کتاب قلب فرماندهی حکایت زندگی نامه و شخصیت چند بعدی سرلشگر شهید محمدحسن قاسمی طوسی مازندرانی به چاپ رسید
به گزارش خبرگزاری بسیج مازندران، به مناسبت هجدهم فروردین سالروز شهادت سردار سرلشکر شهید «محمد حسن قاسمی طوسی» صفحاتی از کتاب «قلب فرماندهی» به قلم «سیدحسین ولیپور زرومی» را که توسط انتشارات سرو سرخ؛ وابسته به اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس مازندران به چاپ رسید.
«کرامتمداری و عزتمندی»، «ظرفیت شخصیتی و ایمانی» و «هوشیاری در تقویت توانمندی» سه ضلع همافزایی بود که در فرایند زمانی به نسبت کوتاه، از شهید طوسی، شخصیتی چند بعدی و شکوهمند ساخت.
به گواه یاران، طوسی هم یک شخصیت آرمانی و معنوی بود که به راحتی، همگان را همراه میکرد. هم یک فرمانده عملیاتی بود که در جسارت، شجاعت و خلاقیت، به نقطه کمال رسیده بود. در عین حال مدیر تمام عیاری بود که با فهم و درک بالا، به مشکلات محیطی و ستادی در جنبههای مختلف، خاتمه میبخشید.
انقلاب اسلامی و به دنبال آن دفاعمقدس، بهترین محمل برای به آزمون گذاشتن این وجوه شخصیتی طوسی بود. در واقع ظهور و شکوفایی استعدادهای متعالی شهید، در شرایط پیچیده انقلاب و دفاع مقدس، بسیار سریع رقم خورد. مهمتر از وضعیت بحرانی انقلاب و دفاع مقدس درکی است که طوسی از شرایط پیدا کرده بود. همین برداشت ایمانی طوسی از وضعیت و درانداختن خود و همه هستی خود در گرداب بلاء، سبب فتح قلوب برای همیشه تاریخ شده است. شاید کسی بهتر از خود شهید طوسی این وضعیت را که نمایانگر ده ساله آخر حیات وی بود، تصویر نکرده باشد؛ آنجا که در نامهای به خانواده خود نوشت:
«مشکلات، کمبودها، نارساییها، مصائب، حادثههای ناگوار و تمام چیزهایی که انسان را ناراحت میکند برای فرد مسلمان و مومن، یک آزمایش ... و امتحان است. خداوند برای زن و مرد مومن هچ وقت آزمایش ترک نماز و روزه نمیگذارد، بلکه آنها را با معیارها و محکهای دیگری میسنجد. میخواهد برای خود انسان مشخص نماید که تو چند مرده حلاجی! میخواهد ببیند آن کسی که سالها برای امام حسین (ع) میگریست و خدا خدا میکرد و بر ظالمین لعنت میفرستاد و آرزو داشت که در رکاب امام حسین (ع) باشد، در صحنه آزمایش جنگ با صدام چه کار میکند.
برای خداوند حفظ دینش و نابود کردن صدام کاری ندارد... همه اینها آزمایش است برای... فقط میخواهد صف مومن با غیر مومن را جدا نماید»
روح حاکم بر حیات شهید طوسی را میتوان با توجه به «رضا» و «انتظاری» که در ضمیر این انسان والامقام، نهادینه شده بود، درک کرد. این وضعیت در نامه شهید به همسر و دخترش مشهود است:
«در رابطه با احوال اینجانب ناراحت نباشید و تا به حال سالم هستم و منتظر امر خداوند هستم. رضایم به رضای خداوند؛ که اگر صلاح دانست زنده بمانیم و اگر صلاح دانست شهید شویم»
به عنوان حسن ختام این نوشتار، این جملات شهید، مطابقت داده شود با ترجمه آیه کریمهای که صفحه نخست کتاب با آن مزین شدهاست:
«برخی از آن مومنان، بزرگمردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند؛ پس برخی بر آن عهد ایستادگی کردند (تا به راه خدا شهید شدند) و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند.»