خبرگزاری بسیج:جواد بخشی / انتخابات اخیر آمریکا بازتاب غایت دموکراسی آمریکایی برای شناخت نظاممند برساختی اجتماعی است که از طریق آن واقعیتهای جامعه آمریکایی برای جهانیان هویدا شد. شکافهای اجتماعی جامعه آمریکا نهتنها در آستانه انتخابات، بلکه در ماههای منتهی به این اتفاق بهواسطه همهگیری و تاثیر گسترده اپیدمی کرونا، چالشی جدی برای سیاستمداران و اندیشمندان فراهم کرد.اظهارات جنجالی ترامپ در مناظرهها و تغییر ادبیات سیاسی در این کشور، همه بیانگر اتفاقاتی مهم در آمریکا بود. ترامپ رقابت انتخاباتی را رسما به میدان نزاع تبدیل کرد و بهدنبال بهرهبرداری از فضا بود، تا جایی که حتی با اعلام نتایج انتخابات و شکست، دست از این رفتار برنداشت و با به میدان آوردن هواداران خود از هیچ تلاشی چشمپوشی نکرد. ورود هواداران ترامپ به کنگره و غارت این ساختمان نشان از چرخشی جدی در رفتار افراد در ساختار سیاسی آمریکاست.
این اتفاقات کار را به جایی کشاند که مراسم تحلیف ریاستجمهوری در آمریکا تحت شدیدترین تدابیر امنیتی برگزار شد و تا دقیقه 90 نگاه جهانیان را به خود خیره نگهداشت. ماجرای ترامپ حتی با رفتن از کاخ سفید پایان نیافت و خبرها حکایت از تاسیس حزب «میهنپرست» توسط وی در ساختار دوحزبی آمریکا دارد؛ ساختاری که رییسجمهورهای آمریکا را از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه به قدرت میرساند. ترامپ به دنبال آیندهای متفاوت از روسایجمهور پیشین آمریکاست و با بهچالشکشیدن نظام دوحزبی با توجه به تعداد قابل توجه هواداران خود، زمینههای حوادث دیگری در جامعه آمریکایی را فراهم خواهد کرد.
بایدن اگرچه امروز رییسجمهور آمریکاست اما چالشهای بسیاری را پیش رو دارد. طرح بحث استیضاح وی در همان ابتدای کار توسط نماینده کنگره، این پیام را برای وی مخابره میکند که باید در اتخاذ و اعمال سیاستهای داخلی و خارجی با حساسیت ویژهای رفتار کند و همین عامل، تاثیرگذاری او را هم در حل مشکلات آمریکا و هم حل مشکلات همپیمانانش که چشم امید به دولت او بستهاند، کاهش خواهد داد.
در همین زمینه با دکتر ابراهیم متقی، کارشناس مسائل آمریکا گفتوگویی را داشتیم.
ابراهیم متقی در این گفتوگو تاکید کرد: دونالد ترامپ چهلوپنجمین رییسجمهور ایالات متحده، ورودی پرجاذبه و پایانی جنجالی در ساختار سیاسی آمریکا داشته است. اندیشه ترامپ بر اساس مبانی تفکر ناسیونالیسم آمریکایی شکل گرفته و تلاش داشت تا راهبرد برتری آمریکا در حوزه سیاست، قدرت و امنیت را تحقق بخشد. ترامپ در زمره معدود روسایجمهور آمریکا بود که رشد اقتصادی مشخص و قابل پیشبینی را تا زمان بحران کرونا تجربه کرد، به وعدههای اقتصادی خود جامهعمل پوشاند، از جنگ اجتناب کرد و توانست از طریق تاکتیکهای نظامی و عملیاتی محدود، زمینه کنترل محیطهای منطقهای را به دست آورد.
روشهای ترامپ در سیاست و قدرت
متقی ادامه داد: چالش اصلی ترامپ را باید در ویژگیهای روانشناختی او جستوجو کرد. خودشیفتگی در زندگی فردی، کار و سیاست برای او روزهای تلخ و شیرین درهمتنیدهای را به وجود آورد. جسارت ترامپ با روح آمریکایی پیوند داشته و از این ترامپ چهرهای محبوب و در عین حال ترسناک در سیاست داخلی و خارجی آمریکا برجاگذاشته است. این کارشناس مسائل آمریکا گفت: اندیشه ترامپ با رویکرد جریانهای میهنپرستانه و ناسیونالیستی آمریکا کاملا پیوند دارد و به همین دلیل است که بعد از شکست در انتخابات ریاستجمهوری به این جمعبندی رسید که آینده سیاسی خود و ایالات متحده را بر اساس سازوکارهایی شکل دهد که در پیشساختهای تفکر اجتماعی و سیاسی آمریکا وجود داشته است. وی افزود: ترامپ اعلام کرد که در آینده نزدیک حزب «میهنپرست» را شکل داده و از این طریق تلاش خواهد کرد تا «انحصار قدرت» را از دست ساختار سنتی و گروههای سایه آمریکا خارج کند.
عبور ترامپ از ساختگرایی کنترلشده
متقی ادامه داد: بیان چنین رویکردی با واقعیتهای ساختار سیاسی آمریکا کاملا تطبیق دارد. ساختار سیاسی آمریکا بهگونهای شکل گرفته که گروههای ذینفوذ و نخبگان قدرت، محور اصلی سیاست و برنامهریزی راهبردی شدهاند. شکل جدیدی از سیاست را دونالد ترامپ در قالب نیروی سوم در دستور کار قرار خواهد داد. لازم به توضیح است که مفهوم نیروی سوم در دورههای مختلف تاریخی نیز از سوی زمامداران و کارگزاران سیاسی ایالات متحده به کار گرفته شده است. جان کری در سال 2004 با چنین مفهومی وارد رقابتهای سیاسی و انتخاباتی آمریکا شد.
جان کری در صدد برآمد تا دموکراسی توسعهیابندهای را شکل داده و از این طریق بتواند سازوکارهای قدرت سیاسی و رقابتهای انتخاباتی را بازتولید کند.
این استاد دانشگاه تهران افزود: رقابت سیاسی در آمریکای جدید تحتتاثیر فضای سیاسی و رقابتهایی شکل گرفته که میتواند بحرانهای نوینی را به وجود آورده یا اینکه زمینه کنترل بحرانها را فراهم کند.
بایدن و الگوی مدیریت بحرانهای پیشرو
کارشناس مسائل آمریکا تصریح کرد: در چنین شرایطی مساله اصلی قدرت آن است که چگونه میتوان زمینههای لازم برای کنترل فضای سیاسی آمریکا را در دوران بحرانهای اجتماعی و اقتصادی پیش رو مهار و محدود کرد. ترامپ بازی حزبی و رفتار اقتصادی خود را ادامه میدهد، در حالی که بایدن باید چالشهای اقتصادی آمریکای آینده را کنترل کند.
وی تصریح کرد: بحران کرونا، مشکلات اقتصادی جهانی و چالشهای مربوط به فضای بحرانزده آمریکا، محور اصلی سیاستهای بایدن در آینده خواهد بود.
چندجانبهگرایی بایدن در سیاست قدرت
متقی تاکید کرد: بازسازی ساخت داخلی و عبور از چالشهای اجتماعی و اقتصادی آمریکا در زمره اصلیترین اهداف و برنامههای بایدن تلقی میشود. بایدن تلاش خواهد کرد تا چالشهای اقتصادی آمریکا را از طریق چندجانبهگرایی، گسترش همکاریها و اعاده نهادهای منطقهای اقتصادی ترمیم کند. تفکر بنیادین بایدن را «چندجانبهگرایی» شکل خواهد داد. چندجانبهگرایی به مفهوم همکاریهای جدید بایدن با اروپا، نهادهای بینالمللی و چین خواهد بود.
وی خاطرنشان کرد: سیاست بایدن بر اساس چندجانبهگرایی سازنده و همکاریجویانه با متحدان، معنا میشود. بر اساس چنین نگرش و انگارهای، ایران هنوز بهمثابه یکی از تهدیدات اصلی آمریکا تلقی میشود. طبعا هرگونه مذاکره و همکاری با چنین کشوری معطوف به ابتکارات سازنده نخواهد بود. چندجانبهگرایی بایدن میتواند زمینه همکاریهای متقابل با اروپا و کشورهای منطقهای برای محدودسازی قدرت ملی ایران را فراهم آورد.
این کارشناس مسائل آمریکا افزود: هرچند دیپلماسی یکی از محورهای اصلی بایدن برای کنترل سیاست و معادله قدرت در ایران خواهد بود. توصیههای بایدن به وزیر خزانهداری آمریکا نشان میدهد که بایدن با ابزار دیپلماتیک تلاش خواهد کرد تا سیاست مهار ایران را ادامه دهد. همانگونه که ایران نیازمند گشایش اقتصادی است، بایدن نیز در انتظار عبور از بنبستهای سیاسی در اروپا و روابط منطقهای خواهد بود.
منبع: صبح نو