به گزارش خبرگزاری بسیج، سید مهدی حاجیآبادی؛ آتش، دود و خون و در نهایت سرنگونی، چیزی است که در نهایت با شکستن شیشه عمر عمرالبشیر وقوع یافت.
دولت عمرالبشیر، مدتهاست که محبوبیت و مشروعیت خود را از دست داده و معضلات ذکرشده تنها بخشی از دلایل این اتفاق بود اما تغییر جنس حاکمیت در این کشور و تطور نگاه سران سودان به تحولات غرب آسیا را باید بهعنوان سوخت اصلی شعله اعتراضات مردمی و سراسری عنوان کرد.
اصرار بر گرایشهای ضد غربی و اخوانی از یکسو و حمایت از فلسطینیها، باعث شده بوده که مردم از بسیاری از مشکلات جاری در کشورشان که عمدتاً اقتصادی بود چشمپوشی کرده و همچنان از دولت حمایت کنند اما بهمحض چرخش عمرالبشیر به سمت کشورهای عربی و همچنین نزدیکی به کشورهای غربی، نگاه مردم نیز به دولت تغییر کرد. نکته اینجاست البشیر که حامیانی متعصب از جماعت اخوان المسلمین داشت، وقتی چرخش وی به سمت عربستان و غرب را دیدند، جانبداری از البشیر را متوقف کردند.
حمایتهای جمهوری اسلامی از عمر البشیر
در حالی که حکومت عمرالبشر از سوی دولتها و مجامع غربی زیر فشار شدید قرار داشت و سایه مداخله نظامی در فرامنطقه ای در این کشور میرفت، کشورمان حمایت قاطعی از او به عمل آورد و هم رهبر انقلاب و هم رییس جمهور وقت، بر لزوم حمایت از دولت مسلمان سودان در برابر هر گونه تلاش خارجی برای مداخله تاکید کردند (مسالهای که فاجعهبار بودن آن در جریان مداخله در لیبی بعدها به اثبات رسید).
ایران اولین کشوری بود که حکم بازداشت رییس جمهور سودان را محکوم کرد و باب شدن چنین رویهای را خطرناک دانست. حسن قشقاوی، سخنگوی وقت وزارت خارجه طی یک موضعگیری ضمن محکومیت این حکم و سیاسی دانستن آن، آن را مغایر حق حاکمیت ملی کشورها و مصونیت دولتمردان دانست.
علاوه بر حمایتهای دیپلماتیک، که در زمانه عسرت البشیر و تلاش برای انزوای جهانی این کشور انجام گرفت، ایران نقش مهمی در دادن کمکهای فنی، مشاورهای و لجستیک در حوزه نظامی به سودان داشته است.
لگداندازی البشیر به دوستان
سال 93 شمسی دولت سودان طی تصمیمی عجیب و بدون مقدمه، تعطیلی مراکز فرهنگی جمهوری اسلامی در سودان را به بهانه تبلیغ مذهب شیعه، اعلام کرد. «علی کرتی» وزیر خارجه سودان، به رایزن فرهنگی و کارکنان ایرانی این مراکز 72 ساعت فرصت داد که این کشور را ترک کنند.
عمر البشیر، در مصاحبه ای با الشرق الاوسط( 11 اکتبر 2014)، ضمن دفاع از تعطیلی مراکز فرهنگی ایران، آن را یک گام استراتژیک خواند و گفت که اجازه تبلیغ شیعه را در سودان نمیدهد. او آن چه را که درباره روابط استراتژیک ایران با سودان به گوش عربستان میرسد را اغراق شده خواند:
«تمام اطلاعاتی که در این زمینه به پادشاهی عربستان سعودی رسیده اشتباه، ساختگی و اغراق شده بوده است و این موضوع به وضوح در تصمیم ما برای تعطیلی مرکز فرهنگی ایران نشان داده میشود.»
او در ادامه در موضعی از سر ضعف و کرنش در برابر آلسعود، از سعودیها خواست که گوش به اطلاعات رسیده درباره پیوندهای سودان با ایران ندهد:
«ما هیچ روابط استراتژیکی با ایران نداریم. روابط ما با ایران بسیار عادی است. همان طور که گفتم برخی طرفها و منابع میخواهند درباره رابطه ما با ایران اغراق کنند و آن را بیش از چیزی که هست ، نشان دهند. کسانی که میخواهند روابط سودان را با کشورهای برادر حاشیه خلیج (فارس) به ویژه عربستان سعودی تیره کنند، درباره رابطه ما با ایران اطلاعات نادرست منتشر میکنند.»
دست در خون مردم مظلوم یمن
همزمان با آغاز حملات هوایی ناجوانمردانه دولت سعودی، موسوم به عملیات «طوفان قاطع»، سودان از اولین کشورهایی بود که به ائتلاف عربی برای کمک به عربستان پیوست.
عمرالبشیر، در مصاحبه با الشرق الاوسط در فردای شروع حملات به یمن (مقارن با دیدار دوبارهاش از عربستان در عرض چند ماه) گفت:
«مداخله نظامی در یمن امری واجب بود که دیگر نباید در آن تأخیر میشد.»
عمر البشیر، در یک چرخش غیرحرفهای و البته توام با وقاحت، بدون در نظر گرفتن مسلمات امر سیاست، به هوای نسیه عربستان، روابط نقد با ایران را رها کرد. همان سال خبری به نقل از سندی افشا شده در «ویکی لیکس»، صحبت از پیشنهاد 1 میلیارد دلاری عربستان به سودان، در ازای قطع روابط با ایران بود.»
برخی منابع خبر دادند که گزارشهایی مبنی بر انتقال 4 میلیارد دلار پول دولت سعودی به بانک مرکزی سودان وجود دارد، که منجر به تقویت جایگاه پوند سودان در برابر دلار شده است.
هشدار رهبر انقلاب به عمرالبشیر
پس از شکلگیری انقلاب در سودان در سال 69 شمسی، عمرالبشیر که ریاست شورای انقلاب نجات ملی سودان را به عهده داشت با رهبر انقلاب دیدار کرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار علت موفقیتهای سودان و فشار غرب به این کشور را سعی این کشور در اجرای شریعت اسلامی دانستند و به عمرالبشیر توصیه کردند که رمز بقا و حمایت مردم از او اجرای قوانین الهی است.
همچنین در سال 76 حضرت آیتالله خامنهای (مدظله) در دیدار با وی در خصوص نفوذ صهیونیسم در جنوب سودان هشدار دادند و فرمودند اگر صهیونیستها در جنوب سودان استقرار پیدا کنند این مسأله به زیان جهان اسلام تمام خواهد شد.
امری که سالها بعد با خنجر از پشت بخش جنوبی، سودان جنوبی در اتحاد به رژیم صهیونیستی به دو بخش تقسیم شد.
2 سال پس از این هم رهبر انقلاب در دیدار با رئیس وقت مجلس سودان در مورد اینکه گرایشهای مقطعی به استکبار باعث رفع دشمنی نخواهد شد به آنها هشدار دادند استکبار جز به سلطه کامل قانع نیست.
در سال 85 نیز در دیدار بعدی حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله) راز تداوم قدرت در سودان را یکپارچگی و حفظ استقلال از غرب دانستند و به عمرالبشیر توصیه کردند از امکانات مادی و انسانی گسترده خود استفادهی صحیح و در مقابل قدرتهای استکباری ایستادگی کنند که این قدرتها توانایی زورگویی و فشار به مسلمانان را نخواهند داشت.
ایشان در سال 90 نیز با تکرار مواضع 20 سال گذشته باز هم رمز تداوم قدرت را اجرای اسلام، حفظ یکپارچگی و حفظ استقلال از غرب در مواضع دانستند؛ چیزی که سالها بعد در دورات فترت عمر البشیر به فراموشی سپرد.
شاید بتوان آخرین دیدار مقام معظم رهبری با رئیسجمهور سابق سودان را مهمترین آنها دانست، در دورانی که وی آرام آرام به تغییر مواضع و گرایش به سمت غرب و همپیمانی با رژیم سعودی کشانده شد.
حضرت آیتالله خامنهای (مدظله) لزوم هوشیاری در قبال طراحیهای بدخواهان ملتهای اسلامی را نیز یادآور شدند و تأکید کردند باید مراقب بود در شناخت و تحلیل اوضاع دچار اشتباه نشویم.
رهبر انقلاب همواره با اشاره به مسلمان و محب اهل بیت (ع) بودن مردم سودان، به عمرالبشیر در ترک گرایشهای اسلامی، ترک استقلالطلبی نسبت به غرب و اختلافافکنی در سودان هشدار دادند.
امری که وی گرچه با قوت و ضعف پیگیری کرده بود، موجب تداوم قدرتش شد، و پس از ترک آن و دست بردن بر کاسه آغشته به خون مردم یمن و همگرایی با غرب در نهایت به دست غرب و همپیمانان سعودی و اماراتی منطقه برکنار شد.