به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج،شاید برای شما هم پیش آمده باشد که وقتی وارد یک جمع میشوید فرزند کوچکتان خودش را پشت سر شما یا پدرش پنهان کند و حاضر نباشد کلمه ای با هیچکس حرف بزند. این موقع ها حتماً تعجب میکنید که چرا فرزند بازیگوش و پر حرف داخل خانه ناگهان در جمع گوشه گیر و ساکت میشود. نگران نباشید فرزند شما هیچ اختلالی ندارد. او فقط کمی خجالتی است و این مشکل هم راه حل دارد.
خجالت چیست؟
به گزارش فرادید؛ خجالت یک نوع ویژگی شخصیتی است، نه عیب و ایراد است و نه اختلال، بنابراین خانوادهها نباید از خجالتی بودن فرزندان بترسند. جالب است بدانيد دانشمندان ميگويند خجالتی بودن در بعضی فرهنگها مورد پسند و ستايش مردم است و از راه فرهنگ جامعه به کودکان به ارث میرسد.
در علم روانشناسی خجالتی بودن یک واکنش طبیعی به محیط یا افراد غریبه است، که اندکی ترس و کنجکاوی هم در خود دارد. اگر دقت کنید شيرخواران با ديدن غريبهها رویشان را برمیگردانند یا کودکان نوپا به زمين نگاه میکنند و به پدر يا مادرشان میچسبند و حتی ممکن است در اين شرايط انگشت شست خود را بمکند.
اما بيشتر بچهها قبل از ۳ سالگی این حالت را ندارند و به راحتی با همه ارتباط برقرار ميکنند و به نظر بسيار اجتماعی میآيند اما بعد از اين سن، ترس بيشتر کودکان از غريبهها شروع میشود و آنها حس خجالت و شرمندگی را ياد میگيرند. حالا ازاینجا به بعد کار شما شروع میشود و باید بدانید با کودک خجالتی خود چطور رفتار کنید.
چه باید کرد؟
برای اولین قدم باید بدانید پذیرش کودک خجالتی مهمترین کار است. کودک خود را آنطور که هست بپذيريد، نه آنطور که دوست داشتيد يا انتظار داريد باشد. کودک باید بداند که همینطور که هست مورد پذیرش والدین است و این موضوع به تقویت اعتماد به نفس او کمک میکند. کودکان خجالتی معمولاً از ایجاد ارتباط با غریبهها فرار میکنند در این شرایط شما باید با او همدلی نشان دهید.
مثلاً اگر کودکی به دلیل کمرویی از رفتن به زمین ورزش و بازی کردن با دیگران دوری میکند، پدر و مادر میتوانند به او بگویند: «من احساس تو را به خوبی درک میکنم. من هم خودم گاهی چنین احساسی داشتم وقتی نمیدانستم چهکار باید بکنم و دیگران مرا تماشا میکردند» با نشان دادن همدلی، پدر و مادر به کودک کمک میکنند که حس کند او را درک کرده و پذیرفتهاند و به او کمک میکنند که هیجاناتش را بشناسد، درباره آنها صحبت کند و دنبال راهی برای کنترل این هیجانات باشد.
پرخاشگری نسبت به کودکی که با ترسهایش درگير است بههیچوجه مناسب نيست
حرفهای دیگران خیلی در روند بهتر شدن فرزند شما تأثیر دارد. اگر شخصی بزرگسال میگوید که کودکتان خجالتی است و او این حرف را میشنود شما فوراً با گفتن جملاتی مثل «فرزندم در حقیقت با افرادی که میشناسد زودجوش است» پاسخی مناسب به این اظهار نظرات بدهید.بحث را منحرف کنید و اجازه ندهید این فکر در سر فرزند شما باقی بماند. این موضوع را به آنها یاد دهید که خجالتی بودن در حد طبیعی چیز صحیح و پذیرفتنی است و اینکه آنها میتوانند با تلاش و کوشش به این رفتار غلبه کنند و شخص متفاوتی شوند.
یکی از مشکلات کودکان خجالتی این است که مورد قضاوت دیگران قرار بگیرند، ترس و اضطراب ناشی از این موضوع سبب بروز حس حقارت در آنها میشود. باید به طور مرتب به حرفهای کودک و چیزهایی که از اطرافیان شنیده گوش کنید. به او اعتماد به نفس بدهید. هرچه شما بیشتر با او صحبت کنید، برقراری ارتباط با دیگران برای او راحتتر خواهد شد. بزرگترین اشتباهی که خانوادهها انجام میدهند این است که خودشان برچسب خجالتی بودن روی بچهها میزنند و با این کار اجازه میدهند دیگران هم فرزندشان را قضاوت کنند.
«ببخشيد، اين پسر من خيلي خجالتی است» يا «دخترم خجالت ميکشد، براي همين نميآيد تا با دختر شما بازی کند.» اينها همان جملات اشتباهی است که مادر و پدر يک کودک خجالتی معمولاً زمان روبهرو شدن با ديگران به زبان میآورند و نمیدانند اين کار به او اين پيام را ميدهد که چيزي غيرطبيعی در وجودش هست و شما از اين بابت شرمنده يا نگران هستيد.
همين موضوع احساس گناه و تقصير را در فرزند شما ایجاد میکند. اين کار به جای آنکه کودک را در رويارويی با حس خجالت، مقاوم کند، بدتر او را گوشهگير و ساکت میکند. بهترین راه حل برای مواجه شدن فرزندتان با فامیلهای غریبهتر این است که به او بگوييد: «عمه دوست دارد تو را ببوسد، تو هم عمه را ببوس.» اما اگر به کودک بگوييد: «خجالت نکش!» او حتماً بيشتر خجالت خواهد کشيد.
کودک خجالتی شما، اصلاً دوست ندارند مرکز توجه يک جمع باشد؛ بنابراین شما نبايد کاری کنيد که ناگهان همه متوجه کودکتان بشوند. مثلاً اينکه از کودک بخواهيد جلوی يک جمع که برای اولین بار آنها را میبيند، ساز بزند يا برای آنها شعر بخواند، کار اشتباهی است. کودکان دوست دارند فقط برای کساني اين کار را بکنند که به آنها اعتماد داشته باشند.
اين رفتار شما نه تنها به رفع احساس خجالت کمکی نمیکند بلکه باعث سرخوردگی کودک میشود. بهويژه در دوران پيشدبستانی که زمان ساختهشدن اعتماد به نفس کودک است. یادتان باشد سخنرانی و اجرا در جمع ترس شماره يک بزرگسالان است، چه برسد به بچهها.
یکی دیگر از اشتباهات والدین در مقابل بچههای خجالتی این است که به این رفتار کودک بها میدهند و او را از حضور در جمع محروم میکنند. ثبتنام نکردن کودک در کلاس ورزش به این بهانه که او خجالتی است، موضوع را وحشتناکتر از آن چیزی میکند که هست.
همیشه ترس والدین به کودک القا میشود و همین کار سبب ترس او و خجالتیتر شدنش میشود. باید اجازه بدهید کودک با مشکلاتش کنار بیاید و جایگاهی در میان دیگران برای خود باز کند.دقت کنید خجالتی بودن نباید ادب را از کودک بگیرد. وقتی جایی میروید یا با کسی روبه رو میشوید، از او بخواهید سلام کند یا بابت کادویی که دریافت کرده تشکر کند.
یکی از فکرهایی که این بچهها را اذیت میکند این است که همیشه فکر میکنند دیگران در مورد آنها بد قضاوت میکنند. پس هر بار کار درستی انجام میدهد، او را تشویق کنید. گفتن این جملات را فراموش نکنید «من به تو افتخار میکنم. تو توانستی از ترسهایت فاصله بگیری.» یا «چه قدر شجاعی!» و ...
لازم نیست حتماً برایش تولد بگیرید و تمامی دوستانش را دعوت کنید. همینطور او را مجبور نکنید به تولد دوستانش برود و در جمعی از بچهها حاضر شود. کودکان خجالتی ترجیح میدهند فقط با یک نفر بازی کنند. سعی کنید کودکی که به عنوان همبازی برای او انتخاب میکنید کوچکتر از او باشد تا بتواند بر او تسلط داشته باشد و اعتماد به نفس پیدا کند.
برای هر کودک بهترین معلم خانواده است. اگر میخواهید فرزندی برونگرا داشته باشید باید خودتان اینگونه رفتار کنید. دوستانتان را دعوت کنید، هنگامی که در صف ایستادهاید با افراد صحبت کنید و با کودکان دیگر درباره سن و سال فرزندتان صحبت کنید و بگذارید فرزندتان در این فعالیتها سهیم و شریک شود. هر چه بیشتر با مردم تعامل داشته باشید و از این طریق الگو و نمونه کاملتری از رفتار برونگرا به کودکتان نشان دهید رفتار بهتری از فرزندتان میبینید.
بعضی از بچهها تلاش میکنند که خجالتی نباشند اما کمتر موفق میشوند و این باعث سرخوردگی آنها میشود. این شرایط زمان خوبی است برای آنکه فواید رفتار برونگرا و اجتماعی را برایش توضیح دهید تا اگر در اولین تلاشش برای برونگرایی به شکست رسید همه چیز را رها نکند و انگیزه تلاش مجدد داشته باشد.
مثلاً به او بگویید اگر بتواند دوست پیدا کند حتماً ساعات خوش و خرم بیشتری با سایر کودکان خواهد داشت؛ و اینکه برونگرا بودن به داشتن قدرت و موفقیت بیشتر در مدرسه کمک میکند. اگر فرزندتان به حد کافی بزرگ است سراغ فواید طولانی مدت اجتماعی بودن بروید تا اهمیت این رفتار برای شکلدهی آیندهاش را درک کند.
یادتان باشد پرخاشگری نسبت به کودکی که با ترسهایش درگير است بههیچوجه مناسب نيست. پذيرش، عشقورزی و تشويق از مهمترین نکات برای پرورش کودک خجول است.هرگز کودکتان را مسخره نکنید و به دیگران نیز اجازه ندهید که این کار را بکنند. حتی اگر لازم شد کودکتان را از جمع کودکانی که او را مسخره میکنند دور کنید.
با کودکتان صحبت کنید و به او بگوئید که حرف دیگران اهمیتی در زندگی آن ها ندارد. برای آن ها از مواردی که در گذشته خودتان مورد تمسخر دیگران قرار گرفته بودید صحبت کنید. خود افشاگری شما به فرزندتان کمک میکند که احساس ناراحتی کمتری از مسخره شدن توسط دیگران پیدا کند.
یک کودک کمرو اگر بتواند در یک موقعیت جدید حتی یک دوست هم پیدا کند، احساس آسایش بیشتری دارد و نهایتاً با کودکان بیشتری به تعامل میپردازد. پدر و مادر یا معلم میتوانند دو بچه را برای بازی کردن با یکدیگر انتخاب کنند و با هر دوی آنها در مورد فعالیتها و علایق مشترک، صحبت کنند. پدر و مادر یا معلم میتوانند به آن دو کودک کار مشترکی بدهند (مثل سر هم کردن یک پازل) و از آنها بخواهند با هم آن را انجام دهند.
بازیهای مختلف و جدیدی خارج از فعالیتهای روزمره فرزندتان انجام دهید؛ مثل ملاقات با یک شاگرد جدید در مدرسه یا کارها و بازیهایی ترتیب دهید تا او بتواند به طور یکسان همه موقعیتهای اجتماعی را تجربه کند. به عقیده روانشناسان تکرار بعضی از بازیها و نقشها کمک میکند تا فرزندانتان کمتر احساس ترس و نگرانی کرده و راحتتر دوستی صمیمانهای با دیگران داشته باشند.
شاید تا به حالی این جمله را از مربیهای کودک شنیده باشید: «هر چه کودک کوچکتر، گروه دوستي هم کوچکتر» این یک قانون ساده است که به شما هم در حل مشکل خجالت فرزندتان کمک میکند. اگر ميخواهيد عادتهای اجتماعی فرزندتان را تقويت کنيد، اين کار را بايد از اجتماعات کوچک شروع کنيد. مثلاً برای شروع، معرفی يک دوست جديد هم سن و سال بهعنوان همبازی به فرزندتان کافی است. دوست کودکتان را به خانهتان دعوت کنيد به اين ترتيب تعداد چيزهای جديدی که فرزندتان یکباره با آنها روبهرو میشود، کم خواهد شد و او آسانتر با شرايط کنار خواهد آمد.
بعد از چند هفته اجازه دهيد تا فرزندتان به خانه دوستش برود. وقتی کودک چند ماهی را با همبازی جديد گذراند و به او عادت کرد، حالا ميتوانيد عضو جديدی را وارد گروه کنيد و از والدين اين کودک هم بخواهيد تا اجازه دهند بچهها به نوبت در منزل هر کدام از اعضای گروه با هم بازی کنند به اين ترتيب گروه دوستان کمکم بزرگتر میشود و در عين حال شما قادر به کنترل اوضاع هستيد.
حرف آخر اینکه به ياد داشته باشيد که خجالتی بودن هميشه هم بد و نامطلوب نيست؛ اين ويژگي به همراه خود صفات ديگری را هم میآورد که مثبت و مطلوب هستند مثلاً احتياط بيشتر، مشاهده دقيقتر و گوش دادن بهتر به گفتههای اطرافيان. حتي میگویند کودکانی که خجالتی هستند، در آينده گوش شنوای بهتر و دوستان وفادارتری خواهند شد.
فرادید