به گزارش خبرگزاری بسیج از بوشهر، زمانی که از اتوبان چغادک کنگان حرکت کنیم به سه راه بردخون می رسیم و پس از حرکت به سمت غرب روستای کناری دروازه ورودی بردخون را می بینیم که دارای معادن شن و ماسه و باغ های خرما است.
در غرب روستا تپههای ماسهای با درختان کهور خودنمایی می کند و امامزاده محمد در خروجی روستا واقع شده که فضای مناسبی برای حضور مردم فراهم کرده و روزانه شاهد حضور افراد بومی و مسافرانی از مناطق دیگر هستیم.
سپس به روستای وحدت آباد میرسیم که پس از سیل سال ۶۵ و با حضور و مشارکت مردم چند روستای سیل زده ساخته شد و با تلاش مردم و پشتکار آنان و جوانان جویای علم به روستایی علمی تبدیل شده، در جنوب روستا تپه های ماسه ای و درختان خودرو خودنمایی می کند و شرق آن به جنگل کنار به نام بالبالو منتهی می شود.
امامزاده پیرمراد در دل جنگل کنار قرار گرفته که به همت شورای اسلامی و دهیاری دارای فضای مناسبی برای استراحت و اسکان فراهم شده و محلی برای حضور مردم و مسافران است.
در غرب وحدت آباد روستای آبکش قرار دارد که نزدیک ترین مسیر برای رسیدن به امیردیوان است و مزارع کشاورزی آن را محاصره کرده و از شرق به روستای وحدت آباد و از غرب به روستای مغدان می رسد.
روستای آبکش قبل از این در قسمت شمال جاده بردخون کناری قرار داشته که به دلیل سیل، مردم به مکان فعلی نقل مکان کرده اند.
روستای مغدان از روستاهای ریشه دار و قدیمی منطقه است که مورد توجه بزرگان بوده و شعر کلاغا یاد معدو درباره این روستا سروده شده، این روستا نیز در حاشیه تپه های ماسه ای واقع شده و مزارع گوجه فرنگی نیز در همسایگی روستا قرار دارد.
روستای شهنیا در غرب روستای مغدان واقع است و رشد طولی دارد، این روستا نیز دارای فرهنگی ریشه دار است که وجود امامزاده ها و همجواری با رودخانه مند و جنگل درختان انار شیطان بر اهمیت آن افزوده و توریج با طبیعت و نمای زیبا آماده گردشگران است.
روزگاری درختان نخل آن را محاصره کرده بودند و درختان حمیدو در حاشیه روستا ثابت قدم بودند اما امروز به مرور خلوت و کم شده اند.
روستای سجادیه که نام قدیمی آن احشام کهنه بود در همسایگی شهر بردخون قراردارد و کم کم به شهر وصل می شود.
این روستای قدیمی که سادات از اهالی آن هستند روزگاری محل زندگی مردم قدیمی بردخون در زمان برداشت خرما بوده که مردم با برگ درخت خرما اماکنی برای اسکان و زندگی می ساختند و مدتی در آن سکنی داشتند.
مردم این روستا از دیرباز به کشاورزی اشغال داشته و جنگل های انبوه و فضای باطراوت و سرسبز آن موجب جذب مردم و حضور در آن می شده است.
قلعه زندان، پارک جنگلی، مزارع سرسبز کشاورزی، سدهای ذخیره آب و تپه های ماسه ای اطراف آن روستا را به محلی برای بازدید و سیر سیاحت مردم تبدیل کرده و وجود چاه های متعدد معروف به خنی از دیگر جاذبه های این روستا است.
شهر بردخون نیز مهد عالمان و بزرگانی مانند سیدعلی رکنی حسبنی، شیخ عبدالنبی بحرانی، مفتون بردخونی، زیرودی، شیخ عبدالمهدی بحرانی، حاج ابراهیم طاهری، شیخ علی بحرانی، سیداسدالله رکنی حسبنی و سیدمحمد حسینی و سادات حسینی و رکنی حسینی بوده است.
این شهر حوزه علمیه ای داشته که محل تحصیل علما و بزرگانی از بردخون و مناطق دیگر بوده و خالوحسین بردخونی همرزم ربیس علی از این خطه برخاسته و سردار شهید یوسف بردستانی و شهدای دیگر نیز در این دیار پرورش یافته اند.
جزایر چهارگانه تهمادو و خان و ام الگرم و نخیلو، منطقه حفاظت شده مند با گیاهان و جانوران کمیاب، جنگل های حرا، ساحل خورخان، آبشار گزخون، خانه مفتون، امامزاده ها و مقبره شیخ عبدالنبی و علمای بردخون و بقایای آثار باستانی و قدیمی در جنوب بردخون و اعنای کلاتو از دیگر جاذبه های دیدنی است.
علفزار سورا، نخلستان های زیبا، تپه های ماسه ای و بکر از جاذبه های دیگر بردخون هستند.
امروزه نیز شاهد بزرگان و علمای ارزشمندی برخاسته از بردخون در مناصب و مسؤلیت های مهم کشور هستیم و بیشتر امام جمعه های استان از این منطقه هستند.
بردخون کهنه نیز در نزدیکی دریا قرار دارد و دارای قدمت زیادی است که تعدادی از مردم این روستا خالوحسین را در مبارزه با استعمار همراهی کرده اند.
گمرک بردخون در سالهای دور از رونقی خاص برخوردار بوده و مردم این منطقه با کشورهای حاشیه خلیج فارس رفت و آمد داشته اند، این روستا نیز دارای امامزاده هایی است که زیارتگاه مردم شده است.
روستاهای دیگری نظیر شیبرم، ملسوخته، گزخون، نره کو، دروداحمد، زیدون، کالو، چاه پهن، ملگنزه، کمال احمدی در مسیر ساحلی بردخون دیر واقع است و برخی روستاها نیز غیرمسکونی شده و اهالی به شهرهای دیگر مهاجرت کرده اند.
جمعیت شهر بردخون ۵ هزار و ۳۲۳ نفر و جمعیت بخش بیش از ۱۲هزار نفر و مساحت آن ۲۴۷کیلومترمربع و ارتفاعش از سطح دریا ۱۵ متر است که مختصات جغرافیایی ۲۸درجه و ۴دقیقه عرض شمالی و ۵۱درجه و ۲۸دقیقه طول شرقی دارد.
بردخون در سال ۵۹ به بخش تبدیل شد و در سال۷۹ به شهر تبدیل و شهرداری در آن مستقر شد و دارای دو دهستان بردخون و آبکش است.
اگر اسکله بردخون تکمیل و راه اندازی شود و به بخش های صیادی، کشاورزی و گردشگری توجه بیشتری شود و منابع گازی پارس شمالی فعال شود آینده ای درخشان و نمونه در انتظار این منطقه خواهد بود که با وجود و تلاش مردان و زنان این دیار به توسعه ای پایدار و همه جانبه خواهد رسید.