحل مذاكره را تحتتأثير قرار داد و فضاي مذاكرات را در بخشهاي فني بهشدت متأثر كرد.
اين جابهجايي و «ريست» شدن مذاكرات، خود عامل مهمي در سردرگمي بيشتر مسئولان صنعت نفت بود، ولي در كنار اين موضوع بايد به بيبرنامگي وزارت نفت هم اشارهاي داشت.
اولويت ميادين مشترك!
وزير نفت كه همواره از اهميت توسعه ميادين مشترك ميگويد و كارهاي نيمهتمام دولت گذشته را به پيش ميبرد، هيچ علاقهاي به
فرزاد B ندارد. ميداني كه با چنين كمكاري هبه بزرگي است براي رياض؛ چراكه عربستان به دليل عدمبرخورداري از ذخاير گاز، ميتواند روزانه 50 ميليون مترمكعب از اين ميادين گاز برداشت كند كه اين ميزان هديه ارزشمندي از سوي ايران براي آنهاست.
وزارت نفت كه افزايش صادرات نفت خود به هندوستان را مرهون قول و قرارهاي خود با هنديها ميداند، وقتي با پيشنهاد گران دهلينو مواجه شد، اعلام كرد اين قرارداد شايد به هنديها نرسد، اينبار از علاقه شركت گازپروم و خرد كردن پروژه ميان شركتهاي ايراني گفت. هنديها تهديد كردند اگر اين ميدان به آنها نرسد ميزان واردات نفت خود از ايران را كاهش ميدهند تا نهايتاً روحاني و وزير نفت به دهلي نو سفر كنند و امتيازاتي به طرف خود ارائه دهند.
باز هم فرزاد B منتظر تعيين تكليف است، وزارت نفت هيچ برنامه مشخصي براي اين ميدان ندارد و مدام در حال مذاكره است؛ مذاكره با كشوري كه بيش از 2ميليون نفر از مردمش در عربستان سعودي به كار مشغول هستند و هرگونه همكاري با ايران در توسعه اين ميدان كه به ضرر عربستان است، ميتواند اخراج كارگران هندي و همچنين عدم تزريق دلار از رياض به هند را در پي داشته باشد.
اين ميدان به دليل نداشتن ميعانات گازي، چندان براي سرمايهگذاري خارجي جذاب نيست، همين موضوع هنديها را به قيمتهاي بالا كشانده است و هر ساله برنامهاي ديگر ارائه ميدهند. پنج سال از دولت روحاني گذشت و تنها چيزي كه عايد كشور شده وقتكشي و وقتكشي است. اين در حالي است كه در دولت دهم دكلهاي حفاري در اين ميادين مشترك مستقر شده بودند كه با دستور زنگنه به عقب برگشتند. در چنين شرايطي كه هنديها ايران را معطل خود كردهاند و وزارت نفت هم به استراحت مشغول است، بايد حال خوب عربستان سعودي از برداشت حداكثري و بدون مزاحم از دو ميدان مشترك را درك كرد و به اسحاق جهانگيري، معاون اول گفت كه براي بررسي عقبماندگيهاي ايران، نگوييد كه برخي منتقدان از كشورهاي همسايه پول ميگيرند تا قراردادهاي نفتي را «هوا» كنند، بلكه بهتر است به عملكرد وزارت نفت و دستوراتي كه طي چند سال گذشته داده شده، توجه كرد. از دستور عقبنشيني دكلهاي ايراني از منطقه تا تغييرات ساختاري و مذاكرهاي در طرف ايراني.