شاعر رزمنده و بسیجی پایگاه عاشورا حوزه بسیج مساجد و محلات خاتم الانبیا (ص) شاهرود در روزهای کرونایی شعری سروده و در آن به موضوعات مختلف پیرامون کرونا هراسی پرداخته است.
به گزارش خبرگزاری بسیج از شاهرود، شاعر رزمنده و بسیجی پایگاه عاشورا حوزه بسیج مساجد و محلات خاتم الانبیا (ص) شاهرود در روزهای کرونایی شعری سروده و در آن به موضوعات مختلف پیرامون کرونا هراسی پرداخته است.
این شعر را با هم میخوانیم:
ندیدیم ما ز دشمنها شِرافت
در آنها نیست خیری، جز خِباثت
اگر عهد بسته اند با هر جِماعت
از اول قصدشان بوده خِسارت
رها کُن اَجنبی را در رِفاقت
مشوگمراه با کِبر و لِجاجَت
بیاییدمَرهَم و غمخوار باشیم
به میدانِ عمل پُر کار باشیم
بیا بر حال این مردم نَظر کن
ز ِکیدِ خصم؛ دنیارا خَبر کن
برای دشمنی قطعنامه دارند
برای هر هدف برنامه دارند
در اوضاع جهان هوشیار باشیم
شبیخون شد به ما بیدار باشیم
از آنها هر دَوا برما زیان است
شکستِ هِمتِ ایرانیان است
مبادا از نفوذ غافِل بمانیم
به حقّیم نوکر باطِل بمانیم
به فرمان وِلایت خَشمگَردیم
نباید بر خیانت چَشم بَندیم
امید بستن به اِستکبارخیانت
فراوان کرده برما او اِهانت
به هر علمی توانا با ضِمانَت
غنی؛ اسلام و ایران در طِبابَت
چرا بیگانه را کردیم اطاعت؟
چرا چشم بسته ایم روی حماقت؟
دَوایِ غربی از ما جان بگیرد
از ایران بعدِ جان، ایمان بگیرد
چه آسان عمرِ مردم بر فَنا شد
غریبانه، چه بی ذِکر وثَنا شد
به بیگانه پرستان بد گمانیم
بر این حدس و گمانِ خود بمانیم
تلاشِ بی دریغِ کادرِ درمان
جُدایند از حکیمِ نا مُسلمان
مهیّا گشته اند بر دین بتازند
به مسجدها و بر آیین بتازند
بجز اعمال دینی بی خَطَر شد
عروسی ها؛ تجمع بی ضَرَر شد
به طبِ سنتی گیرند بهانه
به قبرستان کنند جانها روانه
شدند نوکر به سازمانِ جهانی
شدیم در گیر در جنگِ روانی
رها کردند امورِ مردمان را
گرفتند خنده هایِ شادمان را
شدند بیکار مردم، سفره خالی
پدید آورده اند، بُحرانِ مالی
هدف، برنامه هایِ دین زُدایست
جدایی بینِ مردم؛ بی خُدایست
چه غافل مانده اند از یارو دِلدار
ندارند شوق به آن منجیِ بیدار
چو آید؛ شرمگینند یا که نادِم
نبودند در نظام، همراه و خادِم
این شعر را با هم میخوانیم:
ندیدیم ما ز دشمنها شِرافت
در آنها نیست خیری، جز خِباثت
اگر عهد بسته اند با هر جِماعت
از اول قصدشان بوده خِسارت
رها کُن اَجنبی را در رِفاقت
مشوگمراه با کِبر و لِجاجَت
بیاییدمَرهَم و غمخوار باشیم
به میدانِ عمل پُر کار باشیم
بیا بر حال این مردم نَظر کن
ز ِکیدِ خصم؛ دنیارا خَبر کن
برای دشمنی قطعنامه دارند
برای هر هدف برنامه دارند
در اوضاع جهان هوشیار باشیم
شبیخون شد به ما بیدار باشیم
از آنها هر دَوا برما زیان است
شکستِ هِمتِ ایرانیان است
مبادا از نفوذ غافِل بمانیم
به حقّیم نوکر باطِل بمانیم
به فرمان وِلایت خَشمگَردیم
نباید بر خیانت چَشم بَندیم
امید بستن به اِستکبارخیانت
فراوان کرده برما او اِهانت
به هر علمی توانا با ضِمانَت
غنی؛ اسلام و ایران در طِبابَت
چرا بیگانه را کردیم اطاعت؟
چرا چشم بسته ایم روی حماقت؟
دَوایِ غربی از ما جان بگیرد
از ایران بعدِ جان، ایمان بگیرد
چه آسان عمرِ مردم بر فَنا شد
غریبانه، چه بی ذِکر وثَنا شد
به بیگانه پرستان بد گمانیم
بر این حدس و گمانِ خود بمانیم
تلاشِ بی دریغِ کادرِ درمان
جُدایند از حکیمِ نا مُسلمان
مهیّا گشته اند بر دین بتازند
به مسجدها و بر آیین بتازند
بجز اعمال دینی بی خَطَر شد
عروسی ها؛ تجمع بی ضَرَر شد
به طبِ سنتی گیرند بهانه
به قبرستان کنند جانها روانه
شدند نوکر به سازمانِ جهانی
شدیم در گیر در جنگِ روانی
رها کردند امورِ مردمان را
گرفتند خنده هایِ شادمان را
شدند بیکار مردم، سفره خالی
پدید آورده اند، بُحرانِ مالی
هدف، برنامه هایِ دین زُدایست
جدایی بینِ مردم؛ بی خُدایست
چه غافل مانده اند از یارو دِلدار
ندارند شوق به آن منجیِ بیدار
چو آید؛ شرمگینند یا که نادِم
نبودند در نظام، همراه و خادِم
اخبار مرتبط
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار