خبرهای داغ:

اول مرد بايد نگاهش را کنترل کند

اگر نگاه اسلامی و جامع داشته باشیم اول باید آقایان نگاهشان را کنترل کنند، اما گاهی اوقات ویروسی می‌آید یا فردی بیمار است آیا باید بگوییم که همه بیماران را بند کنید یا می‌گوییم افرادی که می‌خواهند در جامعه تردد کنند برای سلامتی خودشان ماسک بزنند...
کد خبر: ۹۰۲۸۶۰۷
|
۰۲ تير ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۹
به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج،اینکه آیا حجاب انتخابی فردی است یا مسئله‌ای اجتماعی که می‌تواند بر فضای کلی جامعه تأثیرگذار باشد به یکی از چالش‌های مهم پیرامون موضوع حجاب تبدیل شده است. اگر حجاب را امری شخصی و فردی بدانیم بدیهی است چگونگی آن به انتخاب افراد بازمی‌گردد، اما واقعیت این است که پوشش هم بخشی از تعامل اجتماعی افراد به شمار می‌رود. ما با لباسمان در جامعه ظاهر می‌شویم. ارتباط برقرار می‌کنیم. قضاوت می‌شویم و قضاوت می‌کنیم. همه این‌ها نشان از آن دارد که حجاب نمی‌تواند امری شخصی و فردی باشد و نوع پوشش انتخابی ما می‌تواند بر پیرامونمان تأثیر بگذارد و حتی به مرحله‌ای برسد که امنیت اجتماعی را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو به نظر می‌رسد مسئله حجاب می‌تواند راهکاری پیشگیرانه و ایجابی باشد؛ راهکاری که اسلام برای پیشگیری از بروز برخی آسیب‌های اجتماعی و حفظ کرامت و امنیت زنان داشته است. به بیان دیگر وجوب حجاب برای ایمن کردن زنان از آسیب و گزند بیماردلان تدبیری است که اسلام و سیره قرآنی برای زنان در نظر گرفته است. از سوی دیگر در این میان نقش عفاف و کنترل نگاه برای مردان هم نادیده گرفته نشده و در قرآن کریم مردان خطاب نخست کنترل نگاه را دارند. علاوه بر این برای برقراری امنیت روانی فردی و اجتماعی بیشتر برای زنان، سازوکار‌هایی برای برخورد با مردانی که حدود الهی را رعایت نمی‌کنند در نظر گرفته شده است. با چنین سازوکاری است که رعایت حجاب و عفاف می‌تواند در درجه نخست امنیت روانی و اجتماعی خود زنان را فراهم آورد. برای واکاوی این موضوع به سراغ دکتر لاله افتخاری نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی و فعال حوزه زنان و خانواده رفته‌ایم تا موضوع را از منظر این استاد دانشگاه واکاوی کنیم. افتخاری دکترای علوم قرآنی دانشگاه تهران است و نمایندگی مردم تهران را در دوره‌های هفتم، هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی بر عهده داشته است.
 
موضوع امنیت زنان امری است که نگاه‌های مختلفی پیرامون آن شکل گرفته است. از یک سو با گروهی مواجهیم که معتقدند بدحجابی در گروه آسیب‌های اجتماعی دسته‌بندی می‌شود و به بیان دیگر پوشش نامناسب و گاه نابهنجار برخی خانم‌ها خود به عنوان عاملی برای جلب توجه دیگران و گاهی بروز آسیب‌های اجتماعی برای آنهاست. در برابر این، اما با نگاه دیگری مواجهیم که معتقد است پوشش امری شخصی و تابع نگاه و اختیار افراد است و تأثیری بر اجتماع ندارد و به این ترتیب نمی‌توانیم بروز آسیب‌های اجتماعی را به موضوع پوشش ربط دهیم. شما موافق کدام نگاه هستید و برای این اظهارنظر چه استدلالی دارید؟

