راه هنوز ادامه دارد...
مبارزه با کرونا؛ یادآور جلوههای دفاع مقدس/ روایت هفت ماه دفاع مقدس با عبور از تاریخ
شیوه ویروس کرونا پس از گذشت هفت ماه، جلوه های هشت سال دفاع مقدس را دوباره رقم زد.
به گزارش خبرگزاری بسیج از یزد، کروناویروس، بزرگترین چالش قرن بیست ویکم برای بشر، ویروس منحوسی که ابتدا نامش ذر دنیا صدا کرد و الان هفت ماه است که این شهر و ان شهر، صدای مردم دنیا را دراورده است.
یک اتفاق کم سابقه که جان بسیاری از مردم را گرفت و هر روز با تغییر رفتارش تعجب علم پزشکی را برمی انگیزد.
هر چند با شیوع این ویروس اتفاقات ناخوشایند و بدمنظری دنیا را فرا گرفت، فقر، مشکلات معیشتی و بهداشتی، تعطیلی بازارها و به هم خوردن اقتصاد کشورها، کم شدن ارتباط بین مردم جهان و صدها آسیبی پیدا و پنهان که در حوصله این نوشتار نمیگنجد، اما این اتفاق زمینه بروز صحنهها عجیب و استثنایی شد که مردم به ویژه در ایران تنها یک بار تجربه کرده بودند ان هم دفاع مقدس بود.
هشت سال دفاع مقدس هر چند در برههای تاریخی سختی ها، زشتی و اتفاقات ناگواری را به مردم ایران تحمیل کرد، اما در کنار همه بدیها، جنگ صحنه بروز ایثارگری ها، جانبازی ها، رشادتها و از خود گذشتگیهایی بود که کمتر در تاریخ این سرزمین دیده میشد.
شیوه ویروس کرونا هم در ایران پس از گذشت هفت ماه همچنان در عرصه این جهان میتازد و ایران ما هم از این ویورس منحوس در امان نیست، اما همین ویروس صحنههایی را رقم زد که تاریخ تا ابد به ان میبالد و در کنار سایر میراث ماندگارش در حافظه خود نگه خواهد داشت.
با شروع جنگ تحمیلی و یورش به شهرهای جنوبی کشور، اولین جان نثاریها مربوط به مردم این شهرها بود، خرمشهر، ابادان، سوسنگرد علرغم هجمه عظیم اتش دشمن با جان نثاری، سلاح به دست، زن و مرد در خانه ایشان ماندن و از شهر و خاکشان جانانه دفاع کردند، این اتفاق بازهم در اسفند ماه نود و هشت و نوروز ۹۹ تا حدود دیده شد، با هجوم ویورس کرونا مردم برای حفظ سلامتی خود و دیگران، چندین ماه را در خانه ماندند، سیزده نوروز ۹۹ به عنوان عجیبتترین و البته زیباترین روز طبیعت برای همیشه در یادها خواهند مانند که مردم چگونه روز سیزدهم فروردین را با همدلی در خانه ماندند و خیابانهای شهر خلوتترین روزهای خود را ثبت کرد!
زمانی نیروهای بعثی عراق به خاک ایران هجوم اوردند، علیرغم شرایط جنگی و اوضاع بی سامان اقتصادی، هر کسی با هر توان، مال و جان خودش را برای پیروزی رزمندگان به میدان آورد، یکی فرزندش را اهدا کرد و دیگری فرش زیرپایش را، همین اتفاق زیبا باز دوباره در زمانی که کرونا اوج گرفته صحنههایی خلق شد که بی شباهت به ان دوران نبود، پرستاران و کادر درمان با اینکه دشمنشان نا شناخته بود با دل و جان در کنار بیماران ماندند، پرستار مادری که ماهها فرزندش را ندیده بود، خانوادههایی که صبورانه دوری فرزندشان که در خط مقدم مبارزه با کرونا تلاش میکرد را تحمل میکردند.
چه صحنههای زیبایی خلق شد زمانی که امام امت در دل میدان، صحبت از کمک مومنانه و مواسات و همدلی به میان اورد و چه جانانه امتش برای همدلی و کمک به هم به میدان امدند، انقدر صحنههای همدلی به اوج رسید که تاریخ در مقابل ان همه یک صدایی به ستوه امد و مجبور شد حکایت را برای ایندگان به گونهای دیگر روایت کند.
در دفاع مقدس تا کمبودی در خط مقدم برای رزمندگان پیش میامد، کمر همت را میبستند و خانه و مسحد و حسینیه میشد محل پشتیبانی اقلام ضروری برای خط، هرگز یادمان نمیرود زمانی که کادر درمان در خظ مقدم مبارزه با کرونا با کمبود ملزونات بهداشتی و حفاظتی روبرو بودند و چه جانانه خانه مادران شهید به کارگاه تولید ماسک تبدیل شد، حسینیه ها، مساجد، پایگاههای بسیج برای تامین نیاز پرستاران صف کشیده وفعال شدند.
صحنههایی که خلق شد چقدر شبیه خط مقدم جنگ تحمیلی بود، پرستارانی که برای استراحت تنها دقایقی را با گذاشتن سر روی دیوار کمی از خستگی خود کم میکردند، ناخوداگاه شبهای عملیات و خستگی مفرط رزمندگان را یاداوری میکرد.
شب هایعملیات چه عاشقانههایی بود بین رزمندگان کهای برادر اگر شهید شدم ان دنیا شفاعتم کن، دعا و توسل چقدر به رزمندگان روحیه میداد و جانانه به دل دشمن میزدند و فردای ان روز برادری در کنار پیکر به خون گشته برادرش وداع میکرد، در روزهای ابتدایی شیوع کرونا هم باور نداشتیم روزی فرا رسد و شهدای مدافع سلامت هم به خیل شهدا اضافه شود، چه شبها که پرستاران خسته از شب بیداریها به دعا و نیایش میپرداختند و با روحیهای مضاعف برای جدل با این ویروس منحوس خود را قوی میکردند.
جنگ تحمیلی صحنه حضور همگانی بود، بسیج، هلال احمر، قشرهای مختلف اعم از روحانیون و طلاب که جانانه برای دفاع از خاک و ناموس خود به میدان امدند و چه زیبا این صحنهها در روزهای کرونایی تکرار شد، روحانیون و طلاب پیش قدم شدند و با حضور در خط مقدم مبارزه با کرونا کمک رسان کادر درمان و بیماران شدند، درست زمانی که فردی به علت کرونا فوت میکرد حتی نزدیکترین افراد خانواده اش هم جرات نمیکردند به پیکر او نزدیک شوند، اما طلاب ایثارگرایانه برای کف و دفن این افراد تا پای جان حاضر شدند.
امروز همچنان دفاع مقدس در جبهه مبارزه با کرونا ادامه دارد، با همه این شباهتهایی که گفته شد، نتیجه مشترک این دو مبارزه هم جالب است؛ پیروزی؛ امری که با همدلی و همراهی مردم و رعایت نکات بهداشتی به امید خدا محقق خواهد شد و به یاری خدا کرونا ار شکست خواهیم داد.
همیشه ملت ایران در تنگناها و حساسترین مواقع خوش درخشیدند و این ایثارگریها به نوعی با گوشت و پوست و خون مردمان این سرزمین عجین شده است و با تدبیر و تدبر رهبری قاطع و شجاع این ایثارگریها و همدلیها به اوج میرسد و دنیا را به تحیر وا میدارد همانطورکه تاکنون دنیا از حیرت ایران انگشت به دهان مانده است.
یک اتفاق کم سابقه که جان بسیاری از مردم را گرفت و هر روز با تغییر رفتارش تعجب علم پزشکی را برمی انگیزد.
هر چند با شیوع این ویروس اتفاقات ناخوشایند و بدمنظری دنیا را فرا گرفت، فقر، مشکلات معیشتی و بهداشتی، تعطیلی بازارها و به هم خوردن اقتصاد کشورها، کم شدن ارتباط بین مردم جهان و صدها آسیبی پیدا و پنهان که در حوصله این نوشتار نمیگنجد، اما این اتفاق زمینه بروز صحنهها عجیب و استثنایی شد که مردم به ویژه در ایران تنها یک بار تجربه کرده بودند ان هم دفاع مقدس بود.
هشت سال دفاع مقدس هر چند در برههای تاریخی سختی ها، زشتی و اتفاقات ناگواری را به مردم ایران تحمیل کرد، اما در کنار همه بدیها، جنگ صحنه بروز ایثارگری ها، جانبازی ها، رشادتها و از خود گذشتگیهایی بود که کمتر در تاریخ این سرزمین دیده میشد.
شیوه ویروس کرونا هم در ایران پس از گذشت هفت ماه همچنان در عرصه این جهان میتازد و ایران ما هم از این ویورس منحوس در امان نیست، اما همین ویروس صحنههایی را رقم زد که تاریخ تا ابد به ان میبالد و در کنار سایر میراث ماندگارش در حافظه خود نگه خواهد داشت.
با شروع جنگ تحمیلی و یورش به شهرهای جنوبی کشور، اولین جان نثاریها مربوط به مردم این شهرها بود، خرمشهر، ابادان، سوسنگرد علرغم هجمه عظیم اتش دشمن با جان نثاری، سلاح به دست، زن و مرد در خانه ایشان ماندن و از شهر و خاکشان جانانه دفاع کردند، این اتفاق بازهم در اسفند ماه نود و هشت و نوروز ۹۹ تا حدود دیده شد، با هجوم ویورس کرونا مردم برای حفظ سلامتی خود و دیگران، چندین ماه را در خانه ماندند، سیزده نوروز ۹۹ به عنوان عجیبتترین و البته زیباترین روز طبیعت برای همیشه در یادها خواهند مانند که مردم چگونه روز سیزدهم فروردین را با همدلی در خانه ماندند و خیابانهای شهر خلوتترین روزهای خود را ثبت کرد!
