به گزارش خبرگزاری بسیج، «رحیم نعمتی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
به نظر میرسد که روز پنج شنبه گذشته برای دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، یکی از سختترین روزهای دوران ریاست جمهوری او و شاید تمام عمرش بوده است. او که برای بررسی حمله ایران به پهپاد فوق پیشرفته امریکایی به نام آرکیو ۴ در جلسه اتاق بحران کاخ سفید شرکت کرده بود، آنقدر وضعیت برایش سخت شده بود که به قول یکی از حاضران در آن جلسه، برای یافتن راهحلی به خود میپیچید. چیزی که معلوم بود اینکه فشار مشاوران امنیت ملی او برای انجام حملاتی به ایران دستکم به صورت محدود و هدفمند بود. باید توجه داشت که فقط جان بولتون، مشاور امنیت ملی امریکا، در آن جلسه خواهان چنین چیزی نبوده بلکه به گفته شبکه خبری سیانان، مایک پنس، معاون اول ترامپ، مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا و مقامهای وزارت دفاع هم در این صف بودند، اما در نهایت، این ترامپ بود که در ۱۰ دقیقه مانده به انجام حملات تصمیم خود را تغییر داد و با این ۱۰ دقیقه ریاست جمهوری خود را خرید.
با نگاهی گذرا به رسانههای امریکایی در این قریب به یک ماه و نیم از دور جدید تنش بین امریکا و ایران، میتوان دید که گزینه حمله محدود و هدفمند به اهدافی به ایران مدام مورد بحث و بررسی قرار گرفته و حتی سناتور جمهوریخواه از ایالت آرکانزاس تام کاتن هم به این جرگه پیوست. او که در ماههای گذشته کمتر در عرصه سیاست خارجی حرف زده بود این بار به میدان آمد و در برنامه شبکه تلویزیونی سیبیاس به نام فیس دنیشن (Face the Nation) گفت که باید به ایران پاسخ نظامی داد و پیشنهاد داد که اقدام نظامی محدود علیه پایگاه نظامی دریایی ایران، پالایشگاهها یا زاغههای مهمات این کشور انجام شود. استدلال اصلی این گروه برای لزوم اقدام نظامی ایران متکی بر دو محور است؛ نخست اینکه امریکا باید به نحوی جدیت خود را به ایران ثابت کند و دوم اینکه اقدام نظامی باید چنان محدود و حساب شده باشد که منجر به جنگی تمامعیار نشده و بتوان پیامدهای آن را کنترل کرد. در حالی که مخالفان این نظر در امریکا موافق محور نخست بودند، اما در مورد محور دوم استدلال توافق نظری نداشتند بلکه معتقد بودند که هیچ ضمانتی برای محدود کردن پیامدهای احتمالی یک اقدام نظامی علیه اهدافی در ایران وجود ندارد، به خصوص اینکه ایران کشوری دست و پا بسته نیست.
روزنامه امریکایی واشنگتنپست در تحلیل روز شنبه ۲۲ ژوئن خود از برتری نظامی امریکا بر ایران مینویسد، اما با اشاره به گزارشی از سوی مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل در سال گذشته، خاطرنشان میکند که ایران را نمیتوان در حوزههایی مثل موشکهای بالستیک، دفاع هوایی و استفاده از نیروهای نیابتی نادیده گرفت.
این هشدار با سقوط پهپاد آر کیو ۴ به اثبات رسید، چرا که این پهپادی است که به نظر اولریک فرانک، متخصص و تحلیلگر حوزه هواپیماهای بدون سرنشین، بزرگترین سیستم هواپیمای بدون سرنشین در جهان و «یک دستگاه مکنده اطلاعات است» و به تکنولوژی سطح بالا و بسیار گرانقیمت مجهز شده به نحوی که «بسیار آسیبپذیر» است. فرانک نتیجه نهایی خود را به عنوان یک متخصص پهپاد و نه تحلیلگر حوزه جغرافیای سیاسی به این نحو بیان کرده که سقوط آر کیو ۴ به اعتبار امریکا صدمه وارد کرده و بر آینده صادرات این پهپاد مؤثر خواهد بود. شکی نیست که طیف جنگطلب در واشنگتن از سقوط این پهپاد فوق پیشرفته برآشفته و به دنبال تلافی بودند، اما تمامی استدلالها و فشار آنها به ترامپ این وجه را نیز برای او روشن کرده؛ ایران که توانسته آر کیو ۴ فوق پیشرفته را سرنگون کند، در صورت درگیری میتواند باز دست به اقدام مشابهی بزند. باید گفت که ترامپ در آن جلسه بحرانی درست بر این نکته تمرکز کرده بود و حتی روزنامه امریکایی نیویورکتایمز هم نوشته که تاکر سوانسون مکنیر کارلسون، تحلیلگر محافظهکار در شبکه تلویزیونی فاکسنیوز، بیش از هر کسی توجه او را معطوف به این نکته کرده بود.
نیویورکتایمز مینویسد: در حالی که جان بولتون ترامپ را وادار به حمله نظامی میکرده، کارلسون در روزهای اخیر به رئیسجمهور گفته بود که پاسخ نظامی به تهران غیرعاقلانه و دیوانهوار است. به این ترتیب، ترامپ با سبک سنگین کردن جوانب حمله به ایران و جواب احتمالی ایران به این نتیجه رسید که عطای حمله به اهدافی در ایران را به لقایش ببخشد. او حفظ جان ۱۵۰ نفر را بهانه نجات خود از مخمصه جنگ کرده و با این کار دست کم سعی میکند نشان دهد که به دنبال جنگ نیست تا آرای داخلی را حفظ کرده باشد. شکی نیست که کسی در داخل امریکا خواهان جنگ دیگری نیست و ترامپ در آن ۱۰ دقیقه آخر کاری کرد تا هم از تکرار حادثه آرکیو ۴ فرار کرده باشد و هم اینکه شاید دور دوم ریاست جمهوریاش را بخرد.