وی با اشاره به اینکه خطمشی اسطورهسازی و الگوسازی در جامعه را رهبری مشخص کردهاند، تأکید کرد: مقام معظم رهبری در جریان ابلاغ اولویتها و راهبردهای فرهنگی فرمودهاند اسطورهسازی و الگوسازی در جامعه باید بر مدار چه شخصیتها و چهرههایی حرکت کنند و همواره تأکید ایشان انتخاب شخصیتها و الگوهایی برای جامعه و افراد بوده که مولد آموزههای دینی، منافع و امنیت ملی باشند. اما نامگذاری معابر و میادین شهری توسط شورای شهر تهران خلاف این موازین و مبانی بوده و انگار قانون اساسی را نمیشناسند.
این استاد دانشگاه اعتقاد دارد که شورای شهر تهران با این رویکرد نامگذاری معابر شهری نشان دادند که ظاهراً چارچوبهای قانون اساسی را نه قبول دارند و نه میشناسند؛ او در ادامه افزود: اگر اعضای شورای شهر تهران قانون اساسی را قبول داشتند به خودشان اجازه نمیدانند به چنین نامهایی برای سردیسهای میادین شهری تهران برسند، چون هدف از نامگذاری محلات و میادین شهری، گرامیداشت چهرهها و نوعی اسطورهسازی و الگوسازی در جامعه است، در حالی که افراد برگزیده نه لیاقت الگو شدن برای جامعه را دارند و نه در این سطح و قد و قواره هستند، از طرفی کارنامه غیرقابل قبولی هم دارند که بیان این کارنامه موجب شرمسازی اعضای شورای شهر تهران خواهد شد.
بیشتر بخوانید
کوشکی در پاسخ به این سؤال که آیا برای انتخاب افرادی که نامشان جزو عناوین محلات و میادین شهری قرار میگیرد نیاز به سنجه و نظرسنجی مردمی هم دارد، افزود: نامگذاری محلات و میادین شهری یک نوع آموزش است و براساس ذائقه و نظر شخصی اتفاق نمیافتد بلکه بر مبنای موازین و اصول قانون اساسی نامها انتخاب میشوند. البته اگر این نظرسنجی و سنجههای مردمی اتفاق میافتاد باز هم جامعه چنین تصمیمی میگرفت و قطعاً به این نامها نمیرسیدند؛ چون مردم ما درک درستی از الگو و اسطوره دارند.
این استاد دانشگاه در پایان پیرامون ویژگیهایی که شخصیتهای منتخب شهری برای نامگذاری میادین و محلات باید داشته باشند، خاطرنشان کرد: کسانی که این ظرفیت و قابلیت را دارند قطعاً کسانی نیستند که در زندگی به بنبست رسیده و در حالت مستی تصادف کرده و میمیرند. این نوع شخصیت قطعاً ظرفیت و لیاقت الگو شدن در جامعه را ندارد، یا افرادی که بدون هیچگونه شرمساری، خودشان را مروج ولنگاری در هنر و ادبیات میدانستند و حتی به این مسیر افتخار هم میکردند، چنین افرادی که در یک جامعه نیازمند اخلاق بهعنوان الگو معرفی میشوند نشاندهنده این است که اکثریت افراد در شورای شهر تهران با تمایلات کوتهبینانه در حد سلیقه خیلی مبتذل دهه 50 پهلوی انتخاب میکنند و بالاتر را ندیدهاند. شاعران گرانسنگ و هنرمندان شاخص قبل و بعد انقلاب را که بعضاً در حد جهانی شناخته شده و تأثیرگذارند درنظر نگرفتهاند، سراغ کسانی رفتهاند که به سرودههای کابارهایشان معروفند و همه این اتفاقات نشاندهنده یک فقر فرهنگی میان اعضای شورای شهر تهران مبنی بر شناخت الگوها و افراد شاخص هنری کشور است که در تشخیص این معیارها ناتوانند.