زمانی نیروهای بعثی عراق به خاک ایران هجوم اوردند، علیرغم شرایط جنگی و اوضاع بی سامان اقتصادی، هر کسی با هر توان، مال و جان خودش را برای پیروزی رزمندگان به میدان آورد، یکی فرزندش را اهدا کرد و دیگری فرش زیرپایش را، همین اتفاق زیبا باز دوباره در زمانی که کرونا اوج گرفته صحنههایی خلق شد که بی شباهت به ان دوران نبود، پرستاران و کادر درمان با اینکه دشمنشان نا شناخته بود با دل و جان در کنار بیماران ماندند، پرستار مادری که ماهها فرزندش را ندیده بود، خانوادههایی که صبورانه دوری فرزندشان که در خط مقدم مبارزه با کرونا تلاش میکرد را تحمل میکردند.
چه صحنههای زیبایی خلق شد زمانی که امام امت در دل میدان، صحبت از کمک مومنانه و مواسات و همدلی به میان اورد و چه جانانه امتش برای همدلی و کمک به هم به میدان امدند، انقدر صحنههای همدلی به اوج رسید که تاریخ در مقابل ان همه یک صدایی به ستوه امد و مجبور شد حکایت را برای ایندگان به گونهای دیگر روایت کند.
در دفاع مقدس تا کمبودی در خط مقدم برای رزمندگان پیش میامد، کمر همت را میبستند و خانه و مسحد و حسینیه میشد محل پشتیبانی اقلام ضروری برای خط، هرگز یادمان نمیرود زمانی که کادر درمان در خظ مقدم مبارزه با کرونا با کمبود ملزونات بهداشتی و حفاظتی روبرو بودند و چه جانانه خانه مادران شهید به کارگاه تولید ماسک تبدیل شد، حسینیه ها، مساجد، پایگاههای بسیج برای تامین نیاز پرستاران صف کشیده وفعال شدند.
صحنههایی که خلق شد چقدر شبیه خط مقدم جنگ تحمیلی بود، پرستارانی که برای استراحت تنها دقایقی را با گذاشتن سر روی دیوار کمی از خستگی خود کم میکردند، ناخوداگاه شبهای عملیات و خستگی مفرط رزمندگان را یاداوری میکرد.
شب هایعملیات چه عاشقانههایی بود بین رزمندگان کهای برادر اگر شهید شدم ان دنیا شفاعتم کن، دعا و توسل چقدر به رزمندگان روحیه میداد و جانانه به دل دشمن میزدند و فردای ان روز برادری در کنار پیکر به خون گشته برادرش وداع میکرد، در روزهای ابتدایی شیوع کرونا هم باور نداشتیم روزی فرا رسد و شهدای مدافع سلامت هم به خیل شهدا اضافه شود، چه شبها که پرستاران خسته از شب بیداریها به دعا و نیایش میپرداختند و با روحیهای مضاعف برای جدل با این ویروس منحوس خود را قوی میکردند.
جنگ تحمیلی صحنه حضور همگانی بود، بسیج، هلال احمر، قشرهای مختلف اعم از روحانیون و طلاب که جانانه برای دفاع از خاک و ناموس خود به میدان امدند و چه زیبا این صحنهها در روزهای کرونایی تکرار شد، روحانیون و طلاب پیش قدم شدند و با حضور در خط مقدم مبارزه با کرونا کمک رسان کادر درمان و بیماران شدند، درست زمانی که فردی به علت کرونا فوت میکرد حتی نزدیکترین افراد خانواده اش هم جرات نمیکردند به پیکر او نزدیک شوند، اما طلاب ایثارگرایانه برای کف و دفن این افراد تا پای جان حاضر شدند.
امروز همچنان دفاع مقدس در جبهه مبارزه با کرونا ادامه دارد، با همه این شباهتهایی که گفته شد، نتیجه مشترک این دو مبارزه هم جالب است؛ پیروزی؛ امری که با همدلی و همراهی مردم و رعایت نکات بهداشتی به امید خدا محقق خواهد شد و به یاری خدا کرونا ار شکست خواهیم داد.
همیشه ملت ایران در تنگناها و حساسترین مواقع خوش درخشیدند و این ایثارگریها به نوعی با گوشت و پوست و خون مردمان این سرزمین عجین شده است و با تدبیر و تدبر رهبری قاطع و شجاع این ایثارگریها و همدلیها به اوج میرسد و دنیا را به تحیر وا میدارد همانطورکه تاکنون دنیا از حیرت ایران انگشت به دهان مانده است.
یزدرسا
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار