زلزله ۲۹ریشتری درتبریز
به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج، تاریخ معاصر آذربایجان، در کمتر از یک قرن، دو نقش عمده در تحولات ایران ایفا کرده است؛ قیام خونین مردم تبریز در دوره استبداد صغیر و شکست محمدعلی شاه و قیام ۲۹ بهمن ۵۶ علیه محمدرضا شاه که هر دو تأثیر شگرفی در روند تاریخ معاصر ایران به جا گذاشته است.
در بررسی مسیر حوادث منجر به پیروزی انقلاب اسلامی، قیام ۲۹ بهمن تبریز اولین حلقۀ زنجیرهای بود که قیام ۱۹ دی قم را به قیامهای پی در پی ایران زمین متصل کرد.
*نقش مساجد وعلما و روحانیان درروند شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی
با صلاحدید آیت الله قاضی طباطبایی تصمیم بر این شد، در بزرگداشت چهلمین روز شهدای ۱۹ دی شهر قم، مجلس بزرگداشتی در تبریز برگزار شود. لذا به این مناسب، جمعه ۲۸ بهمن ۱۳۵۶ اعلامیهای با عنوان دعوت مردم به برگزاری مراسم چهلم شهدای قم در مسجد قزللی (حاج یوسف) و در سطح شهر پخش شد، این اعلامیه به امضای ۱۱ تن از علما و روحانیون از جمله آیت الله قاضی طباطبایی، آیت الله غروی، آیت الله قزلجهای، آیت الله انگجی و ... رسیده بود.
یکی دیگر از پیش زمینههای این قیام را میتوان درمساجد کلیدی تبریز ازجمله مسجد شعبان تبریز که در آن زمان به پایگاه انقلابیون تبدیل شده بود، جستجو کرد.
***واکاوی نقش مساجد در شکل گیری انقلاب اسلامی در ایران
درجریان انقلاب اسلامی ایران ، مساجد به عنوان یکی از عوامل مؤثر و مهم در ایجاد و شکل گیری نهضت اسلامی و زمینه ساز گسترش، تعمیق و تثبیت این جریانات و تحولات انسانی بوده است.
مسجد نه تنها درشکل دهی مبارزه علیه ظلم و استبداد نظام شاهنشاهی نقش مهمی را ایفاء کرده است، بلکه اگر نگاهی موشکافانه و دقیق به دوران سه دهه از انقلاب شکوهمند اسلامی و به خصوص در پایداری و دفاع مقدس و جانانه در طول هشت سال جنگ تحمیلی داشته باشیم در خواهیم یافت که مسجد همواره در رأس این هرم دفاعی قرار داشته است و پس از آن نیز در برابر هجمه فرهنگی غرب که به شکل ها و انحاء مختلفی چون تهاجم و فرهنگی انجام می گیرد، نقش مسجد به عنوان مرکز فرماندهی در قرارگاه دینی و فرهنگی قابل انکار نیست و در عرصه های مختلف دفاع و صیانت از اسلام ناب محمدی(ص) و فرهنگ و اعتقادات دینی مردمان این مرزو بوم، جایگاهی بسیار رفیع و بی بدیل داشته است.
*مثلث ساماندهی نیروها درقیام ۲۹بهمن مردم تبریز دزسال ۱۳۵۶
- مساجدوعلماوروحانیون
- دانشگاه تبریز (آذرآبادگان) ودانشجویان خط ولایت فقیه
- مردم عادی ،اصناف وکسبه کوچه وبازار
*نقش شهید قاضی دررهبری وهدایت تشکل های مختلف برای مبارزه با دستگاه رژیم پهلوی
شهید قاضی ، نقش زیادی در هدایت و رهبری مردم خطۀ آذربایجان که در آن قضیه بسیار با شور و شوق و هیجان خاصی وارد صحنه شده بودند، بر عهده داشت.
نقش ایشان در هدایت مردم باعث شده بود که خود مردم به او لقب «خمینی دوم» بدهند و ساواک و نیروهای امنیتی هم نسبت به وی حساسیت بیشتری داشته باشند. آقای قاضی که به طور معمول شبهای چهارشنبه در مسجد شعبان شهر تبریز سخنرانی می کرد با پیش آمدن جریان انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال ۴۱، موضوع این سخنرانیها را به بیان مسائل سیاسی روز اختصاص داد. ایشان در بیاناتش بدون هیچ واهمه ای مستقیم خود شاه را مورد خطاب قرار می داد و بر ضد او صریح صحبت می کرد، استقبال مردم از سخنرانیهای ایشان بسیار باشکوه بود و گاهی هزاران نفر در شبهای چهارشنبه در مسجد شعبان و کوچه ها و خیابانهای اطراف برای شنیدن سخنان ایشان که بعد از اقامه نماز مغرب و عشا ایراد می شد، حاضر می شدند.
شهید قاضی نماز ظهر و عصر را در مسجد مقبره و نماز مغرب و عشا را در همین مسجد شعبان که در نزدیکی منزلش واقع شده بود اقامه می کرد و همین مسجد بود که سرچشمه حرکت و قیام مردم در تبریز شد.
ایشان در سال ۴۲ نیز فعالیتهای زیادی برای مبارزه با رژیم شاهنشاهی انجام داد ،بخصوص بعد از دستگیری امام خمینی ،نقش وی در تعطیلی بازار و جمع کردن علمای تبریز برای ایجاد هماهنگی بیشتر در مبارزه و صدور اعلامیه علیه دستگاه حاکم بسیار قابل توجه بود .
حجت الاسلام نجف آقازاده ازدوستداران ومريدان شهيدقاضي است وبه معتقد است ،اگرشهيدقاضي نبود ما هيچ کدام نمي توانستيم حرفي بزنيم.
یدآوری می شود:ازآیت الله قاضی طباطبایی ،به عنوان خمینی آذربایجان یاد
می کنند.
*مساجد و روشنگری
سنگرهایی کوچک اما با خدماتی بزرگ درخط مقدم مبارزات
نقشی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در ماه های حساس استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی نیز پررنگ بود و توطئه های بزرگی را هم خنثی کرد.
در طول تاریخ، همه قیام ها از سرچشمه مسجد جرعه نوش بودند و فریاد بیدار باش و حرکت عمومی از بالای منابر سر داده می شد و مردم بعد از سخنرانی های آتشین، روشنگر و کوبنده که توسط گویندگان متعهد و مسؤول ایراد می گردید به کوچه ها و معابر می ریختند و در برابر حکومت های ظلم پیشه به نبرد می پرداختند و یا مرگی با عزت را پذیرا می شدند یا بر تباهی ها غلبه می یافتند، با این وصف می توان گفت مسلمانان عظمت و اُبُهت معنوی و سیاسی خود را باید مرهون مساجد بدانند و این سنگرهای تسخیرناپذیر بودند که بزرگ ترین نقش را در این راستا ایفا کردند و بزرگ ترین سد در برابر هر جریان ضد ارزشی بوده و می باشند.
ازجمله این حوزه ها ومساجددرقم می توان ازمسجد اعظم وحوزه بزرگ علمیه قم نام برد.
همچنین درتبریز ،ساماندهی ،مدیریت ،رهبری وهدایت تشکل ها
ومردم وصنوف مختلف درکوچه و بازارازمسجدی چون شعبان ،
مقبره ،قزللی ،سیدحمزه و....توسط شهیدآیت الله قاضی شکل می گرفت وبسیاری ازاطرافیان ایشان هم دراطراف واکناف به روشنگری مردم
علیه رژِیم شاهنشاهی مبادرت می کردند.
*عوامل نقش روحانیت در شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی
۱-نقش روحانیت در سازماندهی و بسیج توده ها
-از طریق مساجد
- ازطریق اطلاع رسانی و آگاه کردن مردم
- چاپ ، پخش وتوزیع اعلامیهها
- از طریق برگزاری مراسم های مذهبی و عزاداری
* نقش روحانیت در تبیین و ترویج ایدئولوژی انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی نیز مانند هر انقلاب دیگری دارای ایدئولوژی فراگیر در حکم الگوی مبارزه بود و این ایدئولوژی بیش از هر عامل دیگری بر مذهب تشیع استوار بود.
امام خمینی (ره) به منزله رهبر اصلی انقلاب، از عنصر آگاهی و اندیشه و برنامه بدون مبارزه غافل نبوده، خود بیشترین تلاش را برای آگاهی بخشی به تودهها انجام داد و با تأکید بر این که «آقایان موظفاند ملت را آگاه کنند، علما موظفاند ملت را آگاه کنند...» خود با اولین سند سیاسی که در دهه بیست، خطاب به روحانیون اسلام، علمای ربانی و سایر طبقات مردم نوشت، مبارزه را با آگاهی بخشی آغاز کردند.
*مسجد کانون قیام های اسلامی از آغاز تا انقلاب اسلامی
«از صدر اسلام به بعد پیوسته هرگونه حرکتی از مسجد سرچشمه گرفته است. این مسجد بوده است که نیروی متحد، ضد کفّار و مشرک را پدید آورد.»«امام خمینی»
بنابراین مسجد در ضمن این که، مرکز عبادت و تربیت معنوی است، کانونی برای مقاومت در برابر استبداد و سلطه گران وقوای استکبار می باشد و بر همین مبنا تمامی فریادها، خروش ها و نهضت اسلامی بطور مستقیم و غیر مستقیم از مساجد سرچشمه می گرفت و روی همین جهت مسجد در تاریخ پرفراز و نشیب اسلام و خصوص تشیع بزرگ ترین پایگاه تجمّع مردم و از سویی مهم ترین خار چشم حکومت های ظالم و جفا پیشه بوده است و همواره آنان در صدد بوده اند با شیوه های گوناگون اماکن را به تعطیلی بکشانند امّا چون مستقیماً در برابر شور و احساسات، اراده قوی وایمان استوار مردم قرار می گرفتند این جسارت و توان را در خود نمی دیدند که علنی در برابر افراد مسلمان بایستند و از طرق دیگری وارد می شدند و از آن جمله در چهره قداست و مذهب در می آمدند و مسجد را تحت پوشش و استیلای خود در می آوردند البته مردم پس از چندی به این تزویر پی می بردند و با چنین حاکمانی به مخالفت بر می خاستند و یا از شرکت در مسجدی که تحت سلطه زورمداران بود اجتناب می نمودند و اگر امکان و اقتداری را بدست می آوردند این مکان مبارک و مقدّس را از سلطه آنان می رهانیدند.
**نکاتی قابل تامل ازچندنفرکه ؛ازشاهدان عینی قیام بودند
*اصغرآسایش از شاهدان عینی قیام
همه جاتعطيل ومغازه ها بسته بودند.حدودساعت ۹ونيم به مقابل بازارشيشه گرخانه رسيدم که درگيري ها آغازشده بودوصداي صلوات مردم رابه خوبي به ياددارم.
*آقای اقتصادخواه ،معاون اداری ومالی شهردارتبریز درسال ۱۳۵۶
مردم ،شيشه هاي درب وپنجره ساختمان شهرداري تبریزرا شکسته بودند،اما به علت قفل بودن آنها ،وارد ساختمان نشده بودند.
همچنين درشهرداري تبریز ، ۱۶نفرپليس محافظ وجودداشت که به آنان نيز اعلام شداسلحه هاي خودرا به شهرباني تحويل بدهند.
آقای اقتصادخواه ،همچنین می گوید:درآن روز ،در ۱۲۳نقطه ومحل شهرتبریز ،آتش سوزی گزارش شده بود.
*محمدرضا خبازی گوگانی
هنگامي که دويدن افرادرا مشاهده کرديم ،ماهم درخيابان پشت ترمينال تبريز درحال دويدن بوديم ودرکنارمامعلمي هم بودوشاهدماموراني با لباس شخصي که دردستشان چماق هم داشتندبوديم،يکي ازآنها باصاي بلندگفت :
تا نباشدچوب تر فرمان نبردگاونر.
* حاج محمدفاتح
وی مي گويد:براي پيشگيري از صدمات گاز اشک آور،که ماموران رژيم شاهنشاهي وساواک براي سرکوب مردم به کارمي بردند درجيب هايمان ،هميشه سيروپياز به همراه داشتيم.
*غلامحسین غایب ،ازدانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه تبریز
ازدوسه روز قبل ازبرگزاري مراسم ۲۹بهمن درمحلات مختلف شهرتبريز اطلاع رساني صورت گرفته بود.
غلامحسین غایب ، می افزاید: ازدانشجويان تشکل مذهبي که دردانشگاه تبریز ایجادشده بود، مي توان به علي مطهري نماينده کنونی مردم تهران درمجلس شوراي اسلامي ،حسين اعلايي ،دکترمسعودپزشکيان ،نماینده کنونی مردم تبریز ،آذرشهرواسکودرمجلس شورای اسلامی ودکترمحمدحسين لواساني هم اشاره کرد.
*پس لرزه های زلزله ۲۹ریشتری درسال ۱۳۵۶تبریز
آمار شهدا و مجروحان قیام :
در برخی منابع رسمی رژیم، از جمله روزنامه کیهان و روزنامه رستاخیز، تعداد شهدا را ۶ تا ۹ مورد ذکر کرده بودند. بعضی منابع نیز با توجه به ابعاد و وسعت قیام و کشتاری که نیروهای امنیتی و مأموران ساواک به راه انداخته بودند، اعتقاد داشتند که این تعداد بالغ بر ۵۶۰ نفر میباشد. همچنین اعلامیهای که از سوی «اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا» در نهم اسفند ۱۳۵۷ منتشر شد، تعداد شهدا را ۴۰۰ نفر ذکر کرده بودند.
اکثر منابع، تعداد مجرومان حادثه را ۱۲۵ نفر ذکر کردهاند و گفته شده که در بیمارستان پهلوی» ۸۷ زخمی بستری شده بودند. البته بسیاری از مردم از ترس اینکه مجروحانشان به دست ساواک بیفتد، از انتقال آنان به بیمارستان خودداری کرده بودند.
در مورد تعداد دستگیر شدگان آمار و ارقامی بین ۵۰۴ تا ۶۰۸ نفر ذکر شده است.
*عصرهمان روز
سرانجام ساعت ۵ بعدازظهر، نیروهای نظامی بر شهر مسلط شدند. در آماری که برای رییس ساواک تبریز تهیه ، این طور نوشته شده بود:
«۵۸۱ نفر دستگیر، ۹ نفر کشته، ۱۱۸ نفر زخمی، ۳ دستگاه تانک، ۲ سینما، یک هتل، کاخ جوانان، حزب رستاخیز و تعدادی اتومبیل شخصی و دولتی به آتش کشیده شدند.»
*آمارشهدای منابع موثق :
دراین قیام خونین ،۱۴نفرجان خودرا ازدست دادندواین درحالی بودکه تعدادشهدای قیام ۱۹دی ۱۳۵۶ مردم قم ،تنها پنج نفر اعلام شده است.
در پی قیام خونین مردم تبریز که توسط عمال رژیم سر سپرده به خاک و خون کشیده شد، امام خمینی (ره) پیامی که به تعبیر ایشان "غمنامه" بود صادر کردند.
متن این پیام بدین شرح است :
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر اهالی شجاع و متدین آذربایجان عزیز. درود بر مردان برومند و جوانان غیرتمند تبریز. درود بر مردانی که در مقابل دودمان بسیار خطرناک پهلوی قیام کردند و با فریاد «مرگ بر شاه» خط بطلان بر گزافه گویی های او کشیدند. زنده باشند مردم مجاهد عزیز تبریز که با نهضت عظیم خود، مشت محکم بر دهان یاوه گویانی زدند که با بوقهای تبلیغاتی، انقلاب خونین استعمار را که ملت شریف ایران با آن صددرصد مخالف است، انقلاب سفید شاه و ملت می نامند و این نوکر اجانب و خود باخته مستعمرین را نجات دهنده ملت می شمارند. مردکی نجات دهنده کشور است که مخازن بزرگ ثروت این ملت مظلوم را دو دستی تقدیم اجانب نموده و آن پول ناچیز را که می گیرد تقدیم می کند و در مقابل آهن پاره هایی می گیرد که هیچ دردی از ملت دوا نمی کند!! آن شخصی نجات دهنده است که با مصونیت دادن اتباع اجانب، کشور را از حیثیت ساقط و به شکل مستعمره عقب افتاده در آورده است!!
مردکی حافظ آزادی ملت است که در سرتاسر کشور، احدی را حق یک کلمه حقگویی و انتقاد نمی دهد و پلیس ننگینش بر سر این ملت مظلوم سایه افکنده!! شاهی عدالت گستر است که در هر چند گاهی با قتل عام، ملتی را به عزا می نشاند!!
من نمی دانم با چه زبانی به اهالی محترم تبریز و به مادران داغدیده و پدران مصیبت کشیده تسلیت بگویم، با چه بیان این قتل عام های پی در پی را محکوم کنم. من از مقدار جنایات و عدد مقتولین و مجروحین اطلاع صحیح ندارم. ولی از بوق های تبلیغاتی معلوم می شود که جنایت های بیش از تصور ماست. با این وصف، شاه افراد پلیس را که به قتل عام به دلخواه او دست نزده اند، به محاکمه می خواهد بکشد.
خاطره ی بسیار اسف انگیز قم هنوز ما در را در رنج داشت که فاجعه ی بسیار ناگوار تبریز پیش آمد که هر مسلمی را رنج داد و ما را به سوگ نشاند. من به شما اهالی معظم آذربایجان نوید می دهم، نوید پیروزی نهایی. شما آذربایجانیان غیور بودید که در صدر مشروطیت برای کوبیدن استبداد و خاتمه دادن به خودکامگی و خودسری سلاطین جور به پا خاستید و فداکاری کردید. تاریخ ایران به یاد ندارد این چنین سفاکی و قتل عام پی در پی را که به دست این یاغی سفاک انجام می گیرد.
تاریخ مشروطیت به یاد ندارد این چنین مجلس سنا و شورا را که اهالی محترم متدین آذربایجان را مشتی اوباش و بی دین معرفی کند. از مجلسی که دست نشانده شاه است، بیش از این توقع نیست. اکنون بعد از آن همه کشتار و جنایات تبریز و آن همه خونخواری های شاه، مشتی سازمانی را با کارگران مجبور با سرنیزه در گوشه کنار کشور به راه انداخته و با عربده کشیدن و به نفع دستگاه جنایت و خیانت، تظاهرات به راه انداختن می خواهند لکه های ننگ را از سر و صورت این مستبد خونخوار شستشو کنند، غافل از آن که با آب زمزم و کوثر هم محو نخواهد شد. تاریخ، رنجهای ملت و ستمکاری و جنایات این پدر و پسر را ضبط کرده و در فرصتی منتشر خواهد کرد.
من اکنون که مشغول نوشتن این «غمنامه» هستم، نمی دانم که به برادران عزیز تبریزی ما چه می گذرد. آیا شاه به جنایات خود ولو موقتاً خاتمه داده است یا نه؟ و یا می خواهد پس از آن قتل عام، بازماندگان را چنان سرکوبی کند که نفسها قطع شود؟ لکن باید بداند که دیر شده، ملت ایران راه خود را یافته و از پای نمی نشیند تا جنایتکاران را به جای خود بنشاند و انتقام خود و پدران خود را از این دودمان سفاک بگیرد.
با خواست خداوند قهار، اکنون در تمام کشور صداهای ضدِشاهی و ضدِرژیمی بلند است و بلندتر خواهد شد و پرچم اسلام بر دوش روحانیون ارجمند برای انتقام از این ضحاک زمان به اهتزاز خواهد در آمد و ملت اسلام یکدل و یک جهت به پاس از مکتب حیاتبخش قرآن، آثار این رژیم ضدِ اسلامی و مروج زرشتی را محو خواهد کرد.
«اَلَیْسَ الصُبّح بقریبٍ»
اهالی معظم و عزیز آذربایجان - ایدهم الله تعالی - بدانند که در این راه حق و استقلال و آزادی طلبی و در حمایت از قرآن کریم تنها نیستند، شهرهای بزرگ چون شیراز، اصفهان، اهواز و دیگر شهرها و مقدم از همه قم مرکز روحانیت و پایگاه حضرت صادق - سلام الله علیه - و تهران بزرگ با آن ها هم صدا و هم مقصد و همه و همه در بیزاری از دودمان پلید پهلوی شریک شمایند. امروز شعارها در کوچه برزن هر شهر و هر ده «مرگ بر شاه» است و هر چه عمال کثیف کوشش می کنند که جنایات را از مرکز اصلی که شاه است منحرف و به دولت یا مأموران متوجه کنند، کسی نیست که باور کند.
عجب آن که از قرار مسموع هیأتی از دستگاه به آذربایجان آمده است که بی خبری شاه را از این جنایات اعلام کند و آن کس که احتمال آن را بدهد، کی است جز سازمان ها و اعضای مجلسین که آن ها هم احتمال نمی دهند و تظاهر به خلاف می کنند...
*انعکاس حادثه ازطرف حامیان رژیم شاهنشاهی
سر کنسول گری آمریکا در تبریز در واپسین ساعت های روز، این یادداشت را به سفارت آمریکا در تهران مخابره کرد:
«بیشتر تظاهر کنندگان را مردان جوان تشکیل می دهند و اهدافشان مظاهر جامعه غیر مذهبی از قبیل سینماها و کلوپهاست. نیروهای اجتماعی و مذهبی به حالتی در آمده اند که کنترلشان آسان نیست. شاه (شاید) با تعویض استاندار آذربایجان و تحت انضباط در آوردن ساواک و مقامات پلیس این استان، به شورش های تبریز واکنش نشان دهد. با این حال چهل روز بعد، باز هم در شهرهای مختلف ایران تظاهرات و خشونت هایی به وقوع خواهد پیوست.»
فریدون هویدا در کتاب «سقوط شاه می نویسد: «هنوز مدتی از واقعه قم نگذشته بود که در ۱۸ فوریه ۱۹۷۸ ۲۹ [بهمن۱۳۵۶] چندین هزار تن از مردم تبریز به عنوان بزرگداشت چهلم کشته شدگان حادثه قم دست به تظاهرات زدند و به دنبال آن نیز شورشی پدید آمد که بنا به گفته شاهدان عینی، در خلال آن برای اولین بار شعار «مرگ بر شاه» شنیده شد.»
دولت "جمشید آموزگار" طغیان مردم تبریز را برانگیخته به دست بیگانگان شمرده و اشاره به شورشیها کرد و اعلام کرد که «در خیل آشوبگران تبریزی واقعی نبوده و همه از آن سوی مرز آمده بودند.»، وزیر مشاور کابینه او در مجلس اظهار داشت: «آشوب و بلوای تبریز را کمونیستهای شناخته شده به راه انداختند.» خود شاه هم از زدن برچسبهای ناچسب بر چهره نهضت اصیل اسلامی ابا نکرد و در مصاحبهای که چند روز بعد با خبرنگار بی.بی.سی داشت، گفت: «شورشهای قم و تبریز نتیجه اتحاد نامقدس بین کمونیستها و اشخاص بسیار مرتجع است.»
*نگاه طنزآمیز مردم تبریز نسبت به دروغگویی عوامل رژِیم شاهنشاهی
مطبوعات وابسته به حکومت و تریبونهای رسمی نیز تحلی هایی داشتند ومی خواستندقیام را به خارجی ها نسبت دهندکه ؟
مردم تبریز تحلیل آنها را به باد طنز میگیرند و ابیاتی چند ازاقای ذوالفقار ، بر سر زبان ها می افتد؟! زلفعلی نن، اروجعلی / هاردان اولدی خارجه لی؟! /تبریز لی اؤزودور، اؤزی/بهمنین ییرمی دوققوزی!
-دلجویی از زخمی شدگان قیام مردم تبریز درسال ۱۳۵۶
با دستورآیت اله پسندیده ، زخمی شدگان قیام مردم تبریز درسال ۱۳۵۶ازطریق مردم شناسایی ومعرفی شدندکه چندنفرازروحانیان به نمایندگی از امام خمینی ،با حضوردرمنازل آنها ،علاوه بر دلجویی وعیادت،ازآنان قدردانی هم کردند.
۲۹بهمن ۱۳۹۶
رهبرمعظم انقلاب اسلامی دردیدارهزاران نفرازمردم آذربایجان شرقی ،قیام مردم تبریز در ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۶ را سرنوشتساز و تاریخآفرین خواندند و خاطرنشان کردند: اگر این قیام پرعظمت نبود، به احتمال زیاد حادثه ۱۹ دیِ قم فراموش و مسیر تاریخ کشور عوض میشد، بنابراین تبریزیها با قیام و فهم درست و اقدام بموقع توانستند حرکت عظیمی را بوجود آوردند که آن حرکت به ۲۲ بهمن ۵۷ و پیروزی انقلاب اسلامی منتهی شد.
باید متذکر شوم : از قیام مردم تبریز درسال ۱۳۵۶،به عنوان سرسلسله قیامها درکشورمان نام می برند./طنین یاس - محرم محمدیان