در این مقاله گلچینی از بوستان کلام ولیّ مطلق، امیر بیان، امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را در مورد موانع و عوامل کسب آرامش روحی مورد دقت و تأمل قرار میدهیم.
1- در دل با خدا نه غیر خدا
مشکلات خود را آشکار کردن و شکوه و گلایه و آه و ناله نزد دیگران ذلت و خواری به همراه دارد. اینچنین اخلاقی و روحیهای افکار منفی را در ذهن فرد پرورش میدهد و باعث سلب آرامش میشود. ناظر به این مطلب امام علی علیهالسلام میفرمایند: «أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ، وَ رَضِی بِالذُّلِّ مَنْ کشَفَ عَنْ ضُرِّهِ، وَ هَانَتْ عَلَیهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیهَا لِسَانَه؛[2] آنکه جان را با طمع ورزی بپوشاند خود را خوار ساخته و هر که پریشانحالی و مشکلات خویش را با دیگران در میان نهد، تن به ذلت داده است و کسی که زبانش بر او فرمان راند و حاکم شود، خود را بیارزش کرده است.»
کسی که سفره دل خویش را نزد اینوآن باز کند و مشکلات خود را فاش کند رضایت به ذلت خود داده است. امام علی علیهالسلام در نامه خود به فرزندش امام حسن علیهالسلام میفرماید: «غم و اندوه خود را در پیشگاه خداوند مطرح کن تا غمهای تو را برطرف کند و در مشکلات تو را یاری رساند.»[3] روشن است که سخنگفتن با کسی که خالق و رازق و عاشق بندگان است و مشتاق است که بندگانش با او سخن گویند و از او کمک بخواهند تا از این قدرت بیپایان خود برای یاری رساندن به آنها استفاده کند، غم و اندوه را از انسان دور و او را امیدوار و شاد میکند. دعا و نیایش باعث میشود که افراد خوشبینانه احساس کنند بر وقایع آینده کنترل بیشتری دارند و این اعتقاد موجب افزایش اعتمادبهنفس، عزتنفس و احساس هدفمندی در آنها میشود و این حس خوب و مثبت و آرامش روحی گامی است برای پیشرفت و موفقیت و خوشبختی ...
2- قبول کردن واقعیت و بیتابی نکردن
تمام حوادث تلخ و شیرین، همچون پلّههایى متشکل از سنگهای سیاه و سفید، براى بالا رفتن و به کمال رسیدن است از اینرو برای صعود کردن باید بدون توجّه به رنگِ پلهها، بهسرعت از آن گذشت. چه زیبا امیرالمومنین علی علیهالسلام فرمودند: «از بیتابی کردن بپرهیز که آن امید را قطع مىکند و کار را به ضعف مىکشاند و اندوه به بار مىآورد. بدان که دو راه نجات بیشتر نیست: یا مشکلى چاره دارد که باید چارهاندیشى کرد و یا چاره ندارد که در آن صورت باید شکیبایى ورزید.»[4]
مشکلات و تلخیها را باید به عنوان یک واقعیت قبول کرد وگرنه دچار فکر و خیال و آشفتگی روانی میشویم؛ به همین دلیل خداوند متعال از تأسف خوردن نهی کرده است «لِکیلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکمْ وَ اللَّهُ لا یحِبُّ کلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ؛[5] تا بر آنچه از دست دادید، تأسف نخورید و به آنچه به شما داده شد،(سرمستانه) شادمانى نکنید و خداوندهیچ متکبر فخرفروشى را دوست ندارد.»
3- گمان و برداشت نیک
امام علی علیهالسلام میفرماید: «حُسْنُ الظَّنِّ رَاحَةُ الْقَلْب؛[6] گمان نیک، خوشبینی (فکر مثبت) باعث آرامش قلب است» و همچنین «حُسْنُ الظَّنِّ یُخَفِّفُ الْهَمَّ وَ یُنْجِی مِنْ تَقَلُّدِ الْإِثْم؛[7] گمان نیک اندوه را میکاهد و از افتادن در بند گناه مىرهاند.» البته ناگفته نماند باید مواظب باشیم و حساسیت شرایط زمان و مکان را در نظر بگیریم همهجا نمیشود حسن ظن داشته باشیم.
4-تلاش در رفع نیاز مردم
تلاش در جهت رفع نیاز و گرفتاری مردم به هر طریقی اعم از جانی، مالی، لسانی، قطعاً حس خوبی به انسان دست میدهد. چون کمککردن تجلی رابطه انسانها با یکدیگر است و این حس خوب انسانها نتیجهاش خوشبختی است. امام علی علیهالسلام میفرمایند: «مِنْ کَمالِ السَّعادَةِ السَّعْىُ فى صَلاح الْجُمْهورِ؛ کوشش در راه اصلاح عموم مردم، از کمال خوشبختی است.[8]
5- تغییر کردن و نو شدن
سعی کنیم خود را با تلاش کردن و رقابت مثبت تغییر دهیم، به اصطلاح نو بشویم و امروز با فردا متفاوت باشیم؛ چون کوتاهی در فعالیتها و انجام تکالیف موجب میشود فرد به اهدافش نرسد و آرزوهایش محقق نشود، نتیجهاش میشود احساس ناتوانی بیلیاقتی و اندوه و ناامیدی و این یعنی یک حس منفی و بد. امام علی علیهالسلام میفرمایند: «مَنْ قَصَّرَ فِی الْعَمَلِ ابْتُلِی بِالْهَمِّ؛[9] کسی که در انجام تکالیف و فعالیتهای خویش کوتاهی کند به اندوه و افسردگی گرفتار میشود.»
6- صله رحم (ارتباط و دیدار با خویشاوندان)
امام علی علیهالسلام درمورد اثرات مثبت رابطه با خویشاوندان میفرمایند: خویشاوندان انسان، بزرگترین گروهی هستند که از او حمایت میکنند و اضطراب و ناراحتی او را میزدایند و به هنگام مصیبتها نسبت به او پرعاطفهترین مردم هستند. [10]
7- کلام حکمتآمیز و زیبا طلب کنید
امام علی علیهالسلام میفرماید: «إِنَّ هَذِه الْقُلُوبَ تَمَلُّ کمَا تَمَلُّ الأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکمِ؛[11] همانا این دلها همانند بدنها خسته و افسرده میشوند، پس برای شادابی دلها سخنان حکمتآمیز و جالب بجویید.» همانطور که بعد از کار و تلاش خسته میشویم و با استراحت و تغذیه مناسب به جسمت صفا و طراوت میبخشیم، روح انسان هم اینچنین است، نیاز به تغذیه و تقویت مناسب برای شارژ شدن دارد تا آرامش و حس خوب را کسب کند و از آنجاییکه انسان فطرتاً همیشه طالب زیبایی و جویای حقیقت است، طبیعی است که با شنیدن سخنان زیبای حکمتآمیز حساس لذت و شادابی به او دست میدهد.
نتیجه: حس خوب و آرامش در زندگی، حقیقت مطلوبی است که اسلام آن را ستوده است و راههایی برای رسیدن و نزدیک شدن به آن تعیین کرده است. از نظر اسلام حس مثبت و آرامش، امری واقعی حقیقتی دستیافتنی است.
* حجتالاسلام مصطفی پورصدوقی استاد حوزه علمیه قم
===========================
پینوشت:
[1]. شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی (ره) ف ج: 11 ص: 152الی 153، «ینبغی لو اجتمع فصحاء العرب قاطبة فی مجلس و تلى علیهم أن یسجدوا له کما سجد الشعراء ....و أقسم بمن تقسم الأمم کلها به لقد قرأت هذه الخطبة منذ خمسین سنة و إلى الآن أکثر من ألف مرة ما قرأتها...»
[2]. نهج البلاغة، السید الشریف الرضی، ط دار الکتاب اللبنانی، ج: 1 ص: 469،حکمت2.
[3]. همان، ج1، ص399، نامه 31، «فَإِذَا نَادَیتَه سَمِعَ نِدَاک ـ وإِذَا نَاجَیتَه عَلِمَ نَجْوَاک فَأَفْضَیتَ إِلَیه بِحَاجَتِک ـ وأَبْثَثْتَه ذَاتَ نَفْسِک وشَکوْتَ إِلَیه هُمُومَک ـ واسْتَکشَفْتَه کرُوبَک واسْتَعَنْتَه عَلَى أُمُورِک ـ وسَأَلْتَه مِنْ خَزَائِنِ رَحْمَتِه مَا لَا یقْدِرُ عَلَى إِعْطَائِه غَیرُه ـ مِنْ زِیادَةِ الأَعْمَارِ وصِحَّةِ الأَبْدَانِ ـ وسَعَةِ الأَرْزَاقِ ـ ثُمَّ جَعَلَ فِی یدَیک مَفَاتِیحَ خَزَائِنِه...»
[4]. دعائم الإسلام، مغربى، ابو حنیفه، نعمان بن محمد تمیمى،ناشر: مؤسسه آل البیت علیهم السلام، چاپ دوم، 1385ه ق، قم-ایران، ج:1 ص: 223 «إیاک و الجَزَعَ؛ فإنّهُ یقْطَعُ الأملَ، و یضْعِفُ العملَ، و یورِثُ الهَمَّ. و اعلَمْ أنَّ المَخْرَجَ فی أمرَینِ: ما کانتْ فیهِ حِیلَةٌ فالاحْتِیالُ، و ما لَم تکنْ فیهِ حِیلةٌ فالاصْطِبارُ.»
[5]. سوره حدید/23.
[6]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص253، ح5322.
[7]. همان، ح5323.
[8].عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، ص469، ح8559.
[9].نهج البلاغة، السید الشریف الرضی، ط دار الکتاب اللبنانی، ج1 ص491، حکمت127.
[10]. همان، ج 1 ص65،خطبه 23 «وهُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَیطَةً مِنْ وَرَائِه وأَلَمُّهُمْ لِشَعَثِه وأَعْطَفُهُمْ عَلَیه عِنْدَ نَازِلَةٍ إِذَا نَزَلَتْ بِه...»
[11]. همان، ج1، ص483، حکمت91.