به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، جنبش استادی بسیج استان گیلان در تحلیلی کوتاه از وقایع لبنان و به قلم صادق آقازاده آورده است:
پس از جنگ جهانی اول و سرمستی دول فاتح بلافاصله تصمیم بر تقسیم سرزمین ها، آن هم با واژه ی پرطمطراق "قیمومت" صورت پذیرفت.
سردمداران استعمار اینبار منطقهای تحت عنوان سوریه بزرگ را در راستای منافع سیاسی-اقتصادی بین خود تقسیم نمودند. انگلستان، فرانسه و البته روسیه که در پی مشکلات داخلی و انقلاب کمونیستی ۱۹۱۷ از این صحنه خارج شد و در سال ۱۹۲۳ دو کشور سوریه و لبنان از سوی جامعه ملل رسما تحت قیمومت فرانسه قرار گرفت و حکومت لبنان توسط یک فرماندار فرانسوی اداره شد.
جالبتر آنکه در سال ۱۹۲۶ این فرانسه بود که قانون اساسی لبنان را نگارش و اعلام نمود! و سنگبنای بمب تاخیری _ جمعیتی جدیدی در آن جغرافیا شکل گرفت.
فرانسویها مقرر کردند، رئیس جمهور که در آن مقطع از قدرت سیاسی بالایی برخوردار بود از طیف مسیحی(مارونی) و از طرفداران غرب و فرانسه، نخست وزیر از طیف مسلمانان سنی، رئیس مجلس از طیف مسلمانان شیعه و وزرا نیز از سایر فرقهها تعیین شوند.
نتیجه آنکه پس از این تفکیک مذهبی-طایفهای از سوی فرانسه، بحرانی جدید به نام جنگهای داخلی به مدت ۱۵ سال لبنان را فراگرفت.
این ارتباط تنگاتنگ تا آنجا پیش رفت که مسیحیان مارونی، فرانسویها را " مادر مهربان" نامیدند!
بسیاری از مارونیها دارای تابعیت فرانسه هستند و حتی برخی از مسئولین لبنان همزمان در فرانسه نیز مسئولیت داشتند!به عنوان نمونه وزیر سابق فرهنگ لبنان که همزمان مشاور وزیر فرانسه بود!
این گرایشات و وابستگیهای تاریخی، حوزه اثرگذاری فرانسه بر تحولات لبنان را دوچندان نمود.
بی شک این اشاره تاریخی زمانی اهمیت بیشتری می یابد که به تحولات اخیر در لبنان گره میخورد، از منظر حضور امانوئل مکرون در پسا انفجار گمرک بیروت و اظهارات سخیف او در ارائه مهلت چند روزه به مسئولان لبنانی در حل مشکلات و در صورت عدم کارایی آنان، بدست گرفتن مسئولیت سیاسی در لبنان، در راستای همان "توهم قیمومت" ارزیابی می گردد.
شاید فرانسه، اتحادیه اروپا و ایالات متحده فراموش کردهاند که بخش عظیمی از وضعیت کنونی لبنان ماحصل روی کار بودن نیروهای مطیع غرب طی سالهای گذشته و البته شیطنتهای هوشمندانه آنان در لبنان است.
لبنان بدهکارترین کشور دنیاست، قروض این کشور بیش از ۸۰ میلیارد دلار اعلام شده که معادل ۱۷۰ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است. نرخ بیکاری در این کشور ۳۵ درصد می باشد، بیش از ۴۵ درصد مردم این کشور(معادل ۷ میلیون نفر) زیر خط فقر زندگی میکنند، هر دلار ۵هزار لیر لبنانی است و ۷۰ درصد ارزش خود را در برابر دلار از دست داده است و البته به این آمارها اتفاق اخیر تخریب گسترده گمرک بیروت و هزینههای چند ده میلیارد دلاری جبران آن خسارت را نیز باید اضافه نمود.
موارد مذکور، نتایج بخشی از یک فرایند مدیریتی ناکارآمد، غیر متعهد و منفعت طلب در لبنان است که اتفاقا ذیل همگرایی با غرب، وضع کنونی را رقم زده است. اما گویا اکنون و پس از پیروزیهای محور مقاومت و بازیگری اثربخش حزب الله در ابعاد داخلی لبنان، وقت مناسبی برای تسویه حساب سیاسی و بازپسگیری قدرت مطلق در این کشور است.
با این همه باید منتظر ماند و دید تا در آینده نزدیک عملکرد این "میهمان ناخوانده " چه نتایج اسفناکی برای ملت لبنان به بار خواهد آورد...
انتهای پیام/
منبع: روابط عمومی جنبش استادی بسیج استان گیلان