به گزارش روابط عمومی و مرکز رسانهای جنبش استادی بسیج ایران (جابا)، جامعه اندیشکدهها با انتشار مقالهای به بحث بررسی و ارزیابی ستاد احیای دریاچه ارومیه پرداخته است، در این مقاله که از جمله مطالعات صورت گرفته در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در سال 98 است چنین آمده:
به علت افزایش نگرانی ها درباره وضعیت دریاچه ارومیه، ستاد احیای دریاچۀ ارومیه در دولت یازدهم تشکیل شد. رویکرد دولت محور این ستاد و عدم موفقیت در آگاهی بخشی به جامعه، موجب عدم مشارکت کشاورزان در کاهش مصرف آب گردید. این در حالی است که یکی از اصلی ترین راهبردهای این ستاد، کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی است. از طرفی دیگر، به واسطه داشتن رویکرد فنی به مسئله پیچیده مدیریت آب، پروژه های فنی تعریف و اجرا شد که تنها نتایج مقطعی به دنبال دارند. همچنین هدف گذاری های ستاد برای حل مسئله، در بعضی موارد به دور از واقعیت است.
ضرورت و اهداف پژوهش
در طی دو دهه گذشته، به تدریج مجموعه ای از عوامل طبیعی و انسانی موجب به هم خوردن تعادل آبی دریاچه ارومیه شده اند. برنامه احیای دریاچه ارومیه در دولت یازدهم آغاز گردید که به دلیل عدم شفافیت، این فعالیت ها با طیف گسترده و متفاوتی از اظهارنظرهای موافق و مخالف روبهرو شدهاند. در روند این گزارش سعی شده است یک قضاوت بی طرفانه بر اساس مستندات موجود، میزان موفقیت طرح احیای دریاچه ارومیه مورد ارزیابی قرار گیرد. ابتدا رویکرد کلی حاکم بر برنامه احیای دریاچه ارومیه آسیب شناسی شده و تاثیرات رویکرد مسئولین ستاد بر این برنامه ملی تبیین می شود. سپس عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه و نتایج برنامه ها و اثرات آن ارزیابی می شود.
ارزیابی رویکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه
با توجه به چندین دهه بی توجهی به حفاظت و پایداری منابع آب، بستر مدیریت منابع آب کشور برای انجام اصلاحات آبی مشابه برنامه احیای دریاچه ارومیه بسیار نامناسب است. بنابراین انتظار موفقیت چنین برنامه هایی پایین خواهد بود. با این وجود، بررسی ها نشان می دهد که رویکرد این ستاد در خصوص مدیریت آب، موارد زیر را شامل می شود:
ارزیابی عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه
بررسی عملکرد ستاد از دو جنبه صورت گرفته است. در وهله نخست سعی شده تا بر هدف گذاری های انجامشده توسط ستاد تمرکز گردد و در ادامه به اثربخشی اقدامات ستاد احیا پرداخته شده است. طبق هدف گذاری صورتگرفته توسط ستاد احیای دریاچه ارومیه، سه دوره زمانی برای احیای این دریاچه مد نظر قرار گرفته است. در این چارچوب، دوره زمانی سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ به عنوان دوره تثبیت، دورۀ زمانی ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ به عنوان دوره احیای دریاچه، و سال ۱۴۰۲ به عنوان دوره احیای نهایی تعیین شده است. این برنامه ریزی ها به گونه ای انجام شده که تا سال ۱۴۰۲ تراز دریاچه به تراز اکولوژیک بازگردد. برای رسیدن به این اهداف، مجموعهای از راهکارها توسط ستاد احیای دریاچه ارومیه در قالب شش بسته کلی تهیه شده است. این بستهها شامل موارد زیر هستند:
۱- کنترل و کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی.
۲- کنترل و کاهش برداشت از منابع آب سطحی و زیرزمینی حوضه.
۳- اقدامات حفاظتی و کاهش اثرات.
۴- اقدامات مطالعاتی و نرمافزاری.
۵- تسهیل و افزایش حجم آب ورودی به دریاچه از طریق اقدامات فیزیکی و سازه ای.
۶- تامین آب برای دریاچه از منابع جدید.
در یک ارزیابی کلی می توان گفت که هدف گذاری ستاد احیا بلندپروازانه و در برخی از موارد بدون پایه های علمی دقیق بوده است. کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی، اصلی ترین راهبرد ستاد بوده و موفقیت برنامه تدوین شده احیای دریاچه، منوط به نتیجه بخشی آن است. اما طبق اطلاعات نهادهای مختلف داخلی و خارجی در ارتباط با حجم منابع آب تجدیدپذیر و میزان مصرف آب کشاورزی حوضۀ ارومیه، هدف گذاری های ستاد احیای دریاچه ارومیه بسیار دست بالا بوده است و با روشهای اجرا شده و بدون تغییر جدی در سطح زیرکشت امکانپذیر نیست. علاوه بر این، کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی لزوماً باعث تولید روان آب برای دریاچه نخواهد شد. موضوع دیگر که در آسیب شناسی رویکرد ستاد نیز مطرح شد، تمرکز بر پروژه های فنی و مهندسی برای دستیابی به اهداف احیای دریاچه ارومیه است.
عملکرد این ستاد در خصوص کاهش مصرف آب نیز با شکست مواجه شده است. از جمله شواهدی که بر این موضوع صحه می گذارند شامل موارد زیر است:
جمع بندی
در این گزارش تلاش شد که با آسیب شناسی رویکرد و عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه، ارزیابی مناسبی از این ستاد ارائه شود. بررسی ها نشان میدهد که در حوزه رویکرد این ستاد مشکلاتی مانند دولت محور بودن مسئله، داشتن نگاه فنی و بسندهکردن به نتایج مقطعی وجود دارد. عملکرد این ستاد نیز که نتیجه این رویکرد هاست، هدف گذاری های مناسبی ندارد. این موضوع موجب شده است که بسیاری از اهداف عملی نشده یا نتایج معکوس بدهند.
انتهای پیام/