به گزارش خبرگزاری بسیج از همدان، هفته پژوهش بهانهای شد تا به دنبال گفتگو با یکی از پژوهشگران باشم کسی که پژوهش و کارهای علمی جزء جدایی ناپذیر از زندگیش باشد.
در جستجو بین نخبگان، اسمی توجهام را به خود جلب کرد، نامی که برایم آشنا بود، بارها نامش را در سمینارها و مراسمهای مختلف شنیده بودم؛ وی متولد سال 1345 در روستای صالحآباد از توابع شهرستان آشتیان استان مركزی است که تحصیلات ابتدایی و راهنمایی خود را در مدرسه همان روستا گذرانده بود. مدرک کاردانیش را هم از تربیت معلم شهید مدنی قم گرفته بود و مقاطع كارشناسی،كارشناسی ارشد و دكتری شیمی را در اصفهان و شیراز گذرانده است.
شاید کسی فکرش را نمیکرد او در سن 37 سالگی در سال 2003 جزو یک درصد دانشمندان پرارجاع جهان شناخته شود و دارای 535 مقاله بینالمللی باشد و یکی از خیابانهای شهر همدان به نام او مزین شود. پروفسور محمدعلی زلفیگل، استاد شیمی، رئیس سابق دانشگاه بوعلیسینا، دارای رتبه اول جشنواره خوارزمی سال 86، شیمیدان برجسته کشور در سال 92، دارای نشان درجه دو پژوهش و جایزه علامه طباطبایی بنیاد ملی نخبگان در سال 94 است که امسال نیز به عنوان پژوهشگر برتر کشوری انتخاب شد.
میدانستم با وجود هفته پژوهش برنامههایش فشرده است و نمیتوانم با او ملاقات حضوری داشته باشم، با او تلفنی تماس گرفتم مثل همیشه با صدایی گرم پذیرا بود و از گفتگو استقبال کرد.
میخواهم کمی درباره خودتان بپرسم؛ چقدر از وقت خود را صرف پژوهش میکنید؟
من کاری جز مطالعه و پژوهش بلد نیستم. حتی لباس و کفشهایم را هم خانومم میخرد؛ بنده زندگی را رها کردم و اختیارش دست همسرم است و فقط علمی کار میکنم.
برای خانواده هم وقت میگذارید؟
نه متاسفانه، خیلی کم؛ بعضی اوقات وجدانم اذیتم میکند نگاه میکنم میبینم از صبح تا شب خانه هستند با هم بیرون میرویم و دوری میزنیم. متاسفانه مرد خوبی نیستم.
دو فرزند دارید، فرزندانتان هم اهل علم و پژوهش هستند؟
بله یک پسر و یک دختر دارم. پسرم دانشجوی دکترای مهندسی شهرسازی دانشگاه علم و صنعت است و دخترم هم برای کنکور سال آینده آماده میشود.
شما جزو یک درصد دانشمندان پرارجاع دنیا هستید، تعداد ارجاعات به مقالات شما چقدر بوده است؟
تعداد ارجاعات به مقالات بین المللی 14 هزار بوده است و ایندکس اچ (H-Index) من هم ۵۵ است.
اولین مقاله خود را چه زمانی منتشر کردید؟
سال 70 در دانشگاه صنعتی اصفهان در دوره کارشناسی ارشد بود.
با چه عنوانی؟
سنتز یک سری ترکیبات شیمیایی بود.
در حال حاضر هم پژوهشی در دست دارید؟
بله گروه تحقیقاتی ما هر سال بین 20 تا 40 مقاله چاپ میکند چراکه 25 دانشجوی دکترا و چند دانشجوی فوق دکترا دارم و حجم کارهای ما بالا است.
چند دانشجو داشتهاید که به مقاطع بالاتر رسیدهاند؟
25 دانشجوی دکترا فارغ التحصیل کردم که 12 نفر آنها عضو هیئت علمی دانشگاههای کشور هستند که دو نفر از آنها آرش قربانی استاد دانشگاه ایلام و دکتر احمدرضا موسوی زارع استاد دانشگاه سیدجمال الدین اسدآبادی نیز جزو دانشمندان ISI دنیا شدند و آرش قربانی پروفسور است.
50 دانشجوی فوق لیسانس نیز دارم.
کدام یک از اساتیدتان در زندگی شما اثرگذار بود؟
خداوند انسانهای بزرگی سر راه من گذاشت، اساتید دوره فوق لیسانس و دکترای من جزو بهترینها در ایران و جهان هستند. پروفسور شادپور ملکپور استاد دانشگاه صنعتی اصفهان، استاد راهنمای من در دوره کارشناسی ارشد بود که از دانشمندان مطرح کشور هستند و دوره دکترا نیز دکتر ناصر ایرانپور و پروفسور حبیب فیروزآبادی؛ هر سه آنها جزو دانشمندان ISI و شیمیدانان برجسته کشور و افتخار ایران هستند. آنها مسیر زندگی من را تغییر دادند.
از پژوهشهایی که داشتهاید خاطرهای دارید؟
بله؛ سال اول حضورم در دانشگاه بوعلی درسی بهنام جداسازی داشتیم که در این درس مواد شیمیایی را به صورت مجهول به دانشجویان میدادیم و باید آن را با طی روشهایی شناسایی میکردند.
دو دختر دانشجو بودند که باید مجهولی را طی دو هفته شناسایی میکردند و بر اساس آن نمره میگرفتند که سه هفته کار کردند و یک ترکیب را تشخیص ندادند که من دعوایشان کردم؛ گفتند آقای دکتر در حین کار خودتان ببینید اشکال کار ما کجاست؟ آنها طبق روش تا آخر رفتند اما نتوانستند آن ترکیب را شناسایی کنند در حالی که من هم آنها را راهنمایی میکردم اما باز نشد؛ گفتند آقای دکتر دیدی نشد؛ من خیلی خجالت کشیدم و عرق کردم؛ گفتم اشکالی ندارد، بروید برای هفته دیگر.
در این یک هفته خداوند کمک من کرد و شک کردم و گفتم کتاب که وحی منزل نیست؛ شاید روش کتاب ایراد داشته باشد یا این روش برای این نوع ماده خاص جواب نمیدهد، تصمیم گرفتم خودم روشی پیدا کنم تا خجالتی که کشیده بودم را جبران کنم و نشان بدهم بالاخره من استادم و دانشی دارم؛ آن موقع جوان هم بودیم و غرور داشتیم(با خنده)؛ در این یک هفته شب و روز کار کردم و خوشبختانه توانستم راهی پیدا کنم و با آن هفته بعد مجهول را با آن دو دانشجو شناسایی کردیم.
همان روشی را که ابداع کردم، مقاله نوشتم و به آمریکا فرستادم و در مجله بسیار خوبی هم چاپ شد.
از آن به بعد دیگر یاد گرفتم که در زمینههای علمی چیزهایی که دیگران نوشتهاند و کارهایی که انجام دادهاند وحی منزل نیست و شما میتوانید راه بهتری از آنها پیشنهاد کنید و کار بهتری انجام دهید.
فهمیدم در دنیای علم باید جسارت داشت و خوب و عمیق فکر کرد که آیا میشود از راه یا روش بهتری و با امنیت بیشتری آن کار را انجام داد. این اتفاق در نوع نگاه من به پژوهش خیلی مؤثر بود.
جایگاه پژوهش در کشور چگونه است؟
با پیروزی انقلاب اسلامی دورههای دکتری در کشور از سال 1365 تاسیس شد. قبل از انقلاب مقاطع دکترا در کشور وجود نداشت و جوانان ما باید برای مقاطع دکترا به خارج از کشور میرفتند و به ایران برمیگشتند؛ که تعداد زیادی از آنها نیز برنمیگشتند چون امکان کار در کشور نیز وجود نداشت.
به یمن پیروزی انقلاب اسلامی اولین دوره دکترا در دانشگاه شیراز در رشته شیمی تاسیس شد و بقیه دانشگاهها نیز به تأسی از آن دورههای دکترا را راه انداختند و دورههای کارشناسی و تحصیلات تکمیلی به مرور در اکثر دانشگاهها رشد کرد.
از آنجایی که برای دفاع از هر پایاننامه دکترا باید یک کار پژوهشی بکر انجام دهند تا بتوانند دفاع کنند و مقاله معتبری چاپ کنند باعث شد تولید علم کشور شکل بگیرد.
اکنون 4.5 میلیون دانشجو داریم که نزدیک به یک میلیون دانشجویان تحصیلات تکمیلی ارشد و دکترا هستند که حدود 100 هزار آن دکتری و مابقی نیز کارشناسی ارشد است که پایان نامههای آنان منجر به فناوری و تولیدات علمی میشود.