در اجلاس‌های برون‌مرزی که در کشور‌های مختلف ما شرکت می‌کنیم، اغلب موضوعات خشونت علیه زنان مطرح می‌شود. در یکی از این اجلاس‌ها این مسئله مطرح شد که نحوه پوشش بانوان و رعایت نشدن حریم‌ها در این حوزه می‌تواند آسیب‌هایی را برای خود بانوان در پی داشته باشد و محرک خشونت علیه آنان شود. حجاب برای مصونیت زن است و حتی رعایت کلام، نحوه گفتار و برخورد و معاشرت با مردان و پوششی که نشانگر آن است خانم‌ها تا چه اندازه اجازه می‌دهند تا یک آقا به آن‌ها نزدیک شود که در این اجلاسیه‌ها از سخنان ما بسیار استقبال شد.

یعنی به باور شما این خود خانم‌ها هستند که موجب می‌شوند خشونت علیه آن‌ها شکل بگیرد؟

بله، دقیقاً گاهی وقت‌ها خود خانم‌ها با رفتار، طرز برخورد، گفتار و پوشش خودشان موجب می‌شوند تا نظر دیگران به سمت آن‌ها جلب شود و اثر این عمل رفتار خشونت‌آمیز و تعرضات به زنان است. به همین خاطر هم در کشور‌هایی که آزادی بیشتری در پوشش دارند و حجاب وجود ندارد آمار تعرضات بالاتر است، بنابراین ما می‌توانیم حجاب را یکی از عوامل مصونیت بدانیم همچنان که قرآن‌کریم حتی درباره گفتار می‌فرماید نحوه درست صحبت کردن از بیماری بیماردلان جلوگیری می‌کند و زن در اینجا در مصونیت قرار می‌گیرد. از سوی دیگر نوع پوشش نه تنها از خشونت و اعمال خشونت علیه خانم‌های محجبه جلوگیری می‌کند بلکه به امنیت در جامعه کمک می‌کند و جامعه را به سمت و سویی سوق می‌دهد که مردم جامعه و بیمار‌دلان نگاه پاکی داشته باشند.

چگونه نوع پوشش می‌تواند به امنیت اجتماعی کمک کند؟ مصداقی‌تر توضیح بدهید.

جامعه کارکرد خودش را دارد حضور افراد و حتی حجاب زن برای آن است که در جامعه حضور عفیفانه‌ای داشته باشند و فکر و عقل او و توانمندی‌ها و مهارت‌های زنان در جامعه عرضه شود تا جامعه پیش رود، اما متأسفانه جامعه شبیه شو‌های مدلینگ شده است و خیابان‌ها و اماکن عمومی محلی برای عرضه انواع و اقسام آرایش‌ها و پوشش‌ها شده است، درست شبیه شوی لباس و مد!
وقتی کارکرد جامعه به سمت محلی برای عرضه انواع مد و آرایش و پوشش تبدیل شود قطعا می‌تواند طمع دیگران را تحریک کند و برای همه جامعه مضر است. به ویژه برای خانم‌ها، اما وقتی جامعه با پوشش مناسب و نگاه کنترل شده پاک شد، اینجاست که هر کس در خیابان بیاید در امنیت به سر می‌برد مثلاً زمان امام زمان (عج) که گفته می‌شود زنان از فلان نقطه زمین تا نقطه دیگر شبانه حرکت می‌کنند و در امنیت کامل هستند به خاطر همین برقراری سلامت کامل در جامعه است. اگر حدود الهی و اسلامی رعایت شود با چنین جامعه‌ای مواجه می‌شویم، اما وقتی پوشش و آرایش بعضی خانم‌ها در خیابان و محل کار شبیه پارتی‌های شبانه است، امنیت اجتماعی خدشه‌دار می‌شود. این در حالی است که در تمامی کشور‌ها لباس محل تحصیل و محل کار با لباس پارتی‌های شبانه متفاوت است. اگر در جامعه ملاحظات پوشش مناسب و متناسب با موقعیت رعایت شود، اجتماع مصونیت پیدا می‌کند و با مصونیت اجتماع، افراد هم در مصونیت قرار می‌گیرند و حقوق خانواده‌ها هم تأمین می‌شود و امنیت پیدا می‌کنند.

در برابر این نگاه، منتقدان بحث حجاب می‌گویند در موضوع حجاب از مردان سلب مسئولیت و همه مسئولیت بر گردن زنان گذاشته شده و از آنان خواسته شده تا حجاب خود را رعایت کنند و به این وسیله مانع از بروز انحراف در جامعه و در مردان شوند و در عمل خطای مردان را هم گردن زنان می‌اندازد. در حالی که همانگونه که زنان برای پوشش تکلیف دارند شرع مقدس اسلام برای مردان هم عفاف و کنترل نگاه را تکلیف کرده و اگر مرد در برابر پوشش نامناسب زن نگاهش را کنترل کند، چالشی شکل نمی‌گیرد. پاسخ شما به این انتقاد چیست؟

ببینید، اگر نگاه اسلامی و جامع داشته باشیم اول باید آقایان نگاهشان را کنترل کنند و آیات قرآن هم بر این موضوع تأکید دارد که به مردان و زنان مؤمن تأکید شده است که نگاهشان را کنترل کنند، اما بحث بر سر این است که گاهی اوقات ویروسی می‌آید یا فردی بیمار است آیا باید بگوییم که همه بیماران را بند کنید یا می‌گوییم افرادی که می‌خواهند در جامعه تردد کنند برای سلامتی خودشان ماسک بزنند. در واقع یکسری تدابیر را باید افراد سلامت رعایت کنند و یکسری تدابیر هم برای افراد بیمار در نظر گرفته شود. در واقع اسلام و قرآن کریم هم در بحث حجاب همین رویکرد را داشته‌اند. از یک سو دستوراتی درباره کنترل نگاه وجود دارد و به مردان می‌گویند حق ندارید به نامحرم نگاه کنید و هم به مردان و هم به زنان تأکید می‌شود حق ندارید هر نوع پوششی را در جامعه داشته باشید ولی پوشش زن به دلایل مختلف مفصل‌تر، فراگیر‌تر و حساب‌شده‌تر است، اما برای هر دو طرف بر پوشش تأکید شده است. در مقابل اینکه رعایت پوشش به زنان توصیه شده است، از آن طرف هم اگر مرد بخواهد مزاحمتی برای نوامیس ایجاد کند و تخطی انجام دهد حتی در حد کلامی مجرم شناخته می‌شود و باید مجازات شود.

در حال حاضر آسیب‌های اجتماعی و اخبار مرتبط با تجاوز و شکستن حریم امنیت زنان و کودکان بیش از پیش شنیده می‌شود و حکایت از جدی‌تر شدن موضوع آسیب‌های اجتماعی دارد. از نگاه شما بدحجابی و پوشش نامناسب خانم‌ها در شکل‌گیری چنین آسیب‌هایی نقش دارد؟ اگر پاسخ مثبت است نقش این عامل تا چه اندازه است؟ آیا عوامل دیگری نظیر بیکاری و چالش‌های اقتصادی یا تهاجم فرهنگی هم در این میان سهم دارند؟

عوامل مختلفی در شکل‌گیری این آسیب‌ها نقش دارند. با توجه به جلسات و بررسی‌هایی که ما در این باره داشته‌ایم، عوامل اقتصادی در شکل‌گیری آسیب‌های اجتماعی کمترین سهم را داشته‌اند. بیشترین سهم مربوط به تهاجم فرهنگی و عدم‌آگاهی‌هاست. از سوی دیگر به هر حال نفس انسان را به سوی کار‌های منفی می‌کشاند. به خصوص خانم‌های جوان دوست دارند دیده شوند و تبرج داشته باشند. ممکن است این احساس عکس‌العمل تحقیری است که در زندگی این فرد صورت گرفته و می‌خواهد خودی نشان دهد. ضعف ایمان و عدم‌آگاهی از آسیب‌های نحوه پوشش و تهاجم فرهنگی که ایمان افرا د. را هدف قرار می‌دهد، اصلی‌ترین دلایل بدحجابی است. در این بین دستگاه‌های فرهنگی و صداوسیما نقش بسیار مهمی دارند. حتی کشور‌ها و ادیان دیگر که حجاب را به این شکل ندارند، این نوع از پوشش و آرایش را نمی‌پسندند. در عرف دنیا افراد با آرایش‌های غلیظ چندان خوشنام نیستند. اسلام می‌خواهد کرامت، امنیت و شأنیت زنان حفظ شود تا نه فقط بیماردلان بلکه افراد عادی هم درباره شخصیت این خانم‌ها دچار تردید نشوند.

خانم افتخاری! به بحث ناآگاهی و خلأ‌های فرهنگی موجود در جامعه در شکل‌گیری بدحجابی‌هایی که امروز شاهد آن هستیم، اشاره داشتید. هم اکنون ۴۰ سال از آغاز انقلاب اسلامی ایران می‌گذرد؛ انقلابی که اصلی‌ترین هدفش حفظ ارزش‌های اخلاقی و اسلامی از جمله حجاب است و با عنایت به اینکه بعد از انقلاب تریبون‌های فرهنگی در اختیار انقلابیون بود، انتظار می‌رفت امروز موضوعی همچون حجاب آنچنان برای مردم تبیین شده باشد که هیچ مشکلی در این زمینه نداشته باشیم. آیا وضعیت امروز حجاب و عفاف ناشی از کم‌کاری دستگاه‌های متولی امور فرهنگی نیست؟

همه کم‌کاری کردند. آیین‌نامه انضباطی مربوط به آرایش، پوشش و زینت در همه دنیا وجود دارد و دانشجویان با هر پوشش و آرایشی نمی‌توانند رفت‌وآمد کنند، اما در دانشگاه‌های کشورمان خیلی راحت در این باره قانون‌شکنی می‌شود.

به قانون‌شکنی اشاره داشتید. آیا در حوزه قوانین عفاف و حجاب خلأ نداریم و وضعیت امروز ما ناشی از خلأ‌های قانونی نیست؟

خیر، ما قانون کم نداریم. قوانین مشوق، قوانین بازدارنده، قوانین برای تبیین چرایی و دستاورد‌های حجاب، اما چند درصد از این قوانین اجرا می‌شود؟ چیزی شبیه قانون منع استعمال دخانیات در مکان‌های عمومی که اجرا نمی‌شود. اگر همه خودشان را مسئول بدانند این کار انجام می‌شود. ۹۵ درصد از مسئولان ما در سازمان‌ها و نهاد‌ها و حتی مردم به وظیفه خودشان عمل نکردند که اگر عمل می‌کردند کار به اینجا نمی‌کشید. در این بین دستگاه‌های فرهنگی و متولیان این حوزه نقش بسیار پررنگ‌تری دارند و می‌توانستند با هنر حجاب را تبیین کنند. کتاب‌هایی که در این حوزه داریم، تبلیغ نمی‌شود. داستان زندگی دخترانی که در محیطی مثل امریکا متولد و بزرگ شدند و به ندای فطرت پاسخ دادند و برگشتند، می‌تواند برای زنان و دختران ما بسیار آموزنده باشد. همه کم‌کاری کرده‌اند و همه باید پاسخگو باشند.

نظر شما درباره عملکرد گشت ارشاد در تبیین موضوع عفاف و حجاب چیست؟ آیا نیروی انتظامی به عنوان تنها دستگاهی که در این حوزه ورود قابل ذکری دارد توانسته مسئولیت خود را به درستی انجام دهد؟

در این میان نیروی انتظامی کار‌هایی را در حوزه عفاف و حجاب انجام داده، اما مشکل اینجاست که به دلیل کم‌کاری سایر دستگاه‌ها عملکرد نیروی انتظامی بازتاب مناسب خود را نداشته است. در واقع عملکرد نیروی انتظامی مثل دست‌هایی است که به دلیل رشد نکردن سایر اعضای بدن نامتناسب جلوه می‌کند و انگار بیش از حد بزرگ شده است. در حالی که این دست‌ها کار خودشان را می‌کنند و ایراد به فقدان رشد سایر بخش‌های بدن بازمی‌گردد، چون سر، تنه و پای این آدم درست رشد نکرده‌اند و دست کار آن‌ها را انجام می‌دهد. یعنی قوه مجریه ما، قوه مقننه ما و قوه قضائیه ما کارشان را به درستی انجام نداده‌اند. همانطور که عرض کردم در حوزه قانون ما کمبود نداریم، اما در بحث اجرای این قوانین و نظارت بر اجرا مشکل داریم، به خصوص در بحث بودجه‌ها. تنها یک بار ۱۵ میلیارد با پیشنهاد خود من مصوب شد که آن را هم دولت پرداخت نکرد. بنابراین همه ما کم‌کاری کرده‌ایم و زیبایی‌های حجاب را نگفته‌ایم. دشمن هم از این غفلت ما سوء‌استفاده و مطالب خودش را القا کرد. مسئولان ما باید به اجرای احکام الهی توجه داشته باشند و اندکی از توجهی را که به اجرای مصوبات سازمان ملل و دیگر سازمان‌های بین‌المللی دارند به اجرای احکام و قوانین خودمان معطوف کنند. فرهنگسازی جرم‌انگاری و همه این‌ها قانون دارند، اما کسی به اجرای آن توجهی نمی‌کند.

پس به باور شما موضوعی همچون حجاب می‌تواند به عنوان یکی از راهکار‌ها برای برقراری امنیت اجتماعی مطرح شود و نوع پوشش و آرایش زنان در نگاه جامعه به آنان تأثیرگذار است؟

بله، قطعاً. در اجلاس‌های بین‌المللی و منطقه‌ای سازمان ملل درباره خشونت علیه زنان هم ما این مباحث را مطرح می‌کنیم که نوع پوشش و آرایش و رفتار زنان به عنوان یکی از عوامل خشونت‌زا مطرح و با استقبال افرادی مواجه می‌شود که اصلاً مسلمان نیستند و شاید خودشان محجبه نباشند ولی این موضوع را می‌پذیرند که بدحجابی می‌تواند عاملی جدی برای برهم زدن امنیت روانی جامعه باشد.
والبته حجاب امری است که تنها به اسلام اختصاص ندارد و در سایر ادیان الهی هم بر آن تأکید شده است.
بله، دقیقاً بحث دیگری که در رابطه با حجاب مطرح است، بحث فطری بودن حجاب است. در دین یهود سختگیری در حجاب بسیار زیاد است. در ایران باستان هم شاهزادگان، بزرگان و مسئولان کشور به شدت حجاب را رعایت می‌کردند و در حقیقت با حجاب فضای جامعه را ایمن‌سازی می‌کردند.
حتی ادیان غیرالهی هم به نوعی به پوشش قائلند. مثلاً لباس رسمی مردم شرقی هم از پوشیدگی مناسبی برخوردار است.
تعداد کمی از جوامع هستند که لباس‌های رسمی‌شان پوشیده نیست. راهبه‌های مسیحی پوششی شبیه چادر‌های مشکی ما دارند و این نشان از فطری بودن و ضرورت حجاب دارد و چیزی که خداوند در فطرت‌ها قرار داده امر نادرستی نیست و دین خلاف فطرت عمل نمی‌کند این ما هستیم که با رفتارمان افراد را در جهت خلاف فطرت سوق داده‌ایم.

پس اگر بپذیریم حجاب امری فطری است، کم‌کاری و در واقع اشتباهات در سیاستگذاری و رفتار ما در مقوله حجاب به شکل جدی‌تر نمود می‌یابد؛ چراکه موجب شده‌ایم مردم در برابر امری فطری رفتار معکوس داشته باشند. اینطور نیست؟

تبلیغات و تطمیع می‌تواند فطرت را واژگون جلوه دهد. نمونه‌اش داعش است. فطرت بر پایه محبت است، اما آن‌ها حقوق بشر و انسانیتی که در فطرت بنا نهاده شده را زیر پا می‌گذارند، چون تطمیع شده‌اند و تحت تاثیر تبلیغات قرار گرفته‌اند. در بحث حجاب هم همینطور است و به واسطه تبلیغات برخی افراد این امر فطری را واژگون می‌کنند.
ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار