بسم الله الرحمن الرحیم
پیامدهای توافق میان امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی که هر دو پس از جنگ جهانی دوم توسط دولت استعماری و بیگانه انگلستان شکل گرفتهاند و اتفاقاً فاقد عمق استراتژیک به لحاظ جغرافیای سیاسی و نظامی میباشند، از جهات مختلف قابل بررسی می باشد.
امارات متحده عربی به عنوان یک کشور عربی - اسلامی حاشیه جنوبی خلیج فارس، بدون در نظر گرفتن پیشینه تاریخی مناسبات اعراب با رژیم صهیونیستی و عواقب آن، تن به این ذلت داده است. توجه به شکست طرح های سازش همچون طرح کمپ دیوید و عاقبت افرادی همچون انور سادات و یاسر عرفات برای عبرت در همکاری و سازش با رژیم غاصب و تروریستی اسرائیل کافی است.
بیشک اگر جریان مقاومت اسلامی نبود که توانسته اسرائیل را درون مرزهای اشغالی به انزوا بکشاند نه تنها طرح نیل تا فرات که امروزه شاهد چنبره این رژیم غاصب بر بسیاری از کشورهای عرب منطقه بودیم.
کشورهای بیگانه و رژیم صهیونیستی همواره با طرح ایران هراسی مانع از اعتماد سازی، حفظ امنیت و اتحاد کشورهای اسلامی در حاشیه خلیج فارس شدهاند و از دیگر سو میکوشند برای رژیم صهیونیستی که تروریسم دولتی را به صورت رسمی اجرا و اعلام مینماید با برقراری اینگونه روابط ایجاد مشروعیت نمایند.
توسعه و رشد اقتصادی کاریکاتوری و روبنایی امارات در چند دهه اخیر موجب توهم خود برتر بینی این کشور در رقابتهای منطقهای شده است. تا جاییکه اموال و امکانات مسلمین را از یک سو به پای تروریستها در سوریه و لیبی میریزند و از سویی بر سر مردم مظلوم یمن آورار میکنند.
و اما اکنون تصمیم بزدلانه محمد بن زاید برای توافق با رژیم کودککش و نامشروع صهیونیستی نه تنها نتیجه برد-برد نخواهد داشت، بلکه هر دو با تنشها و بحران های متعدد امنیتی و بحران های ناشی از این توافق روبرو خواهند شد. این توافق نشان داد که نگاه حاکمان اماراتی به آینده در راستای چشم انداز استراتژیک، واقعگرایی سیاسی و آینده نگری نیست و امنیت دست جمعی و صلح پایدار در راستای آرمانهای ملتهای اسلامی را به تاخیر خواهد انداخت. قرار گرفتن بن زاید در آغوش ترامپ (که پیشتر آلسعود را گاو شیرده خوانده بود) و نتانیاهو جز ننگ و حقارت برای حاکمان امارات آورده ای به همراه نخواهد داشت.
رژیم صهیونیستی، حاکمان امارات و سایر دولتهای عربی که سودای برقراری روابط حسنه با اشغالگران را دارند و اربابانشان بدانند که هر گونه دخالت در معادلات منطقهای یا امنیت جمعی از سوی آنها، پاسخ کوبنده جبهه مقاومت اسلامی و امت اسلامی را به همراه خواهد داشت.
تبدیل شدن از قدرت خرد به قدرت منطقهای در گرو همکاری، اعتماد سازی، ایجاد نظام امنیت دست جمعی، اتحاد کشورهای منطقه و وحدت اسلامی میباشد، در غیر این صورت سرنوشت صدام، قذافی و مرسی به وسیله مردم کشورشان در انتظار سازشکاران با قدرتهای بیگانه و رژیم جعلی خواهد بود.
ساکنان خلیج فارس آگاه باشند که پیامد حضور امنیتی رژیم تروریستی در منطقه خلیج فارس، افزایش ناامنی را دامن میزند و حفظ امنیت منطقه ای به همکاری دست جمعی کشورهای منطقه خلیج فارس نیاز دارد. البته باید به امارات هشدار بدهیم که کوچکترین تهدیدی علیه منافع جمهوری اسلامی که بواسطه این پیمان ننگین صورت بگیرد با واکنشی سخت و پشیمان کننده و بلکه نابودکننده ای مواجه خواهد شد.
ساکنان ساختمان های شیشه ای دبی و ابوظبی بدانند که به دیوار سست و غیرقابل اطمینانی تکیه زده اند.
جنبش استادی بسیج استان هرمزگان