آیا گرفتار رابطهای شدهاید که ظاهرا مخاطبتان علاقهای به افزایش عمق تعهدش ندارد؟ درک این موضوع که چرا یک فرد عاشقپیشه از تعهد گریزان است یا پی بردن به دلیل پیدایش مسئله عدم تعهد میتواند دشوار باشد. ممکن است چنین تصور کنید که معشوقتان به علت «ترس از ازدواج» است که نمیتواند مسئولیت یک رابطه جدی یا ازدواج را به عهده بگیرد. اگرچه دلایل مختلفی میتواند منجرب به وجود آمدن تردید در متعهد شدن افراد به رابطه شود اما راهکارهای موثری برای غلبه بر این معضل وجود دارد.
با نگاهی به روشهای آشنایی و تعاملات عاشقانه در جوامع مدرن میتوان دریافت که در نحوه نگرش ما نسبت به موضوع تعهد تغییراتی به وجود آمده است. چنین به نظر میرسد که بهطور فزایندهای زنان و مردان جوان، ازدواج و متعهد شدن به یک رابطه جدی را به تعویق انداخته یا از آن اجتناب میکنند. روابط غیر جدی از دوستی گرفته تا همخانه بودن و حتی بچهدار شدن در رابطهای غیر از ازدواج رواج بیشتری یافته است.
سوال اول اینکه چرا ازدواج و تعهد به رابطه برای بسیاری از افراد تبدیل به یک فوبیای تعهد شده است؟ سوال مهمتر اینکه چه راهحلی برای این معضل ترس از ازدواج وجود دارد؟
تئوری روانشناسی وابستگی متقابل در توضیح ترس از ازدواج و اجتناب از تعهد
تئوری وابستگی متقابل که توسط دکتر کارل روزبولت مطرح شده است، روابط را اینگونه تعریف میکند: بده بستانی بین زوجین که شامل یک سری مزایا و هزینهها میشود.
این نظریه چندین مفهوم را به تعریف روابط و تعهدات بلندمدت میافزاید. تئوری وابستگی متقابل چنین ادعا میکند که فرد تا آن حدی که به همسر و شریک زندگیاش وابسته است، به او متعهد میشود. این وابستگی برآمده از چندین عامل است:
۱. رضایت: فرد در مقابل مزایای بسیاری که از ارتباط با شریک زندگیاش دریافت میکند، با هزینههای اندک مواجه میشود.
۲. جایگزینها: فرد نمیتواند نیازهای خود را در جای بهتر دیگری برآورده کند.
۳. سرمایهگذاری: فرد در چندین زمینه مهم مختلف بر روی همسرش سرمایهگذاری کرده است.
این عوامل به همراه وابستگی ناشی از آنها، احساس تعهد (دلبستگی) به شریک زندگی و تمایل به حفظ رابطه با او را تقویت میکنند. مطالعات محوری انجام گرفته توسط دکتر روزبولت از این نظریه پشتیبانی میکند. نتایج یک مطالعه هفتماهه در مورد ارزیابی روابط عاشقانه نشان داد که افزایش رضایت، کاهش گزینههای جایگزین و افزایش سرمایهگذاری طرفین با افزایش میزان تعهد دو طرف همراه است. در عوض روابط افرادی که کارشان به جدایی کشید، حاکی از کاهش چشمگیر رضایت، کاهش سرمایهگذاری و افزایش در دسترس بودن گزینههای جایگزین قبل از به هم خوردن رابطه بود.
دکتر روزبولت و مارتز در تحقیقات بعدی خود چنین خاطرنشان کردهاند که ممکن است بهرغم کاهش رضایت از زندگی، طرفین همچنان به یکدیگر متعهد بمانند؛ به شرطی که تعداد گزینههای جایگزین کم و میزان سرمایهگذاری بالا باشد.
بهعنوانمثال، محققان در یک موسسه برای حمایت از زنان در مقابل خشونت خانگی با زنان متعددی مصاحبه کردند و نظر آنها را در مورد این سه عامل جویا شدند تا بتوانند پیشبینی کنند که آیا آنها مجددا پیش شوهر بدرفتار خود باز میگردند یا خیر؟
با وجود اینکه اکثریت خانمها از روابط پرهزینه و کمبهره خود راضی نبودند، اما آن دسته از زنانی که همچنان نسبت به شریک زندگی خود احساس تعهد میکردند، همانهایی بودند که یا گزینههای جایگزین کمتری داشتند، یا چنین احساس میکردند که سرمایهگذاری زیادی در این رابطه کردهاند.
بهطور کلی، افرادی که بر روی هر نوع فرد به عنوان شریک سرمایهگذاری کرده و گزینههای اندکی برای رفع نیازهای خود میبینند و حداقل در پارهای از اوقات از بده بستان موجود احساس رضایت بکنند، برای برآوردن نیازهای خود به این شریک وابسته میشوند و در نهایت به او متعهد میشوند.
دلایل ترس از تعهد و ازدواج در میان مردان و زنان مدرن
نظریه وابستگی متقابل به توضیح علت ترس یا بیانگیزگی افراد جامعه مدرن به متعهد شدن و ازدواج کمک میکند. تحولات اجتماعی اخیر، شکل روابط عاشقانه مدرن را تغییر داده است.
توانمند شدن زنان، از وابستگیشان به شوهر بهعنوان شریک زندگی بهویژه برای برآورده کردن نیازهای اقتصادی، حضانت فرزند و حمایتهای اجتماعی کاسته است. بدون شک چنین تحولات اجتماعی برای زنانی که خود را محکوم به پذیرش روابط ناخوشایند یا حتی اهانتآمیز میدیدند، بسیار مفید است؛ اما از طرف دیگر عواقبی در مورد کاهش انگیزه زنان برای متعهد شدن به روابط سالمتر را نیز در پی داشته است.
دکتر روزبولت چنین خاطرنشان میکند که گزینههای جایگزین و سرمایهگذاری دو مولفه تعیینکننده در تعهد روابط هستند.
زنانی که گزینههای روابط جایگزین گستردهای اعم از شرکای جنسی، همکاران یا حامیان اجتماعی داشته باشند، ممکن است انگیزه کمتری برای محدود کردن خود به یک رابطه عاشقانه با یک مخاطب خاص برای ازدواج داشته باشند.
به همین ترتیب، افرادی که انرژی خود را در روابط عاشقانه مختلفی تقسیم میکنند، ممکن است علاقه چندانی به تعهد به رابطه عاشقانه زندگی خود نداشته باشند.
مردان نیز درگیر این تغییرات اجتماعی هستند. مردان نیز خود را در معرض هزینههای بیشتری به جهت تعهد به رابطه و بخصوص در مورد طلاق، حضانت فرزند و مراقبت رفتاری درون خانه میبینند و مسلما با وجود چنین مشکلاتی اگر حتی ترس از ازدواج نداشته باشند، مطمئنا محتاطتر میشوند.
برای برخی از مردان، روابط آزاد و مدرن مزایای بیشتر و هزینههای کمتری را به نسبت ازدواج همراه دارد و درنتیجه انگیزه کمتری برای متعهد شدن باقی میگذارد. چنین مردهایی ممکن است شروع به کشف گزینههای جایگزین رابطه کنند.
برخی از مردان ممکن است با روی آوردن به تماشای فیلمهای مبتذل و حتی سرگرم کردن بیش از حد خود با بازیهای ویدئویی، بخشی از نیازهای جنسی و عاطفی خود را برآورده کنند. برخی دیگر ممکن است بهجای اینکه خود را با خطر هزینههای ناشی از تعهدات عمیق روبرو کنند، به دنبال روابط دوستی و بینیاز از تعهد بروند.
اگرچه روابط و شراکت از نوع برابر، مستقل و همرده ممکن است مزایای اجتماعی خود را به همراه داشته باشد، اما سبب کاهش رضایت و تعهدی میشود که در یک رابطه مکملگونه به همراه وابستگی متقابل وجود دارد.
در نهایت، هنگامیکه زوجین واقعا برای برآورده کردن نیازهای خود به هم نیاز داشته باشند و در حال خوب یکدیگر سرمایهگذاری کرده و گزینههای جایگزین را از اولویت خود خارج کرده باشند، به احتمال زیاد رضایت خاطر و تعهد حاصل میشود.
چگونه تعهد خود و همسرمان را به رابطه افزایش دهیم؟
اگر در یک رابطه بدون تعهد گرفتار شدهاید یا انگیزهای برای عمق بخشیدن به رابطه خود ندارید، به خود دلگرمی بدهید: احتمالا این موضوع تقصیر شما نیست. در حالت کلی، بعضی اوقات تغییرات اجتماعی باعث کمرنگ شدن اهمیت تعهد در روابط عاشقانه میشود و این موضوع هیچ ربطی به شخصیت فردی شما ندارد. اگرچه امکان خوشحال کردن همگان وجود ندارد، اما درصورتیکه بخواهید میتوانید با انجام کارهایی، احتمال وقوع تعهد را افزایش داده و اهمیت آن را در نظر مخاطب خود بیشتر کنید.
تمرکز بر روی سه عامل اصلی تئوری وابستگی:
۱. همسر / شوهری را انتخاب کنید که مکمل شما باشد
حتی اگر بهترین فرد روی کره زمین باشید، باید به خاطر داشته باشید که ارزش با شما بودن، برای بقیه آن چیزی نیست که شما انتظارش را داشته باشید و بخواهید که آن فرد حتما خود را به رابطه با شما متعهد کند.
برخی از افراد گزینههای دیگری همچون روابط متعدد و آزاد جنسی، پیش بردن همزمان چندین رابطه عاشقانه، دنبال کردن یک هدف شغلی و یا سرگرم کردن خود با فناوری را ترجیح میدهند.
بنابراین یافتن فردی که شما مکمل او باشید و او نیز به آنچه متقابلا از ارتباط با شما دریافت میکند علاقه وافری داشته باشد، بسیار اهمیت دارد. برای بررسی و تصمیمگیری در مورد اینکه به چه کسی دلبسته شدهاید وقت بگذارید، از داشتن لیست بلند بالا در مورد همسر و ازدواج ایدهآل بپرهیزید و خواستههای خود را آنقدری کاهش دهید که دیگر حاضر به مذاکره در مورد آنها نباشید و به دنبال شوهر / همسری سازگار با لیست خود باشید. ممکن است این شانس آشنایی از طریق دانشگاه، مراسم خاص مذهبی یا شبکههای اجتماعی صورت بگیرد.
۲. برطرف کردن نیازهای اساسی رابطه: همسر خود را خوشحال کنید.
نیازهای شریک زندگی خود را در نظر بگیرید و در ایجاد ارتباطی از نوع بده بستان دلپذیر مابین خود تلاش کنید. برای حفظ جذابیت ظاهری و صفات اخلاقی مثبت خود بکوشید و ویژگیها و مهارتهای منحصربهفرد خود را با همسر خود سهیم شوید. در نظر داشته باشید که افراد از روابطی که انتقاد و تنبیه ویژگی اصلی آن باشد بیزار هستند و تا جای ممکن درخواستهای خود را به شیوه تشویقی برای همسرتان عنوان کنید.
۳. به دنبال فرصتهای سرمایهگذاری در رابطه باشید.
شکلگیری تعهد یک امر مشترک و دو نفره است. حتما به همسرتان اجازه دهید تا در این رابطه سرمایهگذاری و مشارکت داشته باشد تا به برآورده شدن نیازهای شما نیز رسیدگی شود. مشارکت دلسوزانه همسرتان علاوه بر بیشتر کردن حس سپاسگزاری او نسبت به تلاشهای شما، سبب افزایش احساس عشق و علاقه در وجود شما میشود. اتخاذ دیدگاه معنادار و حتی معنوی در مورد رابطه نیز میتواند موثر باشد. مشاوران ازدواج از طریق تقویت این روشهای سرمایهگذاری است که تعامل زوجین را تبدیل به یک رابطه متعهدانه میکنند.
اگر چه راهکارهایی برای افزایش تعهد همسر پس از ازدواج وجود دارد، اما مسئله مهمتر، پیدا کردن شریک زندگیای است که علاوه بر داشتن سازگاری با شما، تمرکزش بر روی گزینههای جایگزین نبوده و روی بده بستانی که قرار است با شما داشته باشد، حساب باز کند. در ادامه راهکارهایی را بیابید که با کمترین هزینه بتوانید نیازهای او را ارضا کنید و همزمان به او هم این اجازه را بدهید که بر روی نیازهای شما و رابطه سرمایهگذاری کند. با گذشت زمان، این رویکرد ممکن است برخی از مشکلات موجود در روابط مدرن را کاهش داده و باعث ایجاد یک بده بستان متقابل و همراه با تعهد شود.
منبع: سایکالیجی تودی
انتهای پیام/م