به گزارش خبرگزاری بسیج به نقل از خبرگزاری علم وفناوری در اطرافمان هر روز آدم های بسیاری را می بینیم که ورق تقویم ها، حسابی از سروصورتشان رد شده است. گویا چهره خسته شان را با خط هایی عمیق نقاشی کرده اند. اینان که از زمستان های زندگی، برفی همیشگی بر سر دارند، نمایندگان کهن سال یک نسلند؛ نسلی که از روزها و سال ها، خاطرات زیادی را در کوله بار عمرشان انبار کرده اند. ما به این نسل و به سپیدی ها و تجربه هایشان سخت محتاجیم و وظیفه داریم حرمتشان را حفظ کنیم. ما به آنها که این طور ما را به این زندگی و زندگی را این گونه به ما تحویل داده اند، مدیونیم.
اول اکتبر روزجهانی سالمند می باشد که به همین بهانه گفتگویی تفصیلی با احمدرضا قاسمی، کارشناسی ارشد مشاوره خانواده با این مضمون داشتیم که در ادامه می خوانید.
** تعریف شما از پیری و کهنسالی چیست؟
هر انسانی بطور طبیعی از بدو تولد دوره هایی را طی می کند تا به دوره پیری یا کهنسالی می رسد و اینکه باید توجه شود هر تولدی، پیری و کهنسالی را در پی خواهد داشت. پیری را نمی توان در سن تقویمی گنجاند، هرکسی که در زندگی برنامه، امید، هدف به آینده، آرزویی در ذهن برای خودش نداشته باشد و تلاشی برای رسیدن به آن ها ننماید، بالطبع این فرد از لحاظ فکری پیر و کهنسال است. از لحاظ فیزیکی، سالمندی دوره آخر زندگی می باشد که فرد با همسرش تنهاست و با آشیانه خالی روبرو شده است، دیگر توان انجام هرکاری را دارا نیست. شرایط اجتماعی و فضای گسترده و بدون مرز رسانه و فضای مجازی که می تواند گاها آسیب زا باشد، عواملی را برای پیری زودرس جوانان فراهم آورده که آن ها نیز به نوعی پیر تلقی می شوند. در این زمینه ما باید تلاش نماییم که پیری جوانی داشته باشیم برعکس بسیاری که جوانی پیری دارند.
** چگونه با توجه به شرایط اقتصادی و معیشتی جامعه، بیکاری جوانان و معضلات دیگر، یک جوان می تواند از پیری زودرس خود جلوگیری نماید؟
انگیزه، امید، شور، نشاط و توکل از جمله مواردی ست که هر فرد برای جلوگیری از پیری زودرس و پیری در جوانی، باید داشته باشد. نکته دیگر اینکه طبق توصیه دین و علم امروز، باید از تفکر شروع کرده که ریشه همه موارد ذکر شده می باشد. در همین راستا امام علی (ع) می فرمایند: "مواظب افکارت باش که به گفتارت، گفتارت به رفتارت، رفتارت تبدیل به عادتت و عادتت به شخصیت که در نهایت شخصیتت، سرنوشت تو را خواهد ساخت" ، که مخلص این سخن در قرآن بدین مضمون آمده: هر قومی سرنوشتش را خودش تعیین می کند. ما اگر خود را در اختیار شرایط جامعه قرار دهیم، همان انسان پیر و کهنسال خواهیم بود. در کل آن ما هستیم که باید بر فکر مسلط باشیم.
** چه کارهایی را قبل از پیری انجام دهیم که وقتی به سن پیری و کهنسالی رسیدیم پشیمان و افسرده نشویم؟
شرایط واقعی ما این است که برای پیری هم باید برنامه ریزی داشته باشیم. هنگامی که در پارک قدم می زنید، دسته های چند نفری از پیرمردها و پیرزن ها را مشاهده می کنید، آنان که تجربه زنده آینده ما هستند، هنگامی که با آن ها صحبت می کنید، بسیاری معترف هستند که ای کاش به قبل بازگشته و با برنامه و هدفمند زندگی خود را پیش می برده اند. دیگران بسیار به ما توصیه کرده و تجربه هایشان را رایگان در اختیار ما قرار می دادند اما بسیاری از ما به خوبی از آن ها استفاده نکرده و در زندگی به کار نمی بریم تا به جایی می رسیم که منظور ضرب المثل "پیر نمی تواند و جوان نمی داند" را آن موقع می فهمیم.
** به اعتقاد بسیاری دوره پیری و کهنسالی، دوره انحطاط، یکسری محدودیت های جسمی و محرومیت های اجتماعی می باشد که در بسیاری از موارد به علت این باورهای نه چندان درست، باعث گوشه گیری و انزوای آن ها می شود، چگونه این طرز تفکر را در سالمندان، اطرافیان آن ها و جامعه تقلیل داده و به حداقل برسانیم؟
انسان های که پا به پیری و کهنسالی می گذارند، به صورت فیزیکی بسیاری از سلول های بدنشان از بین رفته و یا ضعیف و پیر می شوند که این عاملی بر عدم توانایی انجام برخی کارها و حرکات جسمی می گردد. طبق فهوای آیه صریح قرآن که می فرماید " شما را می آفرینیم سپس شما را وارد یک زندگی کرده که در نهایت آن به مرحله فراموشی می رسید." فراموشی و آلزایمر نهادینه شده است اما مهم این است که چگونه می توان جلوی آن را گرفت. برای جلوگیری از آلزایمر و فراموشی دو راه داریم؛ یکی استفاده از تکنیک های فکری می باشد که به صورت مداوم سلول های مغز را فعال نگه داشته و با ذهن کار می کند. متاسفانه امروزه به علت وجود همه نوع ابزار و وسایل، کمتر از ذهن و فکر خود استفاده می کنیم که این امر خود می تواند باعث پیری و تنبلی مغز گردد. راه دوم به مزاج افراد بر می گردد؛ هنگامی که افراد پیر می شوند، مزاجشان رو به سردی می رود که می بایست از طریق تغذیه از این امر جلوگیری کرد و اگر در پیری غذای سرد و تر بخوریم، به آلزایمر کمک مضاعف کرده ایم.
** متاسفانه شاهد هستیم که برخی از فرزندان وقتی پدر و مادرشان به سن پیری و کهنسالی می رسند، آن ها را به خانه سالمندان می برند، چه اتفاقی می افتد که پدر و مادری که از جوانی خود برای آن ها گذشته اند، طرد می گردند؟
امروز دنیا جنگ داده ها و اطلاعات بدون مرز بندی ست که بر روی سبک زندگی انسان ها نیز تاثیر گذاشته است. شکاف نسلی که در صده ها و دهه ها اتفاق می افتاده، امروزه در سال ها اتفاق می افتند یعنی متولد 71 با 72 ، 92 با 93 با هم متفاوت شده اند و این شکاف نسل می تواند ترفندهایی از جوامع گسترده بر جهان سوم باشد که روابط صمیمی و دوستانه را از بین ببرد. ولی ما دینی همانند اسلام و مذهبی همانند تشیع داریم که بارها توصیه و تاکید به احترام پدر و مادر می کند. در همین زمینه امام علی(ع) نیز می فرمایند: "به پدر و مادر خود احترام بگذارید تا فرزندان شما نیز به شما احترام بگذارند." شخصیتی مانند بندورا در چندین دهه قبل الگویی تحت عنوان "الگوی یادگیری مشاهده ای" را ارائه داد که مضمونش این است: بچه های ما بر اساس رفتار و کردار ما نحوه زندگی کردن و برخورد با مسائل را می آموزند. هنگامی که فرزند در سنین پایین می باشد، دنیایش محدود به پدر و مادر است و از آن ها تقلید می کند. هنگامی که سوار مترو می شوید، چند نفر از نسل امروز هستند که جای خود را به مسن تر ها بدهند؟ به همین راحتی تفاوت نسل ها قابل فهم و درک است. ما با فرهنگ سازی، آموزش و برنامه ریزی دقیق در خانواده و محیط های اجتماعی از جمله مدرسه می توانیم این شکاف نسلی را کم تر کنیم.
** حرف آخر.
با توجه به فرهنگ و دین ما، چقدر خوب است که به مناسبت ها و بهانه های مختلف به والدین و اقوام خود که سنی از آن ها گذشته و چشم به راه هستند، سر بزنیم، یادی از آن ها کنیم، از تجربیاتشان استفاده کنیم و پای صحبت هایشان بنشینیم.