معاونت بررسی و گفتمان‌سازی بسیج اساتید کشور مطرح کرد:

بایدن و ترامپ در خصومت با ایران تفاوتی ندارند

جمهوری اسلامی ایران قطعا به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند از جنایت نابخشودنی ترور سردار شهید سلیمانی بگذرد. این اقدام تروریستی به دستور «رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا» صورت گرفته است و پیش از آنکه شخص دستوردهنده مهم باشد، جایگاه حقوقی او اهمیت دارد.
کد خبر: ۹۲۹۳۰۲۵
|
۲۵ آبان ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۹

به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، معاونت بررسی و گفتمان سازی سازمان بسیج اساتید در مقاله‌ای، به موضوع انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در 2020 و تاثیرات آن بر ایران، پرداخته است.

بایدن و ترامپ در خصومت با ایران تفاوتی ندارند

در متن این مقاله تحلیلی آمده است: 

یکی از مباحثی که این روزها در اخبار داخلی بازتاب گسترده دارد، این است که سرانجام چه کسی برنده انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 خواهد شد و تاثیرات آن بر ایران چیست؟

به‌عنوان مقدمه باید گفت 15 روز مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا وضعیت نظرسنجی‌ها در این کشور در مجموع به‌نفع «جو بایدن»، نامزد دموکرات‌هاست هرچند که نظرسنجی‌ها قطعیت ندارند و در سال 2016 نیز اگرچه «هیلاری کلینتون» پیش بود اما در نهایت ترامپ برنده انتخابات شد. در آمریکا آرای عمومی از اهمیت کمتری برخوردار است و نتیجه برمبنای آرای الکترال تعیین می‌شود.

بر این اساس، نمی‌توان دقیقا گفت چه کسی برنده انتخابات است اما عده‌ای در حال وانمود کردن این هستند که ورود به بایدن به کاخ سفید برای ایران بهتر است.

در خصومت بی‌حد و حصر ترامپ با جمهوری اسلامی ایران البته تردیدی نیست. او فرمان ترور «سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی» را صادر کرد و بارها از این اقدام تروریستی تمجید کرده است، آن هم با ادبیاتی زننده. وی تحریم‌های گسترده‌ای را علیه ایران اعمال کرده، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را که بخشی از نیروهای نظامی رسمی کشور است در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار داده، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران را ذیل تحریم‌های تروریستی برده و تلاش بسیاری برای گسترش نفوذ رژیم صهیونیستی در حوزه خلیج فارس صورت داده است. اما این بدان معنا نیست که بایدن در صورت حضور در کاخ سفید وضعیت بهتری برای ایران رقم خواهد زد.

در این خصوص، توجه به نکات ذیل ضروری است:

اول، ترامپ در سطح جهانی شخصیت مقبولی نیست و طبعا قابلیت اجماع‌سازی کمتری درباره ایران در مجامع بین‌المللی دارد اما بایدن می‌تواند همچون دوران «باراک اوباما» دوباره دست به اجماع‌سازی علیه ایران بزند.

دوم، دموکرات‌ها ثابت کرده‌اند بیشتر از جمهوری‌خواهان شیوه تاثیرگذاری بر افکار عمومی ایران را بلدند. اگر ایرانیان امروز یک‌دست دربرابر ترامپ ایستاده‌اند و او منفور تمام اقشار ایرانیان است، قطعا با آمدن بایدن این یک‌دستی از میان خواهد رفت و اختلاف بر سر مذاکره یا عدم مذاکره با آمریکا دامن‌گیر کشور خواهد شد. از سوی دیگر، بایدن می‌تواند با طرایف‌الحیلی بر انتخابات آتی ریاست‌جمهوری ایران نیز تاثیر گذاشته و جریان غرب‌گرا را تقویت کند.

سوم، اگرچه بازگشت به «برجام» از برنامه‌های اعلامی بایدن است (در صورت اجرای کامل آن از جانب ایران و بازگشت پنج گام هسته‌ای برداشته شده از سوی ایران به عقب)، اما مساله به این سادگی‌ها هم نیست:

الف  بایدن صراحتا در یادداشتی که در سی‌ان‌ان نوشته و عنوان آن چنین است: «راهی هوشمندانه‌تر برای سخت‌گیر بودن بر ایران وجود دارد»؛ می‌گوید که بازگشت به برجام نقطه شروعی برای مذاکرات بعدی خواهد بود. او در این یادداشت برخی محورهای مدنظر خود را نام می‌برد: تقویت و گسترش مفاد توافق هسته‌ای، مساله آمریکایی‌های زندانی در ایران، مسائل به‌اصطلاح حقوق بشری و کاهش تنش‌های منطقه‌ای. او به صراحت می‌گوید: «ما به تلاش‌ها برای عقب راندن ایران از فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده که دوستان و شرکای ما را در منطقه تهدید می‌کند، ادامه خواهیم داد. همچنین با استفاده از "توافق کمک‌های امنیتی آمریکا و اسرائیل" که در زمان معاونت ریاست‌جمهوری من امضا شد، آمریکا از نزدیک با اسرائیل همکاری خواهد داشت تا اطمینان حاصل کند که اسرائیل می‌تواند از خودش در برابر ایران و بازیگران نیابتی آن دفاع کند. ما همچنین به استفاده از تحریم‌های هدفمند علیه نقض حقوق بشر در ایران، حمایت این کشور از تروریسم و برنامه موشک‌‌های بالستیک ادامه خواهیم داد.»

ب  به‌نظر نمی‌رسد که بازگشت بایدن به برجام هم به‌نوبه خود بی‌هزینه باشد و دولت احتمالی او این کار را بدون دریافت امتیازات بیشتر انجام دهد. یکی از این امتیازات احتمالی، می‌تواند تمدید بندهای «غروب آفتاب» در برجام باشد که مربوط به پایان محدودیت‌های برنامه هسته‌ای است.

ج  حتی اگر دولت بایدن به برجام بازگردد، در دوران دولت ترامپ پیچیدگی‌هایی به تحریم‌ها به‌خصوص در بُعد تبادلات مالی افزوده شده که تنها با انجام تعهدات برجامی آمریکا قابل رفع نیستند. برخی از نهادهای تحریم‌شده که تحریم‌هایشان ذیل برجام رفع شده بود، اکنون به بهانه‌های دیگری از جمله تروریسم مورد تحریم واقع شده‌اند که برطرف کردن آنها فرآیندی سخت و زمان‌گیر و مستلزم پیچیدگی‌های خاص حقوقی در آمریکا خواهد بود. لذا در عمل، حتی با بازگشت دولت بایدن به برجام، تا بهره‌مندی ایران از مزایای این توافق راه سختی در پیش خواهد بود. هیچ بعید نیست که واشنگتن برای رفع این پیچیدگی‌ها امتیازات بیشتری از ایران بخواهد.

نظر به موارد فوق، آنچه به‌نظر می‌رسد باید تبیین شود، شامل موارد ذیل است:

اولا، همان‌طور که «نوام چامسکی»، اندیشمند مشهور آمریکایی می‌گوید، دموکرات‌های آمریکا اکنون تبدیل به جمهوری‌خواهان میانه‌رو شده‌اند. با الهام گرفتن از این جمله چامسکی، می‌توان گفت که بایدن در واقع «ترامپ بزک‌شده» است، نه چیزی بیشتر.

ثانیا، تفاوت‌های دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در نحوه رویکرد نسبت به جمهوری اسلامی ایران، تفاوت ماهوی و بنیادی نیست، بلکه تفاوت تاکتیکی است. بایدن تقریبا همان اهدافی را دنبال می‌کند که ترامپ دنبال می‌کرده، منتها با روش‌های پیچیده‌تر و زیرکانه‌تر.

ثالثا، ابزار تحریم در سیاست خارجی آمریکا ابزاری کلیدی است و نباید انتظار داشت که هیچ دولتی در واشنگتن آن را به‌راحتی کنار بگذارد. تحریم‌های آمریکا در صورتی در عالم واقع کنار گذاشته می‌شوند که اقتصاد ایران ثابت کند قادر است با وجود این تحریم‌ها حداقل‌های مورد نیاز خود را تامین کند.

رابعا، نگاه به انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا نباید ما را از نگاه به درون و تقویت بنیه‌های اقتصاد داخلی مبتنی بر نظریه اقتصاد مقاومتی بازدارد؛ به‌نظر می‌رسد عده‌ای قصد دارند باز همه چیز را به مذاکره گره بزنند.

خامسا، کسی مانع بازگشت آمریکا به برجام نیست کمااینکه کسی این کشور را به‌زور از برجام بیرون نکرد. اما این همه خسارت که در سه‌سال اخیر در اثر تحریم‌های ضدایرانی واشنگتن به‌وجود آمده قرار است چگونه جبران شود؟ آیا قرار نیست جبرانی در کار باشد؟

سادسا، روی کار آمدن دولتی دموکرات در آمریکا به‌معنای محو جمهوری‌خواهان از معادلات سیاسی آمریکا نیست. از کجا معلوم با قدرت گرفتن دوباره جمهوری‌خواهان در آمریکا که دیر یا زود اتفاق می‌افتد، با همین آش و همین کاسه مواجه نشویم؟

سابعا، جمهوری اسلامی ایران قطعا به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند از جنایت نابخشودنی ترور سردار شهید سلیمانی بگذرد. این اقدام تروریستی به دستور «رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا» صورت گرفته است و پیش از آنکه شخص دستوردهنده مهم باشد، جایگاه حقوقی او اهمیت دارد.

انتهای پیام/

 

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار