برخی از دختر و پسرها فرق رابطه همسری و دوستی را نمی دانند
به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج، "ازدواج بهنگام" یکی از مهم ترین مسائلی است که جامعه ما از تا حد زیادی از آن محروم شده است!. آمارها خبرهای خوبی را از تعداد مجردان، مجردان قطعی و افرادی که به واسطه طلاق یا مرگ همسرخود بیوه شده اند؛ نمی دهند. بنابر آمار تا یک سال و نیم گذشته ۹ میلیون و ۷۶۹ هزار نفر در سن متعارف ازدواج و هرگز ازدواج نکرده، یک میلیون و ۸۱۰ هزار نفر مجرد نرسیده به سن مجرد قعطی و ۲۲۰ هزار مجرد قطعی به اضافه ۱۱ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر مجرد هرگز ازدواج نکرده در کشور زندگی می کنند که با احتساب افراد بدون همسر در اثر فوت یا طلاق، جمعیت مجردان ایران به رقم ۱۳ میلیون و ۳۲ هزار می رسد.
قعطا با توجه به اینکه از هر پنچ ازدواج سه از آنها به طلاق ختم می شود، آمار مجردان روز به روز افزایش می یابد. بعد از بالا رفتن نرخ سن ازدواج در کشور شیب تند طلاق های "زودهنگام" آن هم در پس ازدواج های "دیرهنگام" یکی دیگر از مشکلات اجتماعی کشور ما محسوب می شود.
تا همین چند ماه پیش بود که اکثریت جامعه شناسان و روانشناسان مؤلفه هایی مانند تفاوت سنی، تفاوت جایگاه اجتماعی، اختلاف طبقات اقتصادی، تضادهای قومی و فرهنگی و دخالت والدین را از مهم ترین دلایل طلاق زوج ها می دانستند. البته در این بین برخی دیگر از محققان و پژوهشگران عرصه ی زن و خانواده محبث تربیت و آماده سازی دختر و پسر برای ورود به زندگی مشترک از قبل از ازدواج و آموزش مهارت های زندگی را از حلقه های مفقوده آموزشی – تربیتی نهاد خانواده و مسئولان آموزش و پرورش و آموزش عالی بر می شمردند.
اگر چه هر کدام از این موارد در اندازه های خود می تواند تأثیر بسزایی در کاهش یا افزایش طلاق در بین زوج ها به ویژه زوج های جوان داشته باشد اما به نظر می رسد مسائل مهم تری نیز در این مقوله باید مورد بررسی قرار گیرد که تا کنون به آن کمتر پرداخته شده است. مسائلی که اگر به صورت خرد به آن نگاه کنیم ذیل مسئله مهم تربیتی و مهارت های زندگی مشترک قرار دارد.
۸۶ استاد دانشگاه با تخصصهای هوش مصنوعی، جامعه شناسی و روانشناسی ماه گذشته نتیجهی یک پژوهشی با موضوع اینکه چه فاکتورهای در رابطهی زوجین باعث افزایش کیفیت رابطه می شود را منتشر کردن. با استفاده از هوش مصنوعی و بررسی روانشناسی دادهها به این نتیجه رسیدند که تفاوت سنی، تفاوت اخلاقی یا حتی شباهت اخلاقی هیچ کدام ضامن لذت بردن و افزایش کیفیت زندگی نمی شود! بلکه فاکتورهای مهم برای افزایش کیفیت زندگی و بالا بردن ارتباط عاطفی هست. ۳ تا عامل :
۱. میزان وفاداری زوج نسبت بهم ۲. میزان صميميت زوج باهم ۳. میزان قدردانی زوج نسبت بهم است که به نظر می رسد این موارد نیز در پس یک مسئله مهم به نام " گفت وگو" و "مستحکم کردن دیواراعتماد" بین زوج ها به وجود آمده و تثبیت می شود نکته مهم در این مسیر جذاب و زیبا این است که وجود این سه عامل مهم، سلامت روانی و جسمانی و حتی موفقیت شغلی زیادی برای زوج ها به دنبال خواهد داشت.
کلیدواژه زوج ها در نخستین روزهای حضور در دادگاه های خانواده " عدم تفاهم" و " عدم اعتماد به شریک زندگی برای ادامه زندگی مشترک " است! چیزی که در روزهای اول پشت شعله های پرحرارت و زبان کش "عشق" گم شده بود و با سپری شدن چند صباحی از زندگی مشترک به ناگاه رخ نمایانده است!.
اما به راستی این تفاهم چیست و به چه صورت به وجود می آید؟ آیا می شود دو فرد که در دو خانواده با تربیت و فرهنگی متفاوت بزرگ شده اند در تمام مسائل در کلام و نگاه اول یک دیدگاه و نظر را داشته باشند؟ خی؛ معمولا این تفاهم که زوج ها به دنبال آن هستند در پس مهارت تحت عنوان "مهارت گفت وگو" و در ساعاتی به نام "ساعات اختصاصی گفت و گوی زن و شوهری" به وجود می آید. متأسفانه در ایران این مدت زمان به کمتر از ۱۷ یا بنابر قولی ۱۵ دقیقه رسیده است و در این زمان اندک نیز زوج ها بدون در نظر گرفتن مهارت های گفت وگو که بخشی از آن خوب شنیدن، قضاوت نکردن و بازخوانی نکردن خاطرات تلخ گذشته است! بر سر و کول یکدیگر می زنند!.
الهه ملاعلی کارشناس مسائل خانواده درگفت و گو با خبرنگار طنین یاس با بیان اینکه متأسفانه ابزارهای نوین ارتباطی مانند شبکه های اجتماعی باعث شده است اعضای خانوده اعم از زن و شوهر، والدین با از فرزندان در دنیای حقیقی از هم فاصله بگیرند، گفت امروزه به جای " شکاف بین نسلی" شاهد به وجود آمدن " شکاف ارتباطی زوجین" هستیم!
وی با بیان اینکه درصد بسیار بالایی از مراجعه کنندگان به مشاوران خانواده از سرد شدن روابط خود با همسرشان گلایه دارند و در سال یا حتی ماه های اول زندگی مشترک به دنبال روزهای گرم آشنایی می گردند! افزود: حرف نزدن زوج ها با یکدگیر و وقت نگذاشتن آنها برای حل مسائل کوچک باعث بروز سخت ترین سوء تفاهمات و به وجود آمدن کوهی از مشکلات در مسیرزندگی مشترک می شود.
ملاعلی، "حرف زدن" به ویژه حرف زدن به جا، آمیخته با مهربانی و اعتماد را سنگ بنای محکم شدن بنیان خانواده دانست و بیان کرد: وقتی زوج ها برای شنیدن صحبت ها، دغدغه ها، شکست ها، پیروزی ها، دلخوری ها و حتی شادی های یکدیگر وقتی را اختصاص نمی دهند، درنتیجه فاصله آنها از یکدیگر زیر یک سقف هر روز بیشتر و بیشتر می شود! دیوار اعتماد بین شان فرو می ریزد و دیوار بدبینی دور تا دور زندگی آنها را فرا می گیرد، این زمان است که طلاق عاطفی مهمان سرزده زندگی شان می شود.
وی با اشاره به این مسئله متأسفانه در چنین شرایطی نخستین راه حلی که به ذهن زوج می رسد، طلاق قانونی است، گفت: اکثریت افرادی زیر ۵ سال زندگی مشترک یا بالای ۱۵ سال زندگی مشترک اقدام به طلاق کرده اند، بعد از مدت کوتاهی پشیمان شده و گاها توانسته اند به زندگی مشترک خود رجوع کنند!.
این مشاور زنان و خانواده افزود: طلاق مانند سرابی است که خواهان را از دور نوید راحتی و آسایش می دهد اما وقتی به آن می رسد جز مشکلات خاص مطلقه ها، تنهایی و افسردگی چیز دیگری به دنبال ندارد! برگزاری جشن ها و مراسمات عجیب بعد از طلاق مثل " جشن طلاق" یا " سلفی هنگام طلاق" ... بواقع یک واکنش روانی است که فرد مطلقه می خواهد ابتدا خود بعد هم اطرافیان را مجاب کند که بسیار خوشحال و راحت است یک تهاجم به سمت افکار یا نظراتی که شاید بخواهند کار او را تقبیح کنند! در حالی که از کوزه همان تراود که در اوست از جدایی همان تراود که در آن است.
این کارشناس مسائل خانواده درادامه با بیان اینکه متأسفانه تا چند دهه گذشته دخالت والدین دختر و پسر بر هم زننده زندگی زوج ها بود گفت: اما امروزه بی تفاوتی بزرگ ترها نسبت به زندگی فرزندان شان و خاموش شدن چراغ هدایت ریس سفیدها و گیس سفیدها در مسیر زندگی آنها باعث شده است که در شرایط حتی بعد از جاری شدن طلاق مادر و پدرها متوجه اوج مشکلات فرزندان شان و جدایی آنها از یکدیگر شوند.
مولاعلی افزود: هنوز هم روند طلاق ها مخصوصا طلاق تفاهمی در کشور ما سریع انجام می شود و این مسئله در کنار مسئله فرامایشی برگزار شدن کلاس های پیش از ازدواج تأثیر بسزایی در افزایش طلاق دارد چرا که به نظر می رسد درد بزرگ زوج های جوان نداشتن مهارت تشکیل زندگی مشترک و برخورد با جنس مخالفی است که حال دیگر نه دوست یا همکلاسی دانشگاه بلکه شوهر یا همسر اوست.
طنین یاس