به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج،حجاب ودیعه ای ثمین از زنان ادوار گذشته ایران زمین است که با الگوبرداری از پوشش فاطمی به بالاترین درجات خود رسیده است. حجاب فاطمی عطر خوش #آرامش را در مشام محجبه ها جاری می سازد و رنگ امنیت به لحظه لحظه حضورشان در اجتماع می زند. حجاب از نوع فاطمی اش،خاطرات خوشی را به همراه دارد که بازگو کردن مذاق آدمی را شیرین می کند. پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس در نظر دارد خاطرات زیبای زنان و دختران ایرانی در خصوص حجاب را تحت عنوان « خاطرات مستوره ها» منعکس کند. علاقمندان می توانند خاطرات خود را به آی دی m_tavakoli۵۹@در پیام رسان ایتا ارسال نمایند.
زینب ملکی از ایلام :
منزلمان روبه روی مسجد بود.گاهی اوقات با بچه های کوچه داخل حیاط مسجد بازی می کردیم. خادم مسجد پیرمردی خوش اخلاق و مهربان بود. عصرها حیاط مسجد را آب و جارو می کرد و مسجد را برای اذان و نماز آماده می کرد. او را عموخانی صدا می زدیم.هیچ وقت با هیچ کسی بدرفتاری نمی کرد. کلاس اول بودم و هنوز روسری سر نمی کردم.یک روز عمو خانی من را صدا زد دستی به سرم کشید و گفت باباجان تو دیگه بزرگ شدی هر وقت از خونه میای بیرون روسری بپوش. آنقدر عمو در نظرم بزرگ بود که همان لحظه به خانه رفتم و به مادرم گفتم مامان یه روسری برام بیار . مادرم گفت: روسری می خوای چیکار؟! گفتم عمو خانی گفت روسری بپوشم. چون روسری نداشتم مادرم یکی از روسری های خودش را سرم کرد و به مسجد رفتم. عمو گفت: آفرین دخترم عاقبتت خیر بابا.
وقتی کلاس سوم مدرسه جشن تکلیف برایمان گرفت.مادرم یک چادر نماز زیبا برایم دوخته بود هم برای نماز استفاده می کردم هم موقعی که بیرون می رفتم می پوشیدم. چون شروع حجاب برایم با مهربانی خادم مسجد بود به چادر علاقه داشتم و از دوره ی راهنمایی چادر مشکی پوشیدم.من چادرم را دوست دارم.