رتبه ما در منطقه چگونه است؟
باید با افتخار گفت که در حال حاضر یکی دو سالی است که کشور ما ایران با اختلاف زیاد، از نظر علمی در منطقه رتبه اول را دارد و رقیب ما ترکیه است که حدود 12 تا 13 هزار مقاله بینالمللی از ما کمتر دارد.
امسال چند مقاله بینالمللی از ایران چاپ میشود؟
امسال (2018) حدود 60 هزار مقاله بینالمللی از ایران چاپ میشود که تقریباً همین حدود نیز مقاله علمی پژوهشی فارسی چاپ میشود.
در مجموع بیش از 100 هزار مقاله علمی پژوهشی ملی و بین المللی در ایران چاپ میشود که بینظیر است و این یک بستر نرمافزاری بینظیر برای رشد است.
ما بیش از 80 هزار عضو هیئت علمی و 4.5 میلیون دانشجو داریم. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هیچ مجله بینالمللی نداشتیم امروز به لطف خداوند حدود 200 مجله داریم که در مجلات اسکوپوس (Scopus) و ISI (موسسه اطلاعات علمی) آمریکا، نمایه بینالمللی چاپ میشود.
این مقالات از سال 65 تاکنون در مدت حدود 20 ساله این همه رشد کردند. ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هشت سال جنگ را داشتیم و همواره تحریم بودیم و شرایط بسیار نامناسب اما به لطف خداوند بزرگ در زمینه علمی رشد کردیم.
به نظر شما امروز فارغ التحصیلان ما چه جایگاهی در دنیا دارند؟
امروز فارغ التحصیلان ما را همه جای دنیا معتبر و استاندارد میدانند. دیپلماسی علمی ما خیلی خوب است و تعداد قابل توجهی از مقالات ما با مشارکتهای بینالمللی انجام میشود.
دانشگاههای ما رشد کردهاند؛ همین دانشگاه بوعلی سینا در شروع انقلاب اسلامی 4 رشته آن هم در تعداد محدودی در سطح کاردانی و کارشناسی دانشجو میپذیرفت اما امروز جزو 10 دانشگاه برتر کشور است.
نتیجه اینکه با وجود دشمنیهای دشمن که طبیعی است و بدخواهان کشور؛ در این کشور کار زیاد شده اگرچه جای کار زیادی نیز وجود دارد.
نقاط قوت کار پژوهشی چیست؟
پروفسور عبدالسلام دانشمند پاکستانی که جایزه نوبل را برد جمله زیبایی دارد «علم امروز تکنولوژی فرداست»؛ یعنی تولیدات علمی بستری را ایجاد میکند که در آینده تبدیل به فناوری شود. پیشرفت هم سزاریانی نمیشود و سیر تکاملی دارد.
وقتی درخت شکوفه میزند تا میوه شود باید سیری را طی کند. تبدیل علم به فناوری هم دوره و سیری دارد.
من فکر میکنم جمهوری اسلامی خیلی خوب جلو میرود؛ در بعضی از رشتهها فناوریهایی که ما در ایران داریم تمام دنیا به آن اذعان دارد فناوری ماهواره، سلولهای بنیادین، نانو تکنولوژی، بیوتکنولوژی، صنایع دفاعی، موشکی، سدسازی، فناوری استخراج نفت، پتروشیمی و... .
ما در خیلی از صنایع حرف برای گفتن داریم اما کشوری که تحت تحریم است برای اینکه بتواند سرپا بماند و پیشرفتش را نیز ادامه دهد نیاز است کار بیشتری انجام گیرد؛ اتحاد بین مردم بیشتر باشد.
حاکمیت باید به گونهای عمل کند که مستضعفین و اقشار مختلف مردم احساس کنند که مسئولین آنها با تمام توان کار میکنند، دانشمندان و دانشجویان همه باید تلاش کنند تا نسلهای آینده داناتر و تواناتر باشند تا مملکت را با سرعت بیشتری به سمت پیشرفت ببرند و از منابع کشور بهتر استفاده کنند و خامفروشی انجام نشود.
چند درصد از پژوهشهایی که در کشور انجام میشوند کاربردی هستند؟
بستگی به موضوع پژوهش دارد ما در زمینه تحقیقات بنیادین خیلی خوب جلو رفتیم؛ حدود 60 هزار مقاله بین المللی داریم که نشان دهنده یک عزم جدی برای تولید علم در کشور است اما در زمینه فناوری و تحقیقات کاربردی به نظر من ما مشکل داریم.
باید قوانین و مقررات و سیستمهای هدایتی و نظارتی ما به گونهای باشد که بخش قابل توجهی از پایاننامههای یک میلیون دانشجوی تحصیلات تکمیلی ما در راستای نیازهای جامعه باشد.
اینجا به نظر من مشکل داریم و نتوانستیم تحقیقات خود را به درستی هدفمند کنیم.
چطور میتوانیم هدفمند کنیم و پژوهشها و پژوهشگران را به این سمت سوق دهیم؟
با قانون. جامعه را با قانون میشود مدیریت کرد. با توصیه نمیشود.
برای مثال شما میخواهید بگویید «هنگام رانندگی کمربند ببندید» اگر فقط توصیه کنید شاید خیلیها نبندند اما وقتی قانون شد عدم رعایت قانون هزینه و جریمه دارد و حتما رعایت میکنند.
اگر میخواهیم تحقیقات ما هدفمند و در راستای نیازهای جامعه باشد باید قوانین و مقررات را به گونهای تغییر دهیم که اجرای قوانین منجر به تحقیقات هدفمند شود بنابراین نیاز به قوانین دانشبنیان، عاقلانه و عالمانه داریم.
حمایتها چگونه است؟
هنوز فرهنگ و نهاد علمی در کشور ما شکل نگرفته است؛ یعنی جامعه علمی به درستی شکل نگرفته است.
مردم باید به این درجه از بلوغ برسند که همه بگویند ما مالیات خود را میدهیم مشروط بر اینکه قسمت عمده آن صرف پژوهش شود.
مردم ما اگر بدانند که آینده خود و فرزندانشان از طریق پژوهش و فناوری تضمین و تأمین میشود حاضر هستند روزه بگیرند، کمتر مصرف کنند و پسانداز کنند تا آن پساندازشان برای پژوهش هزینه شود.
من فکر میکنم دولتمردان و مردم ما هنوز به پژوهش پژوهشگران و دانشمندان اعتماد و اطمینان ندارند.
برای به وجود آوردن این اعتماد باید چه کار کنیم؟
به نظر من صدا و سیمای جمهوری اسلامی آن کاری که باید انجام دهد را انجام نمیدهد و درست مدیریت نمیشود.
یک برنامه 90 میگذارند فوتبال را آنالیز میکند، من بارها نوشتم آیا برای سیستم علمی ایران نیاز نیست مانند برنامه 90، برنامه رصد داشته باشیم و این برنامه در هر هفته سه یا چهار ساعت یکی از رشتههای علمی را توضیح دهد و دانشمندان آن را معرفی کند و بگوید این رشته میتواند چه کارهایی انجام دهد و چه تاثیری در جامعه داشته باشد تا جوانان ما بتوانند بر اساس علاقه رشته خود را انتخاب کنند.
شما هر شبکهای که میزنید برنامه ورزشی و سرگرمی دارد، اشکالی ندارد خوب است اما جایگاه علم، فناور و صنعتگر کجاست؟
بهترین سیستمی که میتواند فرهنگسازی کند و به مدیران و جامعه بفهماند که پژوهش کجاست، علم چیست؟ و چطور میتواند به توسعه کشور کمک کند، صداو سیمای جمهوری اسلامی است که خیلی در راستای فرهنگسازی دانش بنیان جامعه کار نمیکند.
چه مشکلات و موانعی در راه پژوهش در کشور ما وجود دارد؟
اولین مشکل این است که مدیران ما پژوهش باور نیستند و دوم اینکه در صادرات و واردات کشور ما رانت وجود دارد.
وقتی در آن رانت وجود نداشته باشد، وقتی ببینند یک محصول را در داخل کشور میتوان تولید کرد حمایتش میکنند و با واردات بیرویه آن را زمینگیر نمیکنند؛ یا سعی میکنند کیفیت صادرات را از طریق پژوهش بالا ببرند.
عمدهترین مشکل، مشکل مدیران است؛ مجلس ما، مدیران، قوه اجرایی و قوه مقننه باید پژوهش باور و دانش باور شوند.
برای تشویق دانشجویان به پژوهش چه توصیهای دارید؟
نابرده رنج گنج میسر نمیشود. جوانان ما باید بدانند بدون زحمت نمیشود به جایی رسید. باید بدانند که آنها باید بسیار عاقلتر و عالمتر و داناتر و با اخلاقتر از ما باشند.
اگر نسلهای آینده ما اینگونه نباشند مسیر جامعه ما به سمت توسعه با سرعت مناسب نخواهد بود.
---------------------------
گفتگو از: مریم صابری یگانه
----------------------------
انتهای پیام/