خبرهای داغ:
یکی از مهم‌ترین موارد در خصوص امام خمینی(ره) اصول اساسی مکتب ایشان است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
کد خبر: ۹۱۴۵۴۲۶
|
۱۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۳۳

امام خمینی (ره) حقیقت همیشه زندهبه گزارش خبرگزاری بسیج از همدان، با توجه به سخنرانی‌های مقام معظم رهبری در سال‌های بعد از رحلت حضرت امام خمینی (ره) نکات مهم و حائز اهمیتی را می‌توان در مورد ابعاد شخصیتی، فکری و اندیشه‌ای بنیان‌گذار انقلاب اسلامی به دست آورد.

یکی از مهم‌ترین این موارد اصول اساسی مکتب امام(ره) است که باید مورد توجه قرار بگیرد؛ لذا با تأسی از بیانات امام خامنه‌ای (دامت برکاته) مهم‌ترین اصول مکتب امام(ره) عبارت است از :

الف) اثبات اسلام ناب محمدی

اوّلین مطلبی که در [مکتب‌] امام وجود دارد، اثباتِ اسلام ناب محمدّی و نفی اسلام آمریکایی است. امام، اسلام ناب را در مقابل اسلام آمریکایی قرار داد.

 اسلام آمریکایی چیست؟ اسلام آمریکایی در زمان ما و در زمان امام و در همه‌ زمان‌ها - تا آنجایی که ما می‌شناسیم، ممکن است در آینده هم همین‌ جور باشد - دو شاخه بیشتر ندارد: یکی اسلام سکولار، یکی اسلام متحجّر؛ لذا امام، آن‌کسانی را که تفکّر سکولاری داشتند - یعنی دین را، جامعه را، رفتار اجتماعی انسان‌ها را، جدای از اسلام می‌خواستند - همواره در ردیف کسانی گذاشت که نگاه متحجّرانه ‌ به دین داشتند؛ یعنی نگاه عقب‌افتاده‌ غیر قابل فهم برای انسان‌های نواندیش و متعصّبانه‌ بر روی مبانی غلط، تحجّر؛ هردوی اینها را امام در کنار هم همواره ذکر کرده است.

ب) اعتماد به وعده  صدق الهی
یکی دیگر از اصول امام اتّکال به کمک الهی، اعتماد به صدق وعده‌ الهی، و نقطه‌ مقابل، بی‌اعتمادی به قدرت‌های مستکبر و زورگوی جهانی است؛ این یکی از اجزاء مکتب امام است. اتّکال به قدرت الهی؛ خدای متعال وعده داده است به مؤمنین؛ و کسانی که این وعده را باور ندارند در کلام خود خداوند لعن شده‌اند: اَلظّآنّینَ بِاللهِ ظَنَّ السَّوءِ عَلَیهِم دائِرَةُ السَّوءِ وَ غَضِبَ اللهُ عَلَیهِم وَ لَعَنَهُم وَ اَعَدَّ لَهُم جَهَنَّمَ وَ سآءَت مَصیرًا.

اعتقاد به وعده‌ الهی، به صدق وعده‌ الهی - که فرموده است: اِن تَنصُروا اللهَ یَنصُرکُم؛ یکی از ارکان تفکّر امام بزرگوار ما است؛ باید به این وعده اعتماد و اتّکال کرد.

نقطه‌ مقابل، به دل‌ خوش‌کُنَک‌های دشمنان، مستکبران، قدرت‌های جهانی، مطلقاً نباید اعتماد کرد؛ این هم در عمل امام، در رفتار امام، در بیانات امام به ‌طور کامل مشهود است. این اتّکال به قدرت پروردگار و اعتماد به او، موجب می‌شد که امام بزرگوار در مواضع انقلابی خود صریح باشد. امام با صراحت صحبت می‌کرد؛ آنچه را مورد اعتقاد او بود صریح بیان میکرد، چون اتّکاء به خدا داشت، نه اینکه نمی‌دانست قدرت‌ها بدشان می‌آید، نه اینکه نمیدانست آنها عصبانی می‌شوند، می‌دانست امّا به قدرت الهی، به کمک الهی، به نصرت الهی باور داشت.

ج) اعتماد به اراده و نیروی مردم

اعتقاد به اراده‌ مردم و نیروی مردم، و مخالفت با تمرکزهای دولتی؛ این از جمله‌ خطوط اصلی حرکت امام است. در آن‌ روزها سعی می‌شد به ‌خاطر یک برداشت نادرست، همه‌ کارهای اقتصادی کشور به دولت موکول و وابسته شود؛ امام بارها و بارها هشدار می‌داد که این مسائل را به مردم بسپارید؛ اعتماد به مردم داشت در مسائل اقتصادی، اعتماد به مردم داشت در مسائل نظامی. این را توجّه کنند: امام از اوّل پشتیبان ارتش بود؛ کسی که مانع از انحلال ارتش در کشور شد، شخص امام بود، با وجود این، نیروی سپاه را به ‌وجود آورد، بعد هم نهاد بسیج را به ‌وجود آورد؛ حرکت نظامی را یک جریان مردمی قرار داد. در مسائل اقتصادی، تکیه به مردم؛ در مسائل نظامی، تکیه‌ به مردم؛ در مسائل سازندگیِ کشور، تکیه‌ به مردم، که جهاد سازندگی را به راه انداخت؛ در مسائل تبلیغات، تکیه‌ به مردم؛ و بالاتر از همه مسئله‌ انتخابات کشور و آراء مردم در مدیریّت کشور و تشکیلات نظام سیاسی کشور.

د) حمایت از محرومان و مستضعفان
در بُعد مسائل داخلی کشور؛ امام طرف ‌دار جدّی حمایت از محرومان و مستضعفان بود؛ امام نابرابری اقتصادی را با شدّت و حدّت رد میکرد؛ اشرافی‌گری را با تلخی رد می‌کرد؛ به معنای واقعی کلمه امام طرف‌دار عدالت اجتماعی بود؛ طرفداری از مستضعفان شاید یکی از پر تکرارترین مطالبی است که امام بزرگوار ما در بیاناتشان گفتند؛ این یکی از خطوط روشن امام است؛ این یکی از اصول قطعی امام است، همه باید تلاش کنند که فقر را ریشه‌کن کنند؛ همه باید تلاش کنند که محرومان را از محرومیّت بیرون بیاورند و تا آنجایی که در توان کشور است، به محرومان کمک کنند. از آن طرف به مسئولان کشور هشدار می‌داد درباره‌ خوی کاخ‌نشینی - این نکته‌ای که در قرآن هم آمده است: وَ سَکَنتُم فی مسٰکِنِ الَّذینَ ظَلَموا و همه را از خوی کاخ‌نشینی برحذر می‌داشت.

ذ) مقابله با قدرت‌های استعمارگر
در بُعد خارجی امام صریحاً در جبهه‌ مخالف قلدران بین‌المللی و مستکبران قرار داشت، هیچ ملاحظه‌ای نمی‌کرد.

این است که امام در مقابله‌ میان قلدران‌و مستکبران و قدرت‌های زورگوی عالم با مظلومان، در جبهه‌ مظلومان بود؛ صریح و بدون ملاحظه و بی‌‌تقیّه این را بیان می‌کرد. طرفدار جدّیِّ مظلومان جهان بود. امام با مستکبرین سرِ آشتی نداشت. واژه‌ «شیطان بزرگ» برای آمریکا، یک ابداع عجیبی از سوی امام بود. امتداد معرفتی و عملی این تعبیر شیطان بزرگ خیلی زیاد است. وقتی شما یک کسی را، یک دستگاهی را شیطان دانستید، معلوم است که باید رفتار شما در مقابل او چگونه باشد، باید احساسات شما نسبت به او چگونه باشد؛ امام تا روز آخر، نسبت به آمریکا همین احساس را داشت؛ عنوان شیطان بزرگ را، هم به کار میبرد، هم از بن دندان اعتقاد به این معنا داشت.

ر) توجه به مسئله  استقلال کشور

یکی دیگر از نقاط اصلی و خطوط اصلی تفکّر امام، مسئله‌ استقلال کشور، ردّ سلطه‌پذیری است این هم یکی از سرفصل‌های مهم است. استقلال یعنی آزادی در مقیاس یک ملّت؛ این معنای استقلال است. اینکه بعضی در زبان یا در شعار دنبال آزادی‌های فردی باشند امّا علیه استقلال کشور حرف بزنند، این یک تناقض است.

