من رشک می‌برم به این شهدا/ سپاهی بسازیم که دشمن هوس نکند علیه انقلاب اسلامی توطئه کند

ملتى که براى رضاى حق تعالى انقلاب کرد و براى ارزشهاى معنوى و انسانى بپاخاسته است، چه باک دارد از شهادت عزیزان و آسیب دیدن نور چشمانش و تحمل سختیها و مَکارِه، که جنت لقاء اللَّه که...
کد خبر: ۹۲۲۰۲۳۲
|
۰۳ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۷

اشاره: به بهانه اول اسفند ، سالروز شهادت نماینده امام شهیدان در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی(آیت الله شیخ فضل الله محلاتی) ، با زندگینامه این شهید بزرگوار آشنا می شویم:

من رشک می‌برم به این شهدا/ سپاهی بسازیم که دشمن هوس نکند علیه انقلاب اسلامی توطئه کند

 

شهید بزرگوار آیت الله شیخ فضل‌الله محلاتی، در سال ۱۳۰۹، در خانواده‌ای مذهبی، از مادری باایمان و پدری پرهیزکار به نام "حاج غلامحسین مهدی‌زاده" به دنیا آمد. ایشان پس از طی دوران ابتدایی و تعلیم بخش‌هایی از مقدمات، در پانزده سالگی برای ادامه تحصیل به قم هجرت کرد و در حوزه علمیه به دروس حوزوی مشغول شد. شهید محلاتی پس از اتمام دروس حوزه، درس‌های تخصصی فقه و اصول را در محضر اساتید بزرگواری چون مرحوم "آیت‌الله بروجردی" رحمه‌الله و "امام خمینی" رحمه‌الله گذراند. ایشان در دوران تحصیل در قم، همواره با کلیه شخصیت‌های علمی و مبارزان بر ضد رژیم پهلوی ارتباط نزدیک داشت و همین ارتباط و روحیه مبارزه با طاغوت، از او عالمی ساخت که تا آخر عمر گران‌بهایش هم تجسم تلاش و تحرک بود و هم مظهر عشق به امام و امت.

 

سوابق مبارزاتی شهید محلاتی


شهید محلاتی در سال ۱۳۲۶ به دنبال آشنایی با فدائیان اسلام و مرحوم "آیت‌الله کاشانی"، مبارزه خود را علیه رژیم آغاز کرد. او که در آن زمان جوان نوخاسته‌ای بود، با دعوت فدائیان اسلام برای اعزام به "بیت‌المقدس" و مبارزه با اشغالگران فلسطین، اعلام آمادگی و ثبت‌نام نمود.
وی که از شور و نشاط زیادی برخوردار بود به هنگام انتخاب دوره هفدهم مجلس از طرف فدائیان اسلام و آیت‌الله کاشانی برای تبلیغ به آذربایجان رفت تا به‌عنوان یک روحانی متعهد و آشنا به مسائل سیاسی،‌ مردم را برای شرکت در انتخابات و حمایت از کاندیداهای فدائیان اسلام دعوت نماید، که در این مسیر از سوء قصدی که سلطنت‌طلبان به جان او کردند، جان سالم به در برد.
شهید محلاتی در مأموریت دیگری که از سوی مرحوم "آیت‌الله العظمی بروجردی" به وی واگذار شد، با وجود اینکه بیش از ۲۲ سال نداشت، نقش مؤثر و فعالی را ایفا کرد و این نشان می‌داد که وی دارای ویژگی‌های شخصیتی و علمی خاصی است که مورد عنایت آیت‌الله العظمی بروجردی قرار گرفته است.
شیخ فضل‌الله محلاتی در رمضان سال ۱۳۳۲ به واسطه اینکه در بجنورد علیه کنسرسیوم نفت و کودتای ۲۸ مرداد سخنرانی آتشینی کرده بود، دستگیر و به مشهد تبعید شد و در سال ۱۳۴۱ به دنبال اعلام تصویب نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، همراه با نهضت حضرت امام خمینی(ره) سعی در آگاه نمودن مردم و تشریح نظرات مراجع و علمای قم کرد.
وی در آن زمان به‌عنوان رابط بین علمای تهران و قم نسبت به تبادل پیام‌ها اقدام می‌نمود و با تنظیم اعلامیه و طومار، توانست امضای ۱۲۰ تن از علمای تهران را بگیرد؛ که در آن زمان چنین اقدامی بی‌سابقه بود. پس از قیام عمومی مردم ایران در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، با همکاری هیات مؤتلفه، نسبت به چاپ و توزیع اعلامیه‌های حضرت امام خمینی(ره) از هیچ کوششی دریغ نکرد.
پس از رحلت حضرت "آیت‌الله حکیم(ره)" و توطئه رژیم شاه جهت منحرف کردن اذهان عمومی از توجه به حضرت امام خمینی(ره)، به همراه تعدادی از روحانیون مبارز تهران تلگرام تسلیتی به حضرت امام خمینی(ره) مخابره و رحلت آن مرجع عالیقدر را تسلیت گفتند و جامعه را به تقلید از امام بزرگوار فراخواندند.

من رشک می‌برم به این شهدا/ سپاهی بسازیم که دشمن هوس نکند علیه انقلاب اسلامی توطئه کند

 

در جریان جشن‌های ۲۵۰۰ ساله با تنظیم نامه‌ای حاکی از درد و رنج مردم ستمدیده "زابل" و "سیستان و بلوچستان" و مخابره آن به نجف، پرده از حقایق تلخی که در کنار جشن‌های آنچنانی می‌گذشت، برداشت و ندای مظلومیت و محرومیت آن منطقه را به گوش جهانیان رسانید. به همین علت وی علاوه‌بر ممنوع ‌المنبر شدن، از تهران نیز ممنوع‌الخروج گردید و سرانجام در سال ۱۳۵۱ دستگیر و روانه زندان شد.
وی چهره بسیار درخشانی در مبارزات سیاسی بود و برای پیشبرد اهداف نهضت از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و در این راه اهانت‌ها و زخم‌زبان‌های بسیاری شنید. از دیگر فعالیت‌های این شهید بزرگوار در این برهه، کمک به خانواده‌های زندانیان سیاسی بود.
وی یکی از شخصیت‌های بارزی بود که در امر تحصن روحانیون تهران و قم و دیگر شهرستان‌ها، که برای استقبال حضرت امام خمینی(ره) در تهران حضور داشتند، فعالیت می‌کرد. در آستانه ورود حضرت امام خمینی(ره)، شهید محلاتی یکی از فعال‌ترین اعضای کمیته استقبال از معظم‌له بود.


آن شهید به فرمان حضرت امام خمینی(ره) پا به پای ملت در تسخیر مراکز قدرت رژیم شاه حرکت کرد و تلاش خستگی‌‌ناپذیری را برای به ثمر رسانیدن پیروزی انقلاب اسلامی انجام داد به گونه‌ای که در حمله به مرکز رادیو، برای نخستین بار صدای انقلاب اسلامی توسط وی از رادیو بر سر تا سر عالم طنین افکند.
شهید محلاتی به علت سابقه درخشانش، مورد اطمینان حضرت امام خمینی رحمه‌الله بود و مسئولیت‌های اجرایی مختلفی مانند معاونت کمیته مرکزی انقلاب، نمایندگی امام در صندوق تعاون صنفی و نمایندگی امام رحمه‌الله در مراسم باشکوه حج ابراهیمی در سال ۱۳۵۸ را برعهده داشت. او در انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی، از طرف مردم محلات انتخاب و راهی مجلس شورای اسلامی شد.

 

فعالیت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی


هم زمان با تشکیل سپاه پاسداران، شهید محلاتی که شخصی آگاه، دل‌سوز و پرتلاش بود، از سوی رهبر کبیر انقلاب مسئولیت نظارت، کنترل و هدایت این نهاد انقلابی و نوخاسته را پذیرفت. آنچه مرحوم محلاتی را در کار بزرگ ارشاد و هدایت سپاه توفیق بخشید، تنها جایگاه قانونی نمایندگی امام در سپاه نبود، بلکه ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری آن شهید بزرگوار بود که اعضای سپاه به او از دید مُرشد و پیر راه می‌نگریستند.

 


شهید محلاتی به پاسداران محبتی درونی داشت و این علاقه از عشق او به اسلام و امام پدید آمده بود. او پاسداران را از نزدیک می‌شناخت و اخلاص و ایثار آن‌ها را لمس می‌کرد. آن شهید والامقام، دل‌سوز پاسداران بود و این سوز درونی به او تحرک و تلاشی فراوان می‌بخشید، که متجاوز از هزار برنامه آموزشی توجیهی، تربیتی و اخلاقی، به شکل‌های مختلف سخنرانی و دستورالعمل از ایشان به یادگار مانده است.
شهید محلاتی، سپاه پاسداران را پرتوان و شکیبا می‌خواست و پشتوانه این آرزو، تلاش بی‌امانش بود. او در یکی از مصاحبه‌های خود در مورد سپاه می‌گوید: «انشاءالله سپاهی بسازیم که دشمن هوس نکند علیه انقلاب اسلامی توطئه کند.»
با توجه به اهمیت و نقشی که شورای عالی سپاه در هدایت، مدیریت و برنامه‌ریزی سپاه داشت، شهید محلاتی به حمایت و تقویت این شورا اهتمام می‌ورزید و تمام سعی خود را برای حضور همیشگی در جلسات سیاست‌گذاری و قانون‌گذاری شورای عالی حفظ می‌کرد.
ایشان به دلیل اعتبار و موقعیت سیاسی ـ اجتماعی و سوابق مبارزاتی که داشت، پشتوانه‌ای بسیار ارزنده و توانا برای سپاه محسوب می‌شد. شهید محلاتی با عشق به این نهاد مقدس و مسئولیتی که از طرف رهبر کبیر انقلاب به ایشان واگذار شده بود، همواره در مجامع سیاسی، قانون‌گذاری، قضایی و فرهنگی برای احقاق حقوق سپاه پاسداران و دفاع از آن حضوری فعال و پرثمر داشت.
پاسداران به علت خلوص نیت و حضور پرثمر و اخلاق آن شهید، به ایشان عشق می‌ورزیدند و از وجود ایشان به‌عنوان راهنما و مربی اخلاق بهره می‌بردند.

 

بینش سیاسی شهید محلاتی


شهید محلاتی معتقد بود که در مورد اسلام دو بینش وجود دارد: یکی اسلام شاهنشاهی، بدون سیاست و منهای جهاد و دفاع و برنامه‌های اجتماعی، و دیگری اسلامی که امام امت رحمه‌الله به این ملت آموخت. شهید شیخ فضل‌الله محلاتی، هم بینش سیاسی داشت و هم میدان‌دار صحنه سیاست بود. ایشان به سیاستِ آمیخته با دیانت عقیده داشت و در حیطه کاری خود به این موضوع اهمیت فراوانی می‌داد.
شهید محلاتی در مورد نقش دین و روحانیت در سپاه می‌گوید: «سپاه و روحانیت دو ارگان هستند که باید با هم حرکت کنند، که در رأس آنها، امام یعنی مقام روحانی است که سپاه تابع اوست. روحانیت و سپاه باید باهم اختلاط داشته باشند. سپاه باید فکر، عقیده و مذهب را از روحانیون بگیرد و از وجود آن‌ها استفاده کند.»

 

اخلاق والای شهید محلاتی


شهید شیخ فضل‌الله محلاتی به عدالت عشق می‌ورزید و از تبعیض بی‌زار بود. هیچ‌گاه از مقام و موقعیت اجتماعی خود سوءاستفاده نکرد؛ زیرا مقام را برای خدمت به اسلام می‌خواست، نه برای رفاه و راحتی خود و بستگان خود.
ایشان در زندگی خود با کمال تعهد و تقیّد به دستورات دینی عمل می‌کرد و بدین‌گونه در خانواده و جامعه مبلّغ عملی مکتب بود. زهد و ساده زیستی همراه با معاداندیشی ایشان سبب شد که در وصیتنامه خویش چنین بنویسد: «یک پنجم کل دارایی مرا به حضرت امام بدهید؛ زیرا خوف آن دارم که این مقدار که به دست آورده‌ام در شأن زندگی طلبگی من نباشد و فردا در آستان عدل الهی باید پاسخ‌گو باشم.»

 

شخصیت جامع شهید محلاتی


روحانی بزرگوار، شهید محلاتی در عرصه‌های متفاوت حضور داشت. از این رو، حوزه‌های علمیه او را از خود می‌دانند و به وجودش می‌بالند؛ چرا که محصول مکتب امام صادق علیه‌السلام بود. مبلغان هم او را فخر و عزت خود می‌شمارند؛ زیرا او با تیغ بیان در سنگر وعظ به دفاع از حق و تبلیغ اسلام می‌پرداخت. و مبارزان به او عشق می‌ورزیدند؛ چرا که عمری را در جهاد، مبارزه و زندان گذراند. رزمندگان جبهه‌های نورانی نبرد، او را بر دل و بر دیده داشتند؛ چون حضورش در میان دلیران صحنه جهاد، یاد امام را تداعی می کرد. نمایندگان مجلس نیز حرمت او را نگاهبان بودند و هستند و محلاتی را آبروبخش نمایندگی و مجلس می‌دانند.
شهید محلاتی از آنِ همه بود و هست، متعلق به هر کس و گروهی که خدا و رسول و عترت را در دل، و شور خدمتگزاری به دین و مسلمین و انقلاب در سر داشته و دارند.

عشق به شهادت


شهید محلاتی عاشق شهادت بود و آشنایی با رزمندگان، جانبازان و شهیدان، این شعله را هر روز در نهاد او افروخته‌تر می‌ساخت. او گاه عالمان بزرگواری همانند شهید "مطهری"، شهید "مفتح"، شهید "بهشتی" و شهدای محراب را مشاهده می‌کرد که چگونه از زندان تن می‌گریزند و به سوی حضرت حق می‌شتابند. وی بیان می‌داشت: «من رشک می‌برم به این شهدا، که چه آرام و پر طمطراق به سان مرغان بهشتی بال و پر گشوده‌اند و به سوی معبود محبوب در پروازند.»
گاه پیکرهای پاک و خونین رزمندگان را می‌دید که چگونه برای دفاع از دین و مبارزه با استکبار جهانی ره صد ساله را یک شبه می‌پیمایند و به مقام قرب الهی می‌رسند. او که مرشد و راهنمای این سلحشوران بود، چگونه می‌توانست در شهادت الگوی آنان نباشد؟

نحوه شهادت


دشمنان ایران اسلامی که توان رویارویی با رزمندگان دلیر اسلام را در جبهه نبرد نداشتند، در اول اسفند سال ۱۳۶۴، پس از شکست در عملیات "والفجر ۸"، برای جبران این شکست، در نزدیکی اهواز با دو فروند جنگنده به هواپیمای مسافربری "آسمان" که چهل تن از دلباختگان مکتب عشق را به مقصد می‌رساند، حمله کردند و دست پلید خود را به خون این عزیزان آغشتند.پیکر پاک شهید محلاتی پس از تشییع باشکوه، در حرم حضرت معصومه علیهاالسلام به خاک سپرده شد.

 

 

پیام امام خمینی(ره) به مناسبت شهادت شهید

 

 بسم اللَّه الرحمن الرحیم

انا للَّه و انا الیه راجعون

جنایتکاران عفلقى که در جنگ جبهه ها و بویژه جبهه «فاو» خود را عاجز مى بینند و سراسیمه به هر درى مى زنند و براى نجات خود به هر حشیشى متوسل مى شوند، به جنایت مفتضحانه دیگرى دست زدند که آبروى نداشته آنان را در مجامع جهان آزاد بر باد داد و آن فاجعه هوایى اخیر بود که جمع کثیرى از هموطنان عزیز ما را به شهادت رساندند.

من رشک می‌برم به این شهدا/ سپاهی بسازیم که دشمن هوس نکند علیه انقلاب اسلامی توطئه کند

 

اسلام عزیز و بویژه جهان تشیع در طول تاریخ، از صدر اسلام تا کنون، سوابق درخشانى در میدانهاى خون و شمشیر داشته و به حکم قرآن کریم و سنت رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و سیره ائمه معصومین- علیهم صلوات اللَّه- براى اهداف مقدسه اسلامى و قطع فساد با شمشیر و خون دست به گریبان بوده و فداکاریهاى عظیم در این راه مقدس نموده است. و ملت بزرگ ایران به پیروى از اولیاى عظیم الشأن اسلام، این دفاع مقدس را آغاز نموده و در انجام آن و رسیدن به هدفهاى اعلاى قرآنى جان و مال را داوطلبانه فدا کرده و آنچه وظیفه الهى بوده به طور شایسته انجام داده است و بحمد اللَّه تعالى قدمهاى بزرگى در راه شناساندن اسلام الهى و محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- برداشته است. گرچه وجودهاى عزیز و ارزشمندى را از دست داده است، لکن ارزشهاى بالاتر و والاترى به دست آورده و آن رضاى خداوند متعال است و چه چیز مى تواند از آن بالاتر باشد.

ملتى که براى رضاى حق تعالى انقلاب کرد و براى ارزشهاى معنوى و انسانى بپاخاسته است، چه باک دارد از شهادت عزیزان و آسیب دیدن نور چشمانش و تحمل سختیها و مَکارِه، که جنت لقاء اللَّه که فوق تصور عارفان است، مَحفُوف به مکاره است. چه مى گویم! این جنت اولیا، مکاره را در کام ملت ما شیرینتر از عسل کرده. مگر ما و شما هر روز شاهد این کاروانهاى کربلا نیستیم که با شور و شوق و عشق و عطش به پیشباز شهادت مى روند. مگر شما هر روز شاهد میدانهاى با عظمت قتال با متجاوزین نیستید که به مرگ لبخند مى زنند و معجزه مى آفرینند. راستى این چه تحولى است که بر سراسر این کشور صاحب الزمان- روحى فداه- نور افشانى مى کند و چه آتشفشانى است که منحرفان و کج اندیشان و بدخواهان را در خود فرو برده و ذوب مى کند؟ این، جز اراده خدا و جلوه اوست که خفاشان از آن مى گریزند و اولیاى خدا و عارفان به آن دل بسته اند؟ من با این قلم شکسته و این چشم بسته در حق این ملت و این عزمش و این سلحشوران و این رزمش چه مى توانم بگویم؟! پس بهتر آن است که قلم بشکنم و دم فرو بندم و اجر و مزد رزمندگان و وابستگان به آنان و آسیب دیدگان و دلبستگان آنان را از خداى بزرگ بخواهم. امید آن است که وَلىّ نِعَم، این میهمانان را که به سوى او مى روند از محضر خود کامیاب فرماید و به این رزمندگان غرورآفرین قدرت بیشتر و قوّت والاتر عنایت نماید و به همه ملت عزیز بویژه آنان که در این جهاد فى سبیل اللَّه فعالیت و دخالت داشته اند، عزت و عظمت مرحمت کند و این عزیزانى [را] که در این جنایت هوایى به سوى او پرواز کرده اند، اجازه ورود به محفل خاص خود دهد.

و حجت الاسلام حاج شیخ فضل اللَّه محلاتى شهید عزیز را که من و شما او را مى شناسیم که عمر خود را در راه انقلاب صرف کرد و باید گفت یکى از چهره هاى درخشان انقلاب بود و در این راه که راه خداوند است تحمل سختیها نمود و رنجها کشید و با قامت استوار ایستادگى کرد، اجازه ورود در محضر شهداى صدر اسلام مرحمت نماید. و به بازماندگان محترم تمامى شهدا صبر و اجر مرحمت فرماید و به روحانیون عزیز و قضات محترم و وکلاى ارجمند و محافظین عزیز و خدمه محترم هواپیما و سایرین که در این جنایت عظیم عفلقیان و با جاسوسى منافقین ملحد به شهادت رسیده اند، جزا و اجر فوق تصور ما عنایت فرماید. و به رزمندگان در جبهه ها و بسیجیان، این راهیان کربلا پیروزى نهایى عنایت فرماید و قلب حضرت- بقیة اللَّه ارواحنا فداه- را از همه ما راضى فرماید و به دعاى آن بزرگوار، به همه ما استقامت مرحمت کند.

و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

روح اللَّه الموسوی الخمینى

 

شهید در خاطرات مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبری درباره حضور شهید محلاتی در سپاه و حضور وی در دوران دفاع مقدس و ارتباظش با رزمندگان می‌گویند: «بنی‌صدر از طرف امام (ره)، فرمانده کل نیروهای مسلح شده بود و در سپاه کسانی بودند که با او مخالف بودند. شهید محلاتی باید با هر دو جناح هماهنگ می‌شد و این گاهی اصلاً امکان‌پذیر نبود و سوء تفاهم‌ها از همین جا شکل گرفت، گاهی از هر دو طرف به او اهانت می‌شد و او را به عنوان واسطه نمی‌پسندیدند. او کارش را در سپاه با یک اتاق کوچک شروع کرد و سعی کرد با صبوری و آرامش پیش برود. در زمان مسئولیت‌اش مدام بین تهران و جبهه‌های غرب و جنوب در حال رفت و آمد بود. من کمتر کسی را از روحانیون می‌شناسم که اینقدر به جبهه سر زده باشد. حتی در بعضی از عملیات‌ها یا ناظر عملیات بود یا به خطوط مقدم می‌رفت. حضورش و سخنان گرم‌اش و چهره همیشه خندان‌اش و گرم گرفتن‌اش با بچه‌های سپاه و بسیج و ارتش باعث دلگرمی همه می‌شد.»

من رشک می‌برم به این شهدا/ سپاهی بسازیم که دشمن هوس نکند علیه انقلاب اسلامی توطئه کند

 

مقام معظم رهبری همچنین در بخشی از خاطرات خود در باره این برهه از زندگی شهید محلاتی در این خصوص می فرمایند:«او یکی از بنیان‌گذاران جامعه روحانیت مبارز هم بود. نقش‌اش وصل کننده و گردآورنده بود. من البته در آن زمان در تهران نبودم و بعد از پیروزی انقلاب آمدم عضو آنجا شدم. شهید محلاتی کسی بود که همیشه در شورای مرکزی حضور داشت و خیلی هم مؤثر بود. بیشتر هم بارها و کارهای سنگین را برمی‌داشت. هیچ وقت نشد که من در آن جلسه‌ها باشم و حضور خندان و مؤثرش را در آنجا احساس نکنم.»

ارسال نظرات