شاهرود_علیرضا غضنفری دبیر ادبیات بازنشسته در رثای همکاران ایثارگر فرهنگی خود شعری سروده است که تاکید دارد: نیست گویا چارهای جز انصراف...
به گزارش خبرنگار بسیج، علیرضا غضنفری دبیر ادبیات بازنشسته و باز برگشته و دوباره بازنشسته، آموزش و پرورش شهرستان شاهرود در رثای تمامی همکاران ایثارگر وعزیز فرهنگی ام که مخلصانه پس از سالها فراغت، دوباره در سنگر تدریس و تعلیم و تعلم و تهذیب، به خدمت برگشتند، ولی پس از گذشت ماهها تلاش و کوشش بی دریغ مجبور به انصراف و کناره گیری از عرصهی آموزش و پرورش گردیدند شعری سروده که در ادامه میآوریم:
به نام خداوند لوح و قلم
خدایی که خلق آفرید ازعدم
به نام خداوند صبح و سلام
خداوند گلواژههای کلام.
انصراف مجازی:
برمزاج ما نمیسازد مجاز
نیستیم ما از حقیقت بی نیاز
آن شنیدی ماجرای سوزوساز؟
هست ما را انصراف اینک نیاز
ای عزیزان پس بداریدم معاف
نیست گویا چارهای جز انصراف
ما به دنبال حقیقت بوده ایم
تشنگان کار و خدمت بوده ایم
در پی اتمام نعمت بودهایم
لحظه لحظه بر تلاش افزوده ایم
راست میگویم، نمیگویم خلاف
نیست گویا چارهای جز انصراف
مرغ روحم در قفس آزاد نیست
در فضای شادهست وشاد نیست
حاصل این داد جز بیداد نیست
هست این شیرین، ولی فرهاد نیست
این حقیقت را نمیدانم گزاف
نیست گویا چارهای جز انصراف
درد چشم و درد پا، درد کمر
میدهد هر روز رنجم بیشتر
در فضای شاد و کار مستمر
میزند بر جسم و جانم نیشتر
هست این میدان و ما اندر مصاف
نیست گویا چارهای جز انصراف
گرچه ما خود مرد میدان بوده ایم
مدتی در جمع یاران بوده ایم
یک نفر، اما فراوان بوده ایم
در جوار شیرمردان بودهایم
همچو شمشیریم، اما در غلاف
نیست گویا چارهای جز انصراف
انصراف خویش را بنوشته ام
پنبه گردیده هرآنچه رشته ام
باد و طوفان برد آنچه کشته ام
از طلا بودن پشیمان گشته ام
مخلصم هرچند بر دلهای صاف
نیست گویا چارهای جز انصراف
به نام خداوند لوح و قلم
خدایی که خلق آفرید ازعدم
به نام خداوند صبح و سلام
خداوند گلواژههای کلام.
انصراف مجازی:
برمزاج ما نمیسازد مجاز
نیستیم ما از حقیقت بی نیاز
آن شنیدی ماجرای سوزوساز؟
هست ما را انصراف اینک نیاز
ای عزیزان پس بداریدم معاف
نیست گویا چارهای جز انصراف
ما به دنبال حقیقت بوده ایم
تشنگان کار و خدمت بوده ایم
در پی اتمام نعمت بودهایم
لحظه لحظه بر تلاش افزوده ایم
راست میگویم، نمیگویم خلاف
نیست گویا چارهای جز انصراف
مرغ روحم در قفس آزاد نیست
در فضای شادهست وشاد نیست
حاصل این داد جز بیداد نیست
هست این شیرین، ولی فرهاد نیست
این حقیقت را نمیدانم گزاف
نیست گویا چارهای جز انصراف
درد چشم و درد پا، درد کمر
میدهد هر روز رنجم بیشتر
در فضای شاد و کار مستمر
میزند بر جسم و جانم نیشتر
هست این میدان و ما اندر مصاف
نیست گویا چارهای جز انصراف
گرچه ما خود مرد میدان بوده ایم
مدتی در جمع یاران بوده ایم
یک نفر، اما فراوان بوده ایم
در جوار شیرمردان بودهایم
همچو شمشیریم، اما در غلاف
نیست گویا چارهای جز انصراف
انصراف خویش را بنوشته ام
پنبه گردیده هرآنچه رشته ام
باد و طوفان برد آنچه کشته ام
از طلا بودن پشیمان گشته ام
مخلصم هرچند بر دلهای صاف
نیست گویا چارهای جز انصراف
ای عزیزان درد ما را حس کنید
کامل این برنامهی ناقص کنید
کار خود را روشن و خالص کنید
مرحمت فرمود: ه ما را مس کنید
لطف کرده حل کنید این اختلاف
نیست گویا چارهای جز انصراف
وعدهها دادند، اما بی عمل
همچوزنبورند، اما بی عسل
وه چه رنجم میدهد دوز و دغل
پای تدبیر است گویا در وحل
تا که این دیوار بردارد شکاف
نیست گویا چارهای جز انصراف
ما ز. یاران چشم یاری داشتیم
خودخطا بود آنچه میپنداشتیم
وعدهها را خوب باور داشتیم
بار بیش از حد خود برداشتیم
تا که برگردیم، از این انحراف
نیست گویا چارهای جز انصراف
گوئیا از ما نمیخواهند کار
آنکه میخواهد ندارد اختیار
مینخواهد گشت با ما بخت یار
نیست، چون ابلاغ و حکمی بر قرار
این من و کرسی و بالشت و لحاف
نیست گویا چارهای جز انصراف...
کامل این برنامهی ناقص کنید
کار خود را روشن و خالص کنید
مرحمت فرمود: ه ما را مس کنید
لطف کرده حل کنید این اختلاف
نیست گویا چارهای جز انصراف
وعدهها دادند، اما بی عمل
همچوزنبورند، اما بی عسل
وه چه رنجم میدهد دوز و دغل
پای تدبیر است گویا در وحل
تا که این دیوار بردارد شکاف
نیست گویا چارهای جز انصراف
ما ز. یاران چشم یاری داشتیم
خودخطا بود آنچه میپنداشتیم
وعدهها را خوب باور داشتیم
بار بیش از حد خود برداشتیم
تا که برگردیم، از این انحراف
نیست گویا چارهای جز انصراف
گوئیا از ما نمیخواهند کار
آنکه میخواهد ندارد اختیار
مینخواهد گشت با ما بخت یار
نیست، چون ابلاغ و حکمی بر قرار
این من و کرسی و بالشت و لحاف
نیست گویا چارهای جز انصراف...
اخبار مرتبط
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار