سازماندهی لشکری از بی هویت ها توسط مصی علینژاد
متأسفانه تعدادی از جوانان کشور ما بازیچه دست به اصلاح براندازانی شده اند که خود چون عروسک های خیمه شب بازی در دستان دشمنان ضد نظام چرخانده می شوند! و هر چقدر خوش دست تر و خوش رقص تر باشند قطعا به عنوان فردی بی وطن و بی هویت تحت حمایت بیشتری قرار خواهند گرفت آنها برای تثبیت این حمایت ها راهی ندارند جز اینکه افرادی مثل خود را تربیت و لشکری از بی هویت ها را سازماندهی کنند!
به گزارش خبرگزاری بسیج، این روزها تصاویر و فیلم های کشف حجاب کرده برخی از مجریان و بازیگران زن شناخته شده تلویزیون و سینما یا حتی ورزشکاران زن تیم ملی در فضای مجازی بازتاب بسیاری دارد.
افرادی که تا چند ماه پیش با حجاب اسلامی در برنامه هایی که بیشتر آنها موضوع خانوادگی یا فرهنگی داشت، حضور داشتند و برای مخاطب خود به عنوان یک الگو یا راهنما صحبت می کردند یا با رعایت حجاب اسلامی در میادین بین المللی شرکت کرده و مورد تقدیر قرار می گرفتند، در تصاویر ضبط شده خارج از کشور، مفاهیمی چون هویت ایرانی، فرهنگ ملی، اعتقادات مذهبی، حجاب و عفاف و آنچه را که تا قبل از آن بودند و مردم قبول شان داشتند، به سخره می گیرند!.
این افراد در ایران به واسطه ی شناخته شدن از طریق همین رسانه ها در فضای مجازی به عنوان سلبریتی ها فعالیت می کردند و در مورد هر آنچه می دانستند و نمی دانستند، اظهار نظر کرده و با جریان سازی هایی که اکثراً خط دهی شده از آن سوی مرزها بود، از این طریق برای خود با کسب جایگاهایی چون دلسوز مردم و معترض؛ محبوبیت کسب می کردند .
و صدالبته که در این مسیر قطعاً از تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم شان بر فرهنگ و سبک زندگی و اندیشه آحاد جامعه غافل نبودند.
اما مهاجرت های غیرمترقبه این دست افراد به خارج از کشور مخصوصا یکی از کشورهای همسایه به بهانه داشتن زندگی بهتر و مرفه تر ؛ لکن در واقع بخاطر پیوستن به شبکه های ماهواره ای که اکثر آنها ضد نظام و محتوای ساخته شده توسط آنها نمونه های بارز هجوم فرهنگی به حساب می آید، آسیب های زیادی را برای جامعه به ویژه جوانان و خانواده ها به وجود می آورند.
زنان بازیگر و ورزشکار مهاجر در نخستین حرکت ها با محدود کردن حجاب خود تکه پارچه ای و بعد کلاهی و بعد تر، بدون حجاب در فضای مجازی فیلم هایی از خود منتشر می کنند که گویی هیچ قصدی جز نشان دادن رفاه زندگی خود در خارج از کشور و مخالفت شان با مقوله شرعی، قانونی، عرفی حجاب ندارند. این حرکت تا جایی نمایشی است که گویی مهاجرتشان از کشور، جز مبارزه با حجاب نبوده است! البته کمی بعد از کشف حجاب، همکاری خود را با رسانه های مغرض نظام که برای مخاطب ایرانی شناخته شده است را اعلام می کنند.
نکته کلیدی در این مهاجرت ها این است که افراد در روزها یا ماه اول ترک وطن، اقدام به سیاه نمایی از وضعیت اقتصادی و شغلی خود در کشور – که قطعا خلاف واقع نیز هست- می کنند در حالیکه هدفی جز موجه نشان دادن مهاجرت خود ندارند! اما کم کم روی دیگر سکه ی مهاجرت شان را نشان می دهند. مثلا در این اواخر یکی از خوانندگان قدیمی کشور که به تازگی با همسرش به ترکیه مهاجرت کرده است در سخنانی عجیب و غریب می گوید که وطن معنای خاصی ندارد ! هر کجا که راحت زندگی کنی و آسایش داشته باشی وطن است! این صحبت ها در نخستین نشانه گیری، هویت یک ملت را هدف قرار داده است، هویتی که پایه و اساس حفظ و شکل گیری بسیاری از مفاهیم ارزشمند ملی، فرهنگی و دینی است.
چیزی که در یکی – دو سال اخیر خطرناک جلوه می کند این است که تعداد بازیگران، ورزشکاران و چهره های شناخته شده ای که دست به مهاجرت های حاشیه دار می زنند به طرز تأمل برانگیزی نسبت به گذشته بیشتر شده است! و این نشان می دهد هر چقدر خواب مسئولین ما سنگین تر می شود، دشمنان و ایادی آنها با دست انداختن به قشر هنرمند و ورزشکار در تکاپوی براندازی فرهنگی و به نسبت آن براندازی سیاسی هستند!
اما نحوه خروج این افراد از کشور، محتوای سخنان شان بعد از مهاجرت ،مشخص شدن روابط آنها با مصی علینژاد و از همه مهم تر، کم کردن حجاب و سپس کشف حجاب آنها و پیوستن شان به شکبه های ماهواره ای از اهمیت بالایی برخوردار است! چیزی که باید خواب را از چشم مسئولین بگیرد؛ مگر اینکه خود را به خواب زده باشند.
بدترین نوع مهاجرت را می توان در چندین مهاجرت اخیر ورزشکاران و هنرمندان ایرانی دید! حرکتی برنامه ریزی شده که در اکثر آنها می توان نوعی "ایران هراسی"، "عدم امید به زندگی در ایران"، " عدم آرامش و امنیت در ایران"، "تضعیف حقوق زنان"، مبارزه با "حجاب اجباری" و در نهایت تبلیغ ازدواج سفید را دید!. چیزی که در یک کلام، وطن دوستی و سبک زندگی افراد را که در نهایت هویت ملی و فرهنگی آنها را تشکیل می دهد، هدف قرار داده است!.
اما رابطه اکثر این افراد با مصی علینژاد نشان از هدف نهایی دارد که خود او در چرایی مبارزه اش علیه حجاب بیان کرده و گفته است: « من فقط برای حجاب اجباری نمیجنگم، حجاب اجباری یکی از ستونهای اصلی جمهوری اسلامی و قابل رؤیتترین نشانه ظلم است. برای من این اولین قدم است برای رسیدن به برابری. همانطوری که ریگان میگفت: «این دیوار را بشکافید.» حجاب همان دیوار است و ما میخواهیم این دیوار را پایین بیاوریم. حجاب اگر برداشته شود، باقی کار آسان خواهد بود..»
صحبت های مصی علینژاد این زنگ خطر را به صدا در می آورد که متأسفانه تعدادی از جوانان کشور ما در غفلتی که از سوی دولتمردان، نخبگان جامعه و خانواده صورت گرفته است بازیچه دست به اصلاح براندازانی شده اند که خود چون عروسک های خیمه شب بازی در دستان دشمنان ضد نظام چرخانده می شود! و هر چقدر خوش دست تر و خوش رقص تر باشند قطعا به عنوان فردی بی وطن و بی هویت تحت حمایت بیشتری قرار خواهند گرفت آنها برای تثبیت این حمایت ها راهی ندارند جز اینکه افرادی مثل خود را تربیت و لشکری از بی هویت ها را سازماندهی کنند!
در این مسیر استراتژی اتاق فرماندهی فرهنگی ضد نظام کشور ما سه گام را برای خود متصور شده اند: « تسخیر افکار ملت ایران ۲. تغییر افکار ملت ایران ۳. در نهایت تغییر رفتار ملت ایران که متأسفانه اکنون توانسته اند در بخشی از اهداف فرهنگی خود به تسخیر افکار و تغییر رفتار دست پیدا کنند! و برای آشنا کردن و تغییر ذائقه فرهنگی و ایرانیان بازیگران و خوانندگان و ورزشکاران تازه به دوران رسیده را به خدمت گرفته اند.
چیزی که نباید فراموش کرد این است که هدف اصلی " تغییر سیاسی ملت ایران است " آنها خوب می دانند که برای تغییر رفتار سیاسی ملت ایران ابتدا باید به دنبال تغییر رفتار ملت ما در حوزه فرهنگی – اجتماعی باشند! این یک حقیقت است و ما اگر فکر کنیم آنها فقط به دنبال تغییر چهره ی فرهنگی – اجتماعی هستند اشتباه بزرگی مرتکب شده ایم.
در حقیقت تغییر چهره فرهنگی – اجتماعی ملت ایران توسط دشمنان، دست آویز و زمینه سازی است برای تغییر نگرش های سیاسی جامعه ما است ؛ بنابراین لازم است وقتی توسط آنها صحبت از « تسخیر افکار » می شود مدافعان فرهنگ کشور ما دقت لازم را داشته باشند.
افرادی که تا چند ماه پیش با حجاب اسلامی در برنامه هایی که بیشتر آنها موضوع خانوادگی یا فرهنگی داشت، حضور داشتند و برای مخاطب خود به عنوان یک الگو یا راهنما صحبت می کردند یا با رعایت حجاب اسلامی در میادین بین المللی شرکت کرده و مورد تقدیر قرار می گرفتند، در تصاویر ضبط شده خارج از کشور، مفاهیمی چون هویت ایرانی، فرهنگ ملی، اعتقادات مذهبی، حجاب و عفاف و آنچه را که تا قبل از آن بودند و مردم قبول شان داشتند، به سخره می گیرند!.
این افراد در ایران به واسطه ی شناخته شدن از طریق همین رسانه ها در فضای مجازی به عنوان سلبریتی ها فعالیت می کردند و در مورد هر آنچه می دانستند و نمی دانستند، اظهار نظر کرده و با جریان سازی هایی که اکثراً خط دهی شده از آن سوی مرزها بود، از این طریق برای خود با کسب جایگاهایی چون دلسوز مردم و معترض؛ محبوبیت کسب می کردند .
و صدالبته که در این مسیر قطعاً از تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم شان بر فرهنگ و سبک زندگی و اندیشه آحاد جامعه غافل نبودند.
اما مهاجرت های غیرمترقبه این دست افراد به خارج از کشور مخصوصا یکی از کشورهای همسایه به بهانه داشتن زندگی بهتر و مرفه تر ؛ لکن در واقع بخاطر پیوستن به شبکه های ماهواره ای که اکثر آنها ضد نظام و محتوای ساخته شده توسط آنها نمونه های بارز هجوم فرهنگی به حساب می آید، آسیب های زیادی را برای جامعه به ویژه جوانان و خانواده ها به وجود می آورند.
زنان بازیگر و ورزشکار مهاجر در نخستین حرکت ها با محدود کردن حجاب خود تکه پارچه ای و بعد کلاهی و بعد تر، بدون حجاب در فضای مجازی فیلم هایی از خود منتشر می کنند که گویی هیچ قصدی جز نشان دادن رفاه زندگی خود در خارج از کشور و مخالفت شان با مقوله شرعی، قانونی، عرفی حجاب ندارند. این حرکت تا جایی نمایشی است که گویی مهاجرتشان از کشور، جز مبارزه با حجاب نبوده است! البته کمی بعد از کشف حجاب، همکاری خود را با رسانه های مغرض نظام که برای مخاطب ایرانی شناخته شده است را اعلام می کنند.
نکته کلیدی در این مهاجرت ها این است که افراد در روزها یا ماه اول ترک وطن، اقدام به سیاه نمایی از وضعیت اقتصادی و شغلی خود در کشور – که قطعا خلاف واقع نیز هست- می کنند در حالیکه هدفی جز موجه نشان دادن مهاجرت خود ندارند! اما کم کم روی دیگر سکه ی مهاجرت شان را نشان می دهند. مثلا در این اواخر یکی از خوانندگان قدیمی کشور که به تازگی با همسرش به ترکیه مهاجرت کرده است در سخنانی عجیب و غریب می گوید که وطن معنای خاصی ندارد ! هر کجا که راحت زندگی کنی و آسایش داشته باشی وطن است! این صحبت ها در نخستین نشانه گیری، هویت یک ملت را هدف قرار داده است، هویتی که پایه و اساس حفظ و شکل گیری بسیاری از مفاهیم ارزشمند ملی، فرهنگی و دینی است.
چیزی که در یکی – دو سال اخیر خطرناک جلوه می کند این است که تعداد بازیگران، ورزشکاران و چهره های شناخته شده ای که دست به مهاجرت های حاشیه دار می زنند به طرز تأمل برانگیزی نسبت به گذشته بیشتر شده است! و این نشان می دهد هر چقدر خواب مسئولین ما سنگین تر می شود، دشمنان و ایادی آنها با دست انداختن به قشر هنرمند و ورزشکار در تکاپوی براندازی فرهنگی و به نسبت آن براندازی سیاسی هستند!
اما نحوه خروج این افراد از کشور، محتوای سخنان شان بعد از مهاجرت ،مشخص شدن روابط آنها با مصی علینژاد و از همه مهم تر، کم کردن حجاب و سپس کشف حجاب آنها و پیوستن شان به شکبه های ماهواره ای از اهمیت بالایی برخوردار است! چیزی که باید خواب را از چشم مسئولین بگیرد؛ مگر اینکه خود را به خواب زده باشند.
بدترین نوع مهاجرت را می توان در چندین مهاجرت اخیر ورزشکاران و هنرمندان ایرانی دید! حرکتی برنامه ریزی شده که در اکثر آنها می توان نوعی "ایران هراسی"، "عدم امید به زندگی در ایران"، " عدم آرامش و امنیت در ایران"، "تضعیف حقوق زنان"، مبارزه با "حجاب اجباری" و در نهایت تبلیغ ازدواج سفید را دید!. چیزی که در یک کلام، وطن دوستی و سبک زندگی افراد را که در نهایت هویت ملی و فرهنگی آنها را تشکیل می دهد، هدف قرار داده است!.
اما رابطه اکثر این افراد با مصی علینژاد نشان از هدف نهایی دارد که خود او در چرایی مبارزه اش علیه حجاب بیان کرده و گفته است: « من فقط برای حجاب اجباری نمیجنگم، حجاب اجباری یکی از ستونهای اصلی جمهوری اسلامی و قابل رؤیتترین نشانه ظلم است. برای من این اولین قدم است برای رسیدن به برابری. همانطوری که ریگان میگفت: «این دیوار را بشکافید.» حجاب همان دیوار است و ما میخواهیم این دیوار را پایین بیاوریم. حجاب اگر برداشته شود، باقی کار آسان خواهد بود..»
صحبت های مصی علینژاد این زنگ خطر را به صدا در می آورد که متأسفانه تعدادی از جوانان کشور ما در غفلتی که از سوی دولتمردان، نخبگان جامعه و خانواده صورت گرفته است بازیچه دست به اصلاح براندازانی شده اند که خود چون عروسک های خیمه شب بازی در دستان دشمنان ضد نظام چرخانده می شود! و هر چقدر خوش دست تر و خوش رقص تر باشند قطعا به عنوان فردی بی وطن و بی هویت تحت حمایت بیشتری قرار خواهند گرفت آنها برای تثبیت این حمایت ها راهی ندارند جز اینکه افرادی مثل خود را تربیت و لشکری از بی هویت ها را سازماندهی کنند!
در این مسیر استراتژی اتاق فرماندهی فرهنگی ضد نظام کشور ما سه گام را برای خود متصور شده اند: « تسخیر افکار ملت ایران ۲. تغییر افکار ملت ایران ۳. در نهایت تغییر رفتار ملت ایران که متأسفانه اکنون توانسته اند در بخشی از اهداف فرهنگی خود به تسخیر افکار و تغییر رفتار دست پیدا کنند! و برای آشنا کردن و تغییر ذائقه فرهنگی و ایرانیان بازیگران و خوانندگان و ورزشکاران تازه به دوران رسیده را به خدمت گرفته اند.
چیزی که نباید فراموش کرد این است که هدف اصلی " تغییر سیاسی ملت ایران است " آنها خوب می دانند که برای تغییر رفتار سیاسی ملت ایران ابتدا باید به دنبال تغییر رفتار ملت ما در حوزه فرهنگی – اجتماعی باشند! این یک حقیقت است و ما اگر فکر کنیم آنها فقط به دنبال تغییر چهره ی فرهنگی – اجتماعی هستند اشتباه بزرگی مرتکب شده ایم.
در حقیقت تغییر چهره فرهنگی – اجتماعی ملت ایران توسط دشمنان، دست آویز و زمینه سازی است برای تغییر نگرش های سیاسی جامعه ما است ؛ بنابراین لازم است وقتی توسط آنها صحبت از « تسخیر افکار » می شود مدافعان فرهنگ کشور ما دقت لازم را داشته باشند.
منیره غلامی توکلی/
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار