تحلیل خطبه ی اول نهج البلاغه نشانگر مفهومی فراتر از درک عادی زمان در تصورات ابتدایی است.
کد خبر: ۹۳۱۴۳۶۸
|
۰۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۶:۲۷

به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، جلسه هفتگی هیات آل یاسین اساتید دانشگاه لرستان با موضوع ابعاد معرفتی خطبه اول نهج الباغه و مفهوم فیزیکی عمر جهان و با سخنرانی حجت‌الاسلام قربانی و امیر اکباتانی، به صورت مجازی روز 26 دیماه 99 برگزار شد.

تبیین ابعاد معرفت شناختی نهج البلاغه در شناخت مفهوم فیزیکی عمر جهان

در ابتدا حجت الاسلام قربانی به توصیف اتفاقات بعد از رحلت پیامبر اشاره کرده و به طور خاص به خطبه حضرت فاطمه در مجلسی که در حضور ابوبکر ارائه شد، اشاره کرد.

وی با اشاره به این خطبه، این‌چنین استنباط کرد:  انسان‌ها پیش از این دنیا در دنیای دیگری بوده‌اند و در آنجا نقش هرکسی معلوم و معین بوده است و به عنوان مثال در آن جهان، مشخص بوده است که محمد (ص) در این جهان پیامبر خواهد بود و این‌گونه نیست که بگوییم پیامبر شدن حضرت محمد امری داروینی و تکاملی بوده باشد.

وی همچنین با اشاره به زیبایی بی حد و اندازه سخنان و خطبه‌های حضرت فاطمه و شباهت این خطبه‌ها به خطبه‌های نهج البلاغه، ایشان را حقیقتا هم کفو حضرت علی (ع) دانست.

 امیر اکباتانی بحث را با محوریت مفهوم زمان و عمر ادامه داد. ایشان بین مفهوم زمان و عمر تفاوت قائل شد و افزود؛  در واقع بین زمان مفهومی عمیق‌تر از عمر بوده و عمر بیان سنجش زمان است. عمر کمیتی است که برای هر چیزی در این دنیا تعریف می شود از اتم و مولکول گرفته تا کهکشان و موجودات زنده و فلزات بی جان موجود در دنیا. در واقع مدت زمان از آغاز تا پایان وجود داشتن هر نظمی در یک ارگانیسم را می‌توان عمر آن ارگانیسم نامید. طبیعی است که تعریف نظم بسته به اینکه ناظر سیستم چه کسی باشد، متغیر خواهد بود.

این استاد دانشگاه، سپس سه نوع زمان متفاوت  زمان کیهانی، زمان ترمودینامیکی و زمان بیولوژیکی (این همان چیزیست که ما به مفهوم عمر را از آن استخراج می‌کنیم) را معرفی کرد و افزود: زمان کیهانی همان چیزی است که وقتی درباره مفهوم زمان در جهان بحث می‌کنیم، باید مورد توجه قراربگیرد. زمان کیهانی، از وقتی که منجمان قائل به ثابت بودن طول دوره چرخش اجرام آسمانی به دور همدیگر شدند، متحول شده است. تحول بعدی زمان کیهانی زمانی‌ست که از ساعت مکانیکی برای اندازه‌گیری مدت استفاده می‌شده است. اما نقطه تعارض برای مفهوم زمان کیهانی وقتی رخ داد که زمان مکانیکی قبلی نتوانست مفاهیم الکترومغانطیسی پیش آمده در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 را توجیه کند. این تناقضات در نهایت منجر به ارائه شدن نظریه نسبیت خاص توسط آلبرت انیشتن شدند.

وی ادامه داد: در نهایت مفهوم بی‌زمانی هم از تئوری‌های ارائه شده در قرن 20 استخراج شده که در واقع به بیان عدم وجود زمان در اطراف میدان‌های جاذبه بسیار قوی می‌باشد. در دنیا 2 بی زمانی وجود دارد. یک بی زمانی از نظریه نسبیت خاص بدست آمده و یک بی زمانی دیگر از نسبیت عام. پس در حالت کلی سه مفهوم زمان و دو بی زمانی در عالم وجود دارد و در پرتو این مفاهیم است که می توان درباره زمان کیهان و جهان به بحث نشست.

اکباتانی سپس به ثابت پلانک اشاره کرد و گفت: همه‌ی نورهایی که در دنیا وجود دارد حاصل انتقال مداری الکترون‌ها از مدارات بالا به مدارهای با انرژی پایین در اتم‌هاست. پلانک کسی بوده است که رابطه میان میزان انرژی آزاد شده در اثر این انتقال مداری را با استفاده از یک ثابت که به ثابت پلانک معروف است، بیان کرده است. مطابق با این رابطه هرچه انرژی بیشتری در این آزاد سازی، آزاد شود این اتفاق در مدت زمان کمتری رخ می دهد.

وی در ادامه بحث، اهمیت این ثابت را در این دانست که چهار المان دیگر مستقیما از این ثابت بدست آمده که بنیان فیزیک برمبنای آن ثابت‌ها تعریف می شود. این ثابت‌ها عبارتند از زمان پلانکی، دمای پلانکی، جرم پلانکی و طول پلانکی.

در ادامه این استاد دانشگاه به تعدادی از سوالات پرسیده شده توسط اساتید دیگر پاسخ داد.

انتهای پیام/

منبع: روابط عمومی بسیج اساتید استان لرستان

 

ارسال نظرات