متن نامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
یاسر عزیز
امروز روز جمعه روز حضرت صاحب (عج) به خانهات آمدهام تا برایت اذان جدش را بگویم. اذانی را که همیشه برای ما اذان خدایی شدن و عروج بوده و خواهد بود. نور چشمم برایت عزیزترین چیزهایم را آوردهام که میدانم عزیزترین چیزهایت خواهد بود کتاب خدا را.
من، پدر و مادر تو را میشناسم. خصوصاً مادرت را او همیشه خواهر بزرگ من بوده و برای خدا بسیار تلاشگر و کم توقع و من برای وی برادری که حق برادری را ادا نکرده. پدرت را بسیار گرامی میدارم. او چند روز پس از ازدواجش برای خدا به جبهه جنگ رفت و این برای من بسیار مهم است نمیدانم آیا تا آن زمان که بتوانی مرا به اسم (دایی حمید) صدا کنی زنده خواهم بود یا نه. اگر مرده بودم این قرآن را برایم ختم کن و دعا کن گناهانم آمرزیده شود.
تو را دوست میدارم، چون سلاله دوستان خدا و دوست خدایی. خواستم برایت پیامی بیادگار بگذارم در زیر میآورم.
ضمناً یک بیت شعر از خودم. تو را دوست دارم و قلبم از دیدنت لبریز شادی است، ولی شاید رمز آن را هیچکس جز خدا نداند.
قلب من روشن ز انوار دو شمس است
و آندو شمع است و بدورش هرکه، چون پروانه مست است
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ.
دائی حمید
۱۳۶۰/۱/۲۱
تهران»