تحلیلی بر ترور پدر علم هسته ای و دفاعی کشور
دو روز پس از آزادی کیلی گیلبرت جاسوس اسراییلی استرالیایی در ایران که نشان از حسن نیت ایران داشت و آن را زمینه ساز تفاهم دو جانبه با غرب برای همکاری های بیشتر قلمداد می کردند، ترور پدر علم هسته ای و دفاعی کشور محسن فخری زاده یازده ماه پس از شهادت سردار دلها خبر ساز شد.
مردم به شدت عصبانی و داغدار شدند. سلبریتی ها جز انگشت شمار ما بقی سکوت کردند تا ویزا و تابعیت آنان باطل نشود. انتقام از عاملین، طراحان و مجریان این ترور به خواسته عمومی تبدیل شد، برخی در داخل این اقدام را تله اسراییل برای کشاندن ایران برای یک جنگ تمام عیار با رژیم صهیونیستی و آمریکا می دانند تا راه مذاکره با دولت بایدن بسته شود. این نظریه به طور کامل مردود و باطل است. اگر اسراییل و آمریکا بدانند ایران قدرت پاسخگویی ندارد، ایران را به جنگ و تله دعوت نمی کنند بلکه حمله تمام عیار و جنگ را به صورت یک طرفه اعلان خواهند کرد.
در گذشته هم بیان شد در خصوص سردار سلیمانی انتقام ما در حد ترور یک شهروند بود. واژه انتقام با اصابت به هواپیمای اوکراینی به کما رفت. تعارف نکنیم در انتقام و زهر چشم گرفتن فقط شعار دادیم و رجز خواندیم. کاری از پیش نبردیم، همه مراقب بودند برجام آسیب نبیند. به نوعی کشور برای برجام بود. مسئولان دولتی بلافاصله ساز مذاکره را بعد از ترور سردار کوک کردند.
مسئولان حرف از انتقام نزنند، انتقام های زیادی بر زمین مانده است،تا زمانیکه بیان نشده برای اجرا نشدنش هم مطالبه و انتظار ایجاد نمی کند، وقتی بیان شد عملی کنید اگر نتوانید وعده داده شده را وفا کنید، ره آورد آن بی اعتمادی، تحقیر و عصبانی کردن مردم به مولفه های قدرت خواهد شد.
اسراییل و آمریکا تا سه ماه این اقدام را بایکوت می کنند و مسئولیت را نمی پذیرند و پس از مدتی با اعلام رسمی برآورد گام به گام خواهند کرد اگر واکنشی دیده نشد ترورهای بعدی و حمله به تاسیسات ایران تا پایان بهمن ماه اتفاق خواهد افتاد.
نوشته های صادق چگینی