به گزارش خبرگزاری بسیج از اصفهان ؛ما همگی با مردان انقلابی بی نظیری از سراسر جهان آشنا هستیم، اما تاریخ همیشه گرایش به این داشته که سهم زنان انقلابی را که زمان و انرژی و زندگیِ خود را وقف مبارزه با نظامها و ایدئولوژیها کردهاند پنهان سازد
تاریخ معمولاً زنان را نادیده میگیرد. اما زنانی وجود دارند که با شجاعت و دلاوری نام خود را بر دیوار تاریخ حک کردند. این زنان فارغ از انتظارات جامعه، تأثیرات بسزایی بر جای گذاشتند
در طول تاریخ، زنان پیشرو برای رهایی و شکستن زنجیرهای ستم و اسارت نقش برازندهای ادا کردهاند. حقیقت این است که زنان همیشه برای رسیدن به دنیای عاری از تبعیض و بیعدالتی دوشادوش مردان به پیکار بیامان علیه زورمندان مبادرت ورزیده اند. آنان خون شان را نثار و یا قلم و صدای شان را شمشیر کرده سینه و مغز ستمگران را نشانه گرفتهاند. زنان مبارز و ستمستیز زیادی وجود داشته و دارند که با رزم و شهامت شان ثبت صفحات درخشان تاریخ گردیده اند
در این بین،جاودانگی اسامی اشخاص فقط به مردان اختصاص نداشته است بلکه زنان نیز با فعالیت هایشان توانستهاند از اثربخشترین عناصر تاریخی یک قوم یا کشور شناخته شوند. زنانی که علیه تفکر نادرست جامعه قد علم کرده و ارادههای مردانه را در راستای پرچمداری و سرافرازی ایران به خود میخکوب کردهاند
از این رو با 10 نفر از زنانی آشنا میشوید که با تصمیمات قاطعانه خود مجاهدت های فراوانی در سرتاسر دنیا انجام اده اند
1_بی بی مریم
دختری که او را «بیبی مریم» نامیدند یکی از این پایمردان است. . بی بی مریم در یک جامعه مردسالار آن زمان به دنیا آمد او درسنین نوجوانی بدون اینکه نقشی درازدواجش داشته باشد مجبور به ازدواج شد اما توانست عمق مشکلات و مسائل زن ایرانی را درک کند. برای همین سکوت تاریخی زنان را میشکند و خواستار از میان رفتن سنتهای رایج مردانه زمان خود همچون سنت ناف بُری، ازدواج اجباری،نداشتن حق طلاق و برخوردار نبودن زنان از حق آموزش میشود .
بیبی مریم بختیاری در دفتر خاطرات خود مینویسد:«چرا زن های ایرانی میبایست در گوشهی خانه و در بروی آنها بسته باشند؟ وقتی زنهای اروپایی را میبینم که کار میکنند و این همه وجود آنها به درد وطن خود میخورد به حدی افسوس میخورم مثل اینکه میخواهم دیوانه شوم. آیا زن انسان نیست؟ آیا خلقت او غیر از خلقت مرد است؟ کاش ما هم روزی خود را در سایه ی تمدن میدیدیم. افسوس که من میمیرم و آن روز را در ایران، به خصوص در بختیاری نخواهم دید.»
سردار مریم در یکی از یادداشت های خود نوشته است:«در ایران زن های بدبخت یا باید بزک بکنند و شبانه روز در فکر لباس و پودر و سرخاب باشند، یا خیاطی و ریسمان تابیدن، کار بزرگ آنها همین است. افسوس که وجود چندین زن در خاک ایران از عدم علم برای هیچ کس اهمیتی ندارد، کاری که به آنها می دهند، ترشی، خیار و بادمجان انداختن میباشد.
بیبی مریم طی جنگ جهانی اول به همراه عدهای از خوانین جانب آلمانیها را گرفت. برخلاف عدهای از خوانین بختیاری چون سردار محتشم، سردار ظفر و «سردار جنگ» که از متفقین و انگلیسیها حمایت کردند. این شیرزن بختیاری در حمایت از متحدین و آلمانها به شعار و حرف اتکا نکرد؛ بلکه اسلحه به دست گرفت و با انگلیسیها و روسها جنگید.
او همچون خیلی از مردان ملی و وطندوست دریافته بود که با بهرهگیری از کمک متحدین به ویژه آلمان میتوان به منافع روسیه و انگلیس ضربه زد و مقدمات اخراج آنها را از ایران فراهم کرد. نمیتوان بیبی مریم و دیگر میهن دوستان ایران، طی جنگ جهانی اول را وابسته به آلمان دانست بلکه در آن روزگار عملیترین راه جنگیدن با دشمنان دیرینه ایران یعنی روس و انگلیس و رهایی از چنگال آنها،همکاری با دشمن قدرتمند آنها یعنی آلمان بوده است
در زمان فتح تهران و ورود نیروهای بختیاری به شهر، سردار مریم بختیاری پشت بام خانه خود در تهران که مشرف به بهارستان بود را سنگربندی کرد و همراه با سواران بختیاری به دفاع از مشروطیت پرداخت.
سردار بی بی مریم بختیاری از زنان مبارز دوران مشروطه خواهی بود و در زمان جنگ جهانی اول نیز رشادتهایی از خود نشان داد و پسر وی علیمردان خان بختیاری به جنگ با استبداد پرداخت و از سوی حکومت پهلوی اول اعدام شد.
منزل بیبی مریم بختیاری، پناهگاه بسیاری از آزادیخواهان عصر مشروطه بود. بسیاری از رجال سیاسی و آزادی خواهان همچون علامه دهخدا، ملک الشعرا بهار و وحید دستگردی که در خلال جنگ جهانی اول مورد تعقیب نیروهای متفقین بویژه انگلیسیها بودند به خانه بیبی مریم پناه آورده بودند. دکتر محمد مصدق نیز مدتها مهمان سردار مریم بود و تا پایان عمر همواره از این بزرگواری و شجاعت بی بی مریم بختیاری به نیکی یاد میکرد.
در جنگ جهانی اول هنگام فتح اصفهان توسط روسها، فن کاردف به خانه سردار مریم بختیاری پناه برد و مدت سه ماه و نیم در آنجا مخفیانه زندگی میکرد تا اینکه پس از شکست بختیاریها از روسها و کشته شدن ۵۸ نفر راهی کرمانشاه شد و از آنجا به برلن رفت. به پاس حمایت بیبی مریم از فن کاردف و نجات جان آلمانی های مقیم ایران، ویلهلم امپراطور آلمان، تمثال میناکاری و الماس نشان و همچنین صلیب آهنین خود را که مهمترین نشان دولت آلمان بود، برای او فرستاد. زمانی که قحطی در جنگ جهانی اول در ایران گسترش پیدا میکند، بیبی مریم تمام ثروت و طلاهایش را خرج میکند تا قطحیزدگان نجات پیدا کنند.
دکتر باستانی پاریزی میگوید:«زمانی که ایرانیان وطن خواه از اولتیماتوم روس، و بعداً از هجوم انگلیسی ها ناچار به مهاجرت شدند و آواره کوهستان بختیاری، این زن نامدار، همه آنها را پناه داد، و وسایل رفتن آنها را به غرب و کرمانشاه و بالاخره عثمانی فراهم ساخت.»
قدرت سردار مریم در منطقه بسیار زیاد بود و به قدری مشهور بود که روسها هنگام فتح اصفهان به عمارت او حمله کردند و اسباب منزل او را بردند و همچنین اموال و املاک او را دراصفهان مصادره کردند
زمانی که نیروهای اشغالگر روسیه و انگلیس در نزدیکی اصفهان به تعقیب یک گروه لژیون ارتش آلمان و تعدادی از نمایندگان سیاسی آلمان پرداختند، سردار مریم که میخواست با پشتیبانی متحدین و به ویژه آلمانیها به مبارزه با استعمارگران روسی و انگلیسی بپردازد، با نیروهای زیر فرماندهی خود در منطقه تیران و کرون در برابر نیروهای مشترک انگلیس و روس ایستادند و پس از جنگی سخت،آنها را به عقبنشینی وادار کردند و لژیون آلمانی را نجات داده و با خود به پایگاهشان در « سورشجان » درمنطقه بختیاری برده و پناه دادند و پس از مدتی از راه خاک عثمانی، آنان را از ایران خارج بردند.خبر نجات لژیون آلمانی به کمک سردار مریم بختیاری، امپراتور آلمان « ویلهم دوم » را برآن داشت که به پاس این شجاعت، بالاترین نشان امپراتوری آلمان یعنی « صلیب آهنین» را همراه با یک حکم و تصویر میناکاری و الماس نشان برای سردار مریم ارسال کند
سرانجام به دستور رضا شاه پهلوی در سال ۱۳۱۶ خورشیدی در اصفهان آخرین برگ از زندگی سردار مریم رقم خورد. پیکرش در آرامگاه «تخت فولاد» اصفهان در تکیه میرفندرسکی به خاک سپرده شد
2_پرتی نوز
از سال 1851-1952 فرمانده حدود 2هزار نفر از نظامیان قبیله ای بود که در 1876 با 700تن از نظامیان سواره نظام سفید پوست آمریکا وارد مبارزه شد و ارتش آمریکا در این جنگ شکست خورد فیلم ها و سریال هایی نیز از این جنگ ساخته شده است
3_لیلا خالد
زن هواپیماربایی که رهبر انقلاب از او سخنرانی می کند کیست؟
متولد ۹ اپریل ۱۹۴۴، زن فلسطینی ای است که عضویت «جبهه مردمی برای آزادی فلسطین» را داشت و در دو واقعه هواپیما ربایی نقش عمده ایفا نمود و باعث گردید که جهانیان به جنایات دولت اسراییل در فلسطین توجه بیشتر کنند. لیلا خالد می گوید جنایات دولت اسراییل او را به چنین کاری وا داشت
لیلا خالد عضو دفتر سیاسی جبهه خلق برای آزادی فلسطین و عضو شورای ملی فلسطین ، اولین زنی که اقدام به ربودن یک هواپیمای اسرائیلی پس از جنگ 1966 کرده بود ، در مصاحبه با تلویزیون العربیه گفت که اگر شما می خواستید سه هواپیما را ادامه دهید ، اما دو تن از همرزمان وی نتوانستند وارد هواپیماهای مورد نظر شوند و تنها موفق به ربودن هواپیمای اسرائیلی شد.
سالها پس از این حادثه رهبر انقلاب با یادکردی از این حادثه به شعری از مرحوم امیری فیروزکوهی در خصوص این حادثه سرودند گفته و فرمودند: به طور معمول از جمله مواردی که خیلی خوب است در کشور ما که بحمدالله در این جلسه هم چنین دیده شده و قبلاً گفته شده است هم دیده شد و من خیلی از این راضی هستم ، واکنش سریعی است که شعرای جوان ما را به حوادث نشان می دهد ، این خیلی با ارزش است ، این خیلی خوب است. مبادا کسی خیال کند که این چیز منفی است ؛ نه ، این بسیار مثبت است. ما در طول تاریخ و در زمان معاصر نزدیک به خودمان هم داشتیم مواردی را که همین سرعت سریعترین کارها را به وجود آورد. وقتی که آن هواپیمای اسرائیلی را آن زن ربود ، مرحوم امیری فیروزکوهی [قصیده کرد گفت] حالا امیری فیروزکوهی ، دوستانی که آنها را بشناسند [میدانند] ، خب آنها جوان و انقلابی و مانند این که نبود ، امّا روی آن احساسی که پیدا کرد ، یک قصیده ی زیبا و عالی همان سال-چهل و چند- گفت ، متناسب با موقع ، متناسب با زمان ؛ «آنجا غزاله اعمال ...» ، حالا هم خیلی از ابیاتش را یادم نیست ، خیلی زود از بیتهایش را بلد بودیم ؛ من از خودشان شنیده ام. علی راهنما ، این خیلی خوب است ، اگر حوادثی سریع نشان داده شود که شکست و تبیین می شود ، بسیار خوب است.
در سال ۲۰۰۶، لینا مقبول فیلمساز سوئدی فلسطینیتبار، فیلم مستندی در مورد لیلا خالد با نام «لیلا خالد: هواپیماربا» ساخت
4_راشل کوری
راشل کوری دختر آمریکایی نقش بسزایی در رسوا کردن اقدامات رژیم صهیونیستی در جریان انتفاضه دوم داشت
راشل در طول انتفاضه الاقصی به عنوان یکی از فعالان این جنبش به نوار غزه رفت. او هنگامی که بلدوزر نیروهای اسرائیل در نوار غزه قصد تخریب خانههای فلسطینیان را داشت، میخواست راه بلدوزر را سد کند، وی با بلندگوی دستی خود تلاش کرد راننده بلدوزر را از نزدیک شدن به خانه این خانواده فلسطینی منع کند که راننده بلدوزر به سمت او حرکت کرد و با خونسردی او را زیر گرفت و از رویش عبور کرد، راشل در این حمله کشته شد.
راشل کوری در دوره اقامت در غزه در ایمیلهایی که به خانوادهاش فرستاد، مسایل غم انگیزی را که شاهد آن بود، شرح میداد و از ناامیدی خود در مورد آنها سخن گفت. وی دو روز قبل از مرگ در مصاحبه با شبکه خبری میدل ایست گفت: احساس میکنم شاهد نابودی سیستماتیک توانایی مردم برای بقاء هستم. گاهی اوقات هنگام شام خوردن با مردم هستم و حس میکنم که انبوهی از تجهیزات نظامی اطراف ماست و قصد نابودی مردمی را دارند که با آنها در حال صرف شام هستم.
راشل نزدیک به دو ماه در رفح بود، او در تظاهرات ضد صهیونیستی و ضد آمریکایی در رفح شرکت می کرد و پرچم آمریکا و اسرائیل را به آتش کشید، او جرج بوش رئیسجمهور وقت آمریکا را جنایتکار جنگی می دانست و خواستار تحویل وی به دادگاه بین المللی جنایتکاران جنگی بود.
عصر روز 16 مارس 2003، بولدوزر های ارتش رژیم صهیونیستی قصد داشتند تعدادی از خانه های فلسطینیان را در اردوگاه آوارگان فلسطینی شهر مرزی رفح تخریب کنند. راشل کوری به همراه 4 نفر از همکارانش در منطقه حاضر شدند. راشل کوری 2 ساعت مقابل بولدوزر اسرائیلی ایستاد و عملیات تخریب متوقف شد. در این مدت راشل کوری با بلندگوی دستی با راننده بولدوزر سخن می گفت. راننده، حامل بولدوزر را که مملو از خاک بود روی راشل کوری تخلیه کرد و دوبار با بولدوزر از روی خاک ها عبور کرد. راشل کوری از ناحیه جمجمه و استخوان های گردن دچار شکستگی شده بود.
«ژوزف اسمیت» یکی از همراهان راشل و شاهد عینی ترور وی در تشریح صحنه قتل می گوید: بدن و صورتش پاره پاره و خونین و پوستش کبود شده بود؛ با صدای ضعیف گفت: «کمرم شکست» و دیگر از او چیزی نشنیدیم. بلدوزری که در فاصله 30 متری ما کار میکرد، دست از کار کشید و به سمت مرز عقب نشست و در نزدیکی بلدوزر قاتل توقف کرد. یک تانک به ما نزدیک شد تا اوضاع را بررسی کند. با فریاد از آنها کمک خواستیم، اما آنها کمک نکردند و تنها با بیسیم پیامهایی رد و بدل کردند و بدون عقبنشینی میان دو بولدوزر توقف کردند. مدتی بعد آمبولانس فلسطینیها رسید و او را به بیمارستان «النجار» بردیم، اما راشل در بیمارستان بر اثرت شدت جراحات درگذشت.
5_رزان النجار
اول ژوئن2018 مردم فلسطین در روز جمعه و در چندین نقطه از مناطق اشغالی جمع شده بودند تا از حقوق خود دفاع کنند. در این تظاهرات یکی از فلسطینیان توسط سربازان رژیم صهیونیستی مجروح میشود.در این میان رزان النجار پرستاری فلسطینی در حالیکه دستانش را بالا گرفته برای کمک به زخمی به سمت حصارها حرکت میکند، اما تکتیراندازهای اسرائیلی حضورش را تاب نمیآورند و با تیراندازی به سینه اش او را به شهادت می رسانند.
رزان النجار 21 ساله یکی از نیروهای داوطلب پزشکی فلسطینی بود که به دست سربازان رژیم صهیونیستی به شهادت میرسد. او به تازگی طعم مادر بودن را چشیده بود اما غاصبان صهیونیست نگذاشتند تا فرزندش سایه مادر را بر سر خود ببیند
من برگشتم و عقبنشینی نخواهم کرد! با گلولههای خود به من حمله کنید، من نمیترسم! این آخرین جملات رزان النجار در صفحه اجتماعی شخصیاش بوده است
همزمان با اعتراضات و واکنش های مردم غزه و سایر کشورها به این جنایت, کاربران فضای مجازی در ایران و کشورهای عربی و اروپایی نیز در شبکه های اجتماعی ضمن محکوم کردن این جنایت با خانواده شهید رزان ابراز هم دردی کردند.
6_احلام تمیمی
خانم " احلام التمیمی" کیست که آمریکا وی را به تلاش برای استفاده از سلاح کشتار جمعی متهم کرده است؟!
احلال تبعۀ اردن است و سال 2001 در حمله به یک مغازه پیتزافروشی در قدس مشارکت کرد حمله ای که 15 کشته برجای گذاشت که در میان کشته ها چند آمریکائی وجود داشتند.
وزارت دادگستری آمریکا در تازه ترین اقدام های خود علیه مبارزان فلسطینی، نام احلام التمیمی را در فهرست خطرناک ترین تروریست های تحت تعقیب گنجاند.
احلام تمیمی اولین زنی است كه به عضویت گردان های شهید عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) درآمد.
رژیم صهیونیستی در 14 سپتامبر سال 2001 این زن مبارز فلسطینی را اسیر كرد و پس از 2 سال محاكمه در نهایت او را به 16 بار حبس ابد و 250 سال حبس محكوم كرد.
دادگاه صهیونیستی او را به جابجا كردن عزالدین مصری شهادت طلب فلسطینی و مجری عملیات رستوران سبارو در 9 آگوست سال 2001 متهم كرد.
تمیمی پس از 12 سال حبس در زندان های رژیم صهیونیستی، به موجب قرارداد وفاداری با آزادگان بین حماس و رژیم صهیونیستی در 18 اكتبر سال 2011 از زندان آزاد و به اردن تبعید شد و هم اكنون نیز در اردن سكونت دارد.
احلام تمیمی اكنون مجری برنامه ای تلویزیونی درباره اسرای فلسطینی در زندان های رژیم صهیونیستی است
7_کامیلا بیاخو
متولد ۲۸ اپریل ۱۹۸۸، زن مبارز شیلیایی است که در ۲۰۱۱ رهبری اعتراضهای محصلان شیلی در مقابل سیاستهای ناعادلانه آموزشی دولت این کشور را داشت. رسانه های جهان لقب تاثیر گذارترین زن سده ۲۱ در شیلی را به او دادند و در جریان نظرسنجی نشریه «گاردین»، بیاخو لقب «انسان سال» را از آن خود کرد
8_ملالی جویا
متولد ۲۵ اپریل ۱۹۷۸، زن مبارز افغان که در اولین لویه جرگه قانون اساسی علیه جنایتکاران جنگی سه دهه صدا بلند نموده جو ترس وحشت مقابل آدمکشان را شکست. جویا باوجود تهدید و چندین سوءقصد به جانش، بیهراس به مبارزه ادامه داد و در سپتامبر ۲۰۰۵ با بیشترین رای از ولایت فراه به پارلمان راه یافت و خواب جنایتکاران را در اینجا نیز حرام کرد تا این که بنابر افشاگریهایش از پارلمان اخراج گردید. جویا پارلمان را به «طویله» تشبیه نموده دلیل رفتنش را فقط افشاگری از درون خوانده میگفت میکوشد از این تربیون به نفع مردم مظلومش استفاده نماید. در این جریان خانم جویا به چهره ملی و جهانی تبدیل گردید و جوایز متعددی را از آن خود کرد و در سطح جهان به حیث نماد ضدجنگ و ضدبنیادگرایی شناخته میشود
9_دلال المغربی
زن مبارز فلسطینی که پس از ۴۰ سال هنوز از نامش میترسند
دلال مغربی زن مبارز 20ساله فلسطینی است که در سال 1978 طی یک عملیات استشهادی علیه صهیونیستها به شهادت رسید.
دلال المغربی بههمراه گروهی از مبارزان فلسطینی که به «مجموعه دیر یاسین» مشهور بودند وارد سرزمینهای اشغالی شدند. خلیل الوزیر این عملیات را طراحی کرد و قرار بود دلال المغربی بههمراه 10 مبارز فلسطینی پس از ورود به حیفا از طریق ساحل، وارد یک اتوبوس نظامی ، که از حیفا به تلآویو میرفت ،شوند و پس از آن از طریق همین اتوبوس نظامی وارد تلآویو و ساختمان کنست (مجلس رژیم صهیونیستی) شوند و آنجا را منفجر کنند. این عملیات با وجود آنکه به هدف نهایی خود نرسید و با شکست روبهرو شد اما موجب به هلاکت رسیدن 35 نظامی صهیونیست شد و دلال المغربی و تیم همراهش نیز به شهادت رسیدند.
پیکر دلال المغربی که یکی از اسطورههای فلسطینی به حساب میآید به خانواده وی تحویل داده نشد. در سال 2008 در جریان مبادله اسرای حزبالله با رژیم صهیونیستی، مقرر شده بود پیکر دلال المغربی نیز تحویل داده شود اما آزمایشهای DNA مشخص کرد صهیونیستها با خدعه، پیکر وی را تحویل ندادهاند، لذا با وجود گذشت 40 سال از شهادتش هنوز مزاری ندارد
10_ لیودمیلا پاولچنکو
او موفقترین تکتیرانداز زن در تاریخ است. در سال 1916 در شهر کوچکی در اوکراین متولد شد. در 14 سالگی به یک سازمان شبهنظامی ورزشی پیوست و تیراندازی را آموخت. در سال 1941 با ورود نیروهای آلمانی به شوروی، خواست به ارتش بپیوندد اما به دلیل زن بودن اجازه ورود نیافت. اما سماجتش سبب شد به یک دوره آزمایشی راه پیدا کند که خیلی راحت دو سرباز آلمانی را کشت. بدین ترتیب وارد ارتش سرخ شد.
در 75 روز اول جنگ، با کشتن 187 سرباز آلمانی به یک تکتیرانداز مهیب مشهور شد. هرروز به چهره شناختهتری تبدیل میشد؛ آنقدر که آلمانیها پشت بلندگو او را خطاب قرار داده و پیشنهاد دادند به آنها بپیوندد.
"اولگا شیرنینا" یک هنرمند و مترجم روس است که به تازگی تصاویر سیاه و سفید از زنان تک تیرانداز ارتش روسیه در جنگ جهانی دوم را در قالب عکسهایی رنگی منتشر کرده است.
از مهمترین چهره های شناخته شده در این مجموعه می توان به "لیودمیلا پاولچنکو"، موفق ترین زن تک تیرانداز تاریخ اشاره کرد. او تا پایان جنگ جهانی دوم موفق شد 309 نفر از ارتش نازی آلمان را به کام مرگ بفرستد و لقب "بانوی مرگ" را از آن خود کند.