چطور ممکن است آزادی فردیِ اشخاص محترم باشد امّا آزادی یک ملّت، آزادی در مقیاس یک کشور، در مقابل تحریم‌های مخالفان و بیگانگان، محترم نباشد! این اصلاً قابل فهم نیست، قابل قبول نیست. متأسّفانه کسانی هستند که تئوری ‌سازی میکنند برای نفی استقلال کشور، استقلال را گاهی به انزوا معنا میکنند، گاهی به این عنوان که امروز استقلال کشورها یک ارزش به حساب نمی‌آید، قلم‌زنی می‌کنند و حرف می‌زنند؛ این حرف‌ها هم در بین جامعه پخش می‌شود. کسانی این‌جوری حرکت می‌کنند. این یک غلط بزرگ، یک خطای بسیار مهم و خطرناک است. امام معتقد به استقلال کشور بود، معتقد به ردّ سلطه‌ی کشور بود.

س) وحدت ملی

یکی دیگر از خطوط اصلی تفکّر امام و راه امام و خطّ امام مسئله‌ وحدت ملّی است و توجّه به توطئه‌های تفرقه‌افکن؛ چه تفرقه‌ بر اساس مذهب، شیعه و سنّی؛ چه تفرقه‌ بر اساس قومیّت‌ها، فارس و عرب و ترک و کرد و لر و بلوچ و امثال اینها.

تفرقه‌افکنی یکی از سیاست‌های قطعی دشمن بود و امام بزرگوار ما از اوّل بر روی وحدت ملّی و اتّحاد آحاد ملّت، یک تکیه‌ کم‌نظیر داشت که این یکی از خطوط است. امروز ما این خط را هم باید دنبال بکنیم. امروز شما می‌بینید در دنیا مسئله‌ تفرقه‌ دنیای اسلام یکی از سیاست‌های اصلی استکبار است. آمریکایی‌ها کارشان به آنجا رسیده است که حالا دیگر اسم شیعه و سنّی می‌آورند؛ اسلام شیعه، اسلام سنّی؛ از یکی حمایت می‌کنند، به یکی حمله می‌کنند. در حالی که جمهوری اسلامی ایران از اوّل نسبت به این مسئله‌ی اختلاف مذهبی یک نگاه کاملاً یکسانی داشت.

ما با برادران فلسطینی‌‌مان که سنّی‌اند همان جور عمل کردیم که با برادران حزب‌الله لبنان که شیعه هستند عمل کردیم. همه جا یک جور عمل کردیم. نگاه امام بزرگوار ما در داخل کشور این بود، در دنیای اسلام نگاه جمهوری اسلامی نگاه امّت‌ساز است، امّت اسلامی مورد نظر است.

اینکه نوکرهای دست دوّم آمریکا می‌آیند مسئله‌ هلال شیعی را مطرح می‌کنند، این نشان‌دهنده‌ سیاست‌های تفرقه‌افکن است. اینکه آمریکایی‌ها علی‌رغم تبلیغات فراوان، نسبت به همین گروه‌های تفرقه‌افکن تکفیری در عراق و سوریه مماشات می‌کنند - احیاناً در مواردی هم به آنها به‌صورت بی‌خبر و مخفیانه کمک می‌کنند، عواملشان که به‌صورت صریح از آنها حمایت می‌کنند - این نشان‌دهنده‌ این است که نقش تفرقه‌افکنی از نظر دشمنان اسلام و مسلمین و دشمنان جمهوری اسلامی نقش بسیار برجسته‌ای است. این را همه توجّه کنند؛ هم شیعه توجّه کند، هم سنّی توجّه کند؛ بازی دشمن را نخورند. آن تسنّنی که آمریکا از آن حمایت کند و آن تشیّعی که از مرکز لندن به دنیا صادر بشود، اینها مثل هم هستند؛ هر دوی آنها برادران شیطانند، هر دوی آنها عوامل آمریکا و غرب و استکبارند.

انتهای پیام/

 

ارسال نظرات