به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان کشور-اصولا در تمام دنیا هنرمندان یا سلبریتیها در کنار کار حرفهای شان دغدغههای اجتماعی نیز دارند و معمولا دیده شده تمام چهرههای معروف هنری، ورزشی و اجتماعی در قبال اتفاقات سیاسی یک کشور واکنش نشان میدهند و عملا معتقدند به عنوان یک هنرمند در قبال مردم کشورشان مسئولیت هایی دارند که یکی از آن ها رساندن درخواست های مردم و آحاد جامعه به گوش سیاست مداران است. دیده شده است که چهره های هنری و ورزشی و... گاهی وارد حوزه سیاست می شوند و حتی با حمایت از جناح های مختلف سیاسی در انتخابات و یا اهدافی که آن ها برای رسیدن به کرسی رقابت دارند فعالیت هایی گاه مؤثر دارند. نکته ای که وجود دارد اینجاست که چند درصد از این سلبریتی ها اصولا دغدغه اجتماعی دارند که وارد این حوزه می شوند؟ و چند درصد آن ها وارد این حوزه می شوند بی آنکه حداقل سواد سیاسی داشته باشند و یا با دغدغه اجتماعی وارد گود شوند چراکه آن ها فقط به دنبال صید ماهیِ خود از این آب گِل آلود هستند! در این خصوص طنین یاس با دکتر فهیمه زارع عضو پژوهشکده زن و خانواده گفتگویی انجام داده که ماحصل آن را در ادامه میخوانید:
لطفا بفرمایید واژه «سِلبریتی» یعنی چه؟
زارع: واژه سلبریتی از قرن ۱۴ میلادی از کلمه celebration به معنای جشن، یادبود، شهرت و سرشناسی گرفته شده است. در قرن بیستم با پیدایش تلویزیون و چهرههای مشهور آن، بتدریج واژه «سِلبریتی» برگرفته از سلبریشن، به معنای سرشناس و چهره رسانهای مشهور، بکار گرفته شد. بهترین معنای فارسی که میتوان برای واژه سلبریتی درنظر گرفت، عبارت است از «کسانی که بیشتر در چشم هستند». از این رو، حضور و نفوذ سلبریتیها، محصول کار رسانههای جمعی است که در قرن معاصر بوجود آمدهاند. در واقع، سلبریتی بار ارزشی چندانی هم ندارد، یعنی هر فردی که همیشه در دید رسانهها است، خواه شهرت خوب داشته باشد خواه بد، به او سلبریتی گفته میشود و آنها فقط چهرههای مشهور برای عموم مردم هستند. البته سلبریتی با شهرت کمی تفاوت دارد. تفاوت اصلی سلبریتیها، با افراد و اشخاص مشهور در این است که واژه «سِلبریتی» به نوع خاصی از افراد مشهور اطلاق میگردد. اما آدم های مشهور همواره در طول تاریخ وجود داشتهاند و بواسطه نظرات و ایده های بزرگشان، کُنش ها و کارهای بزرگ و مهمی که انجام دادهاند، مشهور شده اند. اما شهرت سِلبریتی، ربطی به ایده بزرگ و کار مهم او ندارد. شهرت این قشر، اساسا شخصیت محور است یعنی همین که این افراد، کار خاصی که ممکن است ارزش چندانی هم نداشته باشد انجام بدهد، موضوعی برای مشهور شدنش میشود و در واقع میتوان گفت تنها دارایی سلبریتی، شخصیت آنهاست.
سلبریتیها چگونه بر جامعه اثر میگذارند؟
زارع: سلبریتیها، سلیقه و ذائقه انتخاب شده خودشان را با مخاطبان و هوادارانشان به اشتراک میگذارند، در واقع آنها به طرفداران خود خط میدهند که به چه چیزهایی علاقه دارند. اخباری که یک سلبریتی در فضای مجازی از خود بازنشر میکند، نشان دهنده همان علایق و سلایق وی است که به هوادارانش بازگو میشود؛ این اخبار از تبلیغات، عکس، ویدئو، سبک زندگی، غذا، پوشاک، هنرهای مورد علاقه شان گرفته تا اظهارنظرهای سیاسی است که با مخاطبان به اشتراک میگذارند تا به نوعی سلایق خود را به آنها القا کنند. همچنین گرفتن لایک توسط فالوورها در واقع یک نوع هویت یابی، امتیاز، اعتباریابی و کسب افتخار برای سلبریتیها محسوب میشود. رفتار سلبریتیها را میشود اینطور تحلیل کرد و یک شعار بسیار مهم از آن برداشت کرد که "دیده میشوم، پس هستم". زیرا آنها وجود خودشان را براساس دیده شدن تعریف میکنند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت؛ مهمترین بستر نهادی و ساختاری بوجود آمدن سلبریتیها و نفوذشان در جامعه، از طریق رواج رسانههای اجتماعی و تصاویر ایجاد شده است.
تاثیرگذاری سلبریتیها در جهت دهی سیاسی جامعه چگونه است؟
زارع: در این باره به نظر می رسد هنوز سلبریتیها در جامعه ایرانی به این جایگاه و این سطح از تاثیرگذاری نرسیده اند که بتوانند بر مسائل سیاسی کشور تاثیر بگذارند و این یک بازنمایی اشتباهی است که بگوییم هنرپیشه ها و شاخ های اینستاگرامی ما با حمایت از یکی از نامزدهای انتخاباتی، تبلیغات انجام میدهند. اینگونه نیست که یک شخص، یک فالوور، یک نوجوان که پیج آن سلبریتی را دنبال میکند و هوادار وی شناخته میشود، متاثر از آن سلبریتی، کاندیدای خود را انتخاب کند و اگر نظر شخصی خودش، مخالف نظر سلبریتی مورد علاقه اش باشد، صرفا پیرو تبلیغات، نظر خود را عوض کند. گاهی نظر افراد با سلبریتی مورد علاقه شان یکسان است که کمک به تایید کاندیدای مورد نظر انتخابات میکند و اینکه میبینیم در برخی از انتخاباتهای گذشته، سلبریتیها درمورد کاندیداهای خاصی نظر دادند و هواداران آنها نیز آن کاندیدای مورد نظر را انتخاب کردند، بخاطر این است که از ابتدا انتخاب هواداران همان کاندیدا، مورد نظر بوده و خیلی ارتباطی به تبلیغات نداشته است. البته براساس تحقیقات و پروژهشهایی که پژوهشگران ما بصورت کمی و کیفی انجام دادهاند، دریافتند که ما با مخاطبان کنشگر و آگاه در ارتباط هستیم. درست است که در حوزههای مصرفی مانند موسیقی، برندهای پوشاک، عطر و ... ممکن است جوانان ما از آنها خط بگیرند اما در مباحث اندیشهای و سیاسی به نظر میرسد تاثیرگذاری کمتری دارند. مثلا در دیدار آیت الله رئیسی با امیر تتلو، اصلا این دیدار موجب نشد که سبد رای طرفداران تتلو، سبد رای اصولگرایان را پر کند. بخاطر اینکه جوانان امروز براساس ذهنیت خود، آگاهانه، با عاملیت و کنشگری انتخاب میکنند. اگر دو طرف هم جهت باشند کمک به انتخاب یک کاندید میکند اما اگر مخالف باشند، سلبریتی نمیتواند در حوزههای اندیشهای، انتخابهای کنشگران را براحتی تغییر دهد.
وظیفه دستگاهها برای هدایت درست جامعه چیست؟
زارع: اگر نهادهای رسمی ما نتوانند گروههای مرجع مناسب معرفی کنند و پاسخگویی شان به نیازهای مخاطب ناقص باشد و به سرعت نباشد، باتوجه به اینکه الان عصر سرعت، تغییر و تحولات است، نخواهند توانست به سرعتِ سلبریتیها پیش بروند و ضعف در عملکردشان موجب میشود، مخاطب خودش را معطل نگذارد و یک گروه جایگزین انتخاب کند که قطعا این امر باعث کاهش کیفیت گروه جایگزین میشود و مخاطب به سمت گروههای متزلزل جامعه از لحاظ نخبگی و اندیشهای میرود مانند سلبریتیها. برای اینکه چنین اتفاقی رُخ ندهد میبایستی نهادهای اندیشه ورز و نخبگی مانند حوزهها، دانشگاهها و نهادهای رسمی و حاکمیتی ما قدم ابتدایی را بردارند و زیست جهان فعلی مخاطبان را فهم کنند و متوجه باشند که مخاطب امروز، با مخاطب دهه ۵۰ و ۶۰ متفاوت است و دست از نگاههای بالا به پایین خود بردارند و در یک تعامل تقریبا برابر و با استراتژی گفتگوی صمیمانه، سلسله مراتب را پیش ببرند. اگر ما تلاش کنیم تا با نسل جدیدی از زنان و دختران که با شبکههای اجتماعی تامل دارند و اکثرشان زیست سلبریتیها را هر روزه مقابل چشمان خودشان میبینند و ممکن است گاهی از آنها الگوبرداری کنند، با یک روش و بیان جدید، کرامت و شخصیت انسانی که همان گفتمان اسلامی و پایگاه فرهنگی- بومی و اسلامی- ایرانی خودمان است را یاد بدهیم و برنامهریزی کنیم تا زنان و دختران مان، توانمند، صاحب خودآگاهی و کنشگری فعال شوند و آنها انتخابگر و سوژهگیر بار بیایند و اگر برنامهریزیها، سیاستها و تبلیغات برنامه های دانشگاهی، گفتگومحور شود و صداوسیمای ما به این سمت باشد که موجب ارتقاء کرامت نفس در زنان و دختران شود و قدرت انتخاب و تحلیل پیدا کنند، دیگر آن موقع نباید نگران خودنمایی سلبریتیها در شبکه های اجتماعی باشیم. در این حالت، ممکن است همچنان دختران ما این افراد را دنبال کنند اما فقط به عنوان یک سرگرمی، تفریح، ارضای نیاز و کنجکاوی خواهد بود و دیگر چندان نگران اینکه سلبریتیها قادر به ایجاد جریان در جامعه شوند، نخواهیم بود.
ارتباط پدیده سلبریتی با رسانه ها را تشریح کنید؟
زارع: پدیده سلبریتی کاملا با رسانه های مُدرن، مانند تلویزیون، شبکه های اجتماعی، فضای مجازی، سینما و ... گره خورده است و این رسانهها بستر بوجود آمدن پدیده سلبریتیها هستند. از این رو، این گروه دارای دو ویژگی مهم هستند ۱. سلبریتیها همه فهم هستند و از گروه های مختلف و تقسیم بندیهای متفاوت اجتماعی، صنفی، سنی، جنسی و .. تشکیل شدهاند بنابراین همه این گروه را فهم میکنند. ۲. سلبریتیها همواره در معرض دید هستند و به گونهای رفتار میکنند که همیشه تیتر یک خبرها باشند و در امواج خبری شنیده شوند. روی موج اخبار بودن با هویت سلبریتیها گره خورده است. یعنی سلبریتیای که هر روز خبری از وی منتشر نشود، میتوان گفت که اصلا سلبریتی به حساب نمی آید. حضور پایدار آنها در رسانه ها سبب میشود این قشر با عواید رسانهها زندگی کنند و دائما کارها و نظرات شخصی شان و سبک زندگی شان را با مخاطبان خود در شبکههای اجتماعی و رسانهها به اشتراک بگذارند.
نظر سایر جامعه شناسان و پژوهشگران درباره تاثیرگذاری سلبریتیها بر موضوعات مختلف در یک جامعه چیست؟
زارع: تحلیل جامعه شناسان و پژوهشگران درخصوص تاثیرگذاری سلبریتیها بر مسائل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی در جامعه ایرانی از طریق نظرات شان در شبکههای مختلف مجازی و میزان تاثیرگذاری واقعی آنها اختلاف وجود دارد. اما آیا ما واقعا باید قائل به تاثیرگذاری برای سلبریتیها باشیم یا خیر؟ آیا آنها گروههای مرجعی هستند که می توانند خط و ربط به جامعه بدهند و فالوورهای شان از انتخاب های آنها تاثیر میپذیرند یا خیر؟ ما با دو دسته از پژوهشها روبه رو هستیم، برخی از پژوهشها می گوید که این تاثیرگذاری در مسائل سیاسی و اعتقادی به شدت کم است. زیرا براساس پژوهشهای میدانی که بین جوانان و نوجوانان انجام داده اند تا اینکه ببینند اثرگذاری سلبریتیها بر کنشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی چقدر بوده؛ به این پاسخ رسیده اند که تاثیر چندانی نداشته است و نمیتوانیم بگوییم سلبریتیها برای قشر نوجوان و جوان، در جهت گیریهای سیاسی و اعتقادی، یک گروه مرجع شدهاند. البته لازم است در اینجا یک تعریفی از گروه های مرجع در جامعه ارائه دهم. در واقع گروهی است که فرد احساس تعلق به آن دارد و در ارزیابی ها و قضاوت ها و تحلیل های خودش از این گروه، تاثیر می پذیرد. در دوره های مختلف تاریخی، گروه های مرجع زیادی وجود داشتهاند اما معمولا آنها افراد مشهوری بودند که دو عنصر فضیلت و احترام را داشتند یعنی افراد فاضل و محترم در بین مردم، به عنوان گروه های مرجع شناخته می شدند اما بنابر نظرات این دسته از پژوهشگران، در عصر جدید، سلبریتی ها فالوور و طرفدار دارند اما پیرو ندارند. به این معنا که مردم اخبار آنها را دنبال و لایک میکنند و حتی تحت تاثیر ژستها و لحن حرف زدن آنها قرار میگیرند اما در حوزههای سیاسی و اعتقادی از آنها الگوبرداری نمیکنند. در واقع جوانان و نوجوانان در اوقات فراغت و مصرف فرهنگی مانند انتخاب موسیقی، فیلم و حتی سبک زندگی شان مانند برند لباس تاثیر میگیرند اما در حوزه مسایل سیاسی، اعتقادی و مهم اجتماعی، این جنس مسائل را جزو حوزههای نخبگانی میدانند و از سلبریتیها پیروی نمیکنند. اما گروه دوم جامعه شناسان دقیقا نگاه مخالف دارند و میگویند سلبریتیها در دیپلماسی فرهنگی، نقش برجستهای دارند و این نقش در کشورهای مختلف، متفاوت عمل میکند. در برخی کشورها این نقش همسو با حاکمیت است و در برخی دیگر در نقش یک اپوزیسیون حاضر می شوند. در آمریکا این موضوع بسیار برجسته است که در دورههای انتخابات ریاست جمهوری، سلبریتی ها کاندیدای خود را انتخاب می کنند تا هواداران را با خود همراه کنند.