۳۱ خرداد سال ۱۳۶۰ دکتر مصطفی چمران آسمانی شد و در کنار او علی نوری از رزمندگان روستای میغان شاهرود نیز آسمانی شد.
به گزارش خبرگزاری بسیج از شاهرود، صبحِ روز ۳۱ خرداد ۶۰ دکتر چمران به سنگر آمد، ایستاد و مشغولِ صحبت با «علی نوری» و همسنگرش «مصطفی رحمانیپور» گردید و شجاعتشان را ستود. ناگهان باران گلوله و خمپاره باریدن گرفت. با اولین انفجار و برخوردِ ترکشها، ابتدا سرِ مصطفی رحمانی از بدن جدا گردید و سپس دو ترکش قلبِ مؤمن و پاکِ شهید علی نوری را درید و ترکشی بر پیشانیِ دکتر چمران نشست و دقایقی بعد او نیز به همرزمانِ شهیدش پیوست.
شهید علی نوری اهل روستای میغان شاهرود است
شهید علی نوری اهل روستای میغان شاهرود است
از همان اوان کودکی تحت تعالیم ناب اسلامی پرورش یافت. پس از مدتی در سن ۳ سالگی به همراه خانواده به تهران نقل مکان کرد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان اسلامی طاهری به پایان رسانید و سپس در دبیرستان هدف به تحصیل پرداخت. به واسطه روحیه ظلم ستیزی و تربیت مذهبی که در محیط خانواده به آن خو گرفته بود به تدریج به جریان مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی پیوست.
درسال ۱۳۵۶ به دانشگاه وارد شد و در رشته الکترونیک به تحصیل مشغول شد. همواره دانشجویی ممتاز و خلاق بود. ورود به دانشگاه نه تنها مانع از فعالیتهای او علیه حکومت ستمشاهی نشد بلکه آشنایی نزدیک با شخصیتهای برجسته علمی و مذهبی از جمله شهید دکتر فیاض بخش، شهید آیت الله مطهری و مرحوم دکتر علی شریعتی فعالیتهای سیاسی مذهبی این شهید عزیز را حتی در محیط دانشگاه دو چندان نمود و تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان با فرمان حضرت امام خمینی مبنی بر تشکیل جهاد سازندگی، شهید نوری که خود طعم طبقه مستضعف را چشیده بود به حرکت عظیم جهاد سازندگی پیوست و با تکیه بر تخصص و دانش فنی که آموخته بود در آبادانی دورترین و محرومترین نقاط روستاهای کشور همت گمارد و از هیچ کوششی فرو گذار نکرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان با فرمان حضرت امام خمینی مبنی بر تشکیل جهاد سازندگی، شهید نوری که خود طعم طبقه مستضعف را چشیده بود به حرکت عظیم جهاد سازندگی پیوست و با تکیه بر تخصص و دانش فنی که آموخته بود در آبادانی دورترین و محرومترین نقاط روستاهای کشور همت گمارد و از هیچ کوششی فرو گذار نکرد.
درزمانی که بنی صدر خائن ریاست جمهوری را بر عهده داشت ابتدا جریان فتنه ضد انقلاب در کردستان و سپس جنگ تحمیلی یکی پس از دیگری شعله ور شد. در این دوران شهید نوری به همراه گروهی از جوانان و دانشجویان انقلابی و متعهد که شاهد خیانتهای بنی صدر و وحشیگریهای صدام از سوی دیگر بودند، به صورت داوطلبانه خود را به شهید دکتر مصطفی چمران رساندند و به «ستاد جنگهای نامنظم» در اهواز پیوستند و سپس به خطوط مقدم جبهه شتافتند. این گروه، اولین هسته مقاومت مردمی در برابر هجوم ارتش درنده بعثی بود.
دشمن متجاوز به همت همین گروه شهادت طلب در دهلاویه چنان زمین گیر شد که به دستور صدام ارتش بعثی با تمام توان مامور نابودی گروه دکتر چمران شدند. حملههای وحشیانه و پاتکهای پی در پی صدامیها آغاز شد. شهید علی نوری دقیقا در نزدیکترین نقطه به دشمن سنگر گرفته بود و به همراه دیگر رزمندگان شجاعانه میجنگید. سر انجام روز شهادت مجاهدان خدا فرا رسید: دهلاویه - سوسنگرد ۳۱ خرداد ماه ۱۳۶۱.
اولین ساعات صبح دکتر مصطفی چمران به سنگر آنان آمد. ایستاد و مشغول صحبت با شهید علی نوری و همسنگرش مصطفی رحمانی پور گردید و شجاعتشان را ستود. ناگهان باران گلوله و خمپاره باریدن گرفت. با اولین انفجار و بر خورد ترکشها ابتدا سر مصطفی رحمانی پور از بدن جدا گردید و سپس دو ترکش قلب پاک شهید علی نوری و ترکشی نیز پیشانی دکتر چمران را شکافت. سه شهید در یک زمان به آسمان پر گشودند: دکتر مصطفی چمران، علی نوری و مصطفی رحمان پور. آری! وعده خدا حق است که فرمود: «خداوند از مومنان جانها و مال هایشان را میخرد، تا بهشت از آنان باشد. آنان که در راه خدا جهاد میکنند، چه بکشند و چه کشته شوند وعدهای که خدا در تورات و انجبل و قرآن داده است، به حق به عهده اوست و چه کسی بهتر از خدا به عهد خود وفا خواهد کرد؟ (سوره توبه، آیه ۱۱۱).
رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای با حضور در منزل شهید و دیدار با حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ علی اصغر نوری (رحمه الله علیه) در خصوص این شهید بزرگوار فرمودند::
«من از نزدیک شاهد فداکاری و شجاعت گروه چمران بودم و همین جوانان بودند که از کشور و انقلاب دفاع کردند»
گزیدهای از وصیت نامه شهید
من علی نوری، بنده ناچیز و گنهکار خدا در لحظاتی که عازم مبارزه با بعثیون طاغی بر علیه فرمان حق تعالی هستم، امید آن دارم تا با یاری اسلام به حد مقدور و ممکن نصیبی از رحمت و ثواب خداوندی برده باشم. مگر با عنایت باری تعالی سیاهی نامه اعمالم به سفیدی گراید و هم به برکت این فداکاریها پرچم نصرت اسلام بر کره ارض به اهتزاز در آید.
دشمن متجاوز به همت همین گروه شهادت طلب در دهلاویه چنان زمین گیر شد که به دستور صدام ارتش بعثی با تمام توان مامور نابودی گروه دکتر چمران شدند. حملههای وحشیانه و پاتکهای پی در پی صدامیها آغاز شد. شهید علی نوری دقیقا در نزدیکترین نقطه به دشمن سنگر گرفته بود و به همراه دیگر رزمندگان شجاعانه میجنگید. سر انجام روز شهادت مجاهدان خدا فرا رسید: دهلاویه - سوسنگرد ۳۱ خرداد ماه ۱۳۶۱.
اولین ساعات صبح دکتر مصطفی چمران به سنگر آنان آمد. ایستاد و مشغول صحبت با شهید علی نوری و همسنگرش مصطفی رحمانی پور گردید و شجاعتشان را ستود. ناگهان باران گلوله و خمپاره باریدن گرفت. با اولین انفجار و بر خورد ترکشها ابتدا سر مصطفی رحمانی پور از بدن جدا گردید و سپس دو ترکش قلب پاک شهید علی نوری و ترکشی نیز پیشانی دکتر چمران را شکافت. سه شهید در یک زمان به آسمان پر گشودند: دکتر مصطفی چمران، علی نوری و مصطفی رحمان پور. آری! وعده خدا حق است که فرمود: «خداوند از مومنان جانها و مال هایشان را میخرد، تا بهشت از آنان باشد. آنان که در راه خدا جهاد میکنند، چه بکشند و چه کشته شوند وعدهای که خدا در تورات و انجبل و قرآن داده است، به حق به عهده اوست و چه کسی بهتر از خدا به عهد خود وفا خواهد کرد؟ (سوره توبه، آیه ۱۱۱).
رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای با حضور در منزل شهید و دیدار با حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ علی اصغر نوری (رحمه الله علیه) در خصوص این شهید بزرگوار فرمودند::
«من از نزدیک شاهد فداکاری و شجاعت گروه چمران بودم و همین جوانان بودند که از کشور و انقلاب دفاع کردند»
گزیدهای از وصیت نامه شهید
من علی نوری، بنده ناچیز و گنهکار خدا در لحظاتی که عازم مبارزه با بعثیون طاغی بر علیه فرمان حق تعالی هستم، امید آن دارم تا با یاری اسلام به حد مقدور و ممکن نصیبی از رحمت و ثواب خداوندی برده باشم. مگر با عنایت باری تعالی سیاهی نامه اعمالم به سفیدی گراید و هم به برکت این فداکاریها پرچم نصرت اسلام بر کره ارض به اهتزاز در آید.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار