خبرهای داغ:
به مناسبت:

8 مارس-روز جهانی زن

به مناسبت 8 مارس، روزی که به عنوان روز جهانی زن در جهان مطرح است به تاریخچه انتخاب این روز با این عنوان می پردازیم.
کد خبر: ۹۳۲۶۵۱۳
|
۱۸ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۱

به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج، به مناسبت 8 مارس، روزی که به عنوان روز جهانی زن در جهان مطرح است به تاریخچه انتخاب این روز با این عنوان می پردازیم.

گفتنی است که ماهیت گرامیداشت این روز خلاف ما وقع و رویداد تاریخی که این روز را در تقویم جهانی به ثبت رسانده است در کشور های مختلف بسته به فرهنگ و آداب و رسوم آن کشور به روزی شبیه به روز زن یا روز عشق یا روز ولنتاین تبدیل شده و به بهانه ای برای تقدیر و تشکر از زنان مبدل شده است.

انتخاب تاریخ روز هشتم ماه مارس به عنوان روز جهانی زن به مبارزه زنان کارگر نساجی در سال ۱۸۵۷ در شهر نیویورک آمریکا برمیگردد شرایط کاری سخت و غیر انسانی و دستمزد کم کارگران زن که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم همراه با مردان در کشورهای صنعتی وارد بازار کار شده بودند آنان را وادار به اعتراض و مبارزه صنفی به شکل های سازمان یافته و غیرمتمرکز علیه این بی عدالتی می‌کرد در این روز کارگران نساجی زن در یک کارخانه بزرگ پوشاک برای اعتراض علیه شرایط بسیار سخت کاری و وضعیت اقتصادی شان دست به اعتصاب زدند و خاطره این اعتصاب برای کارگران نساجی باقی‌ماند نارضایتی عمومی از این شرایط برای زنان کارگر ادامه داشت در هشتم مارس سال ۱۹۰۸ بعد از گذشت بیش از ۵۰ سال کارگران زن کارخانه نساجی کتان در شهر نیویورک با خاطره اعتصاب این روز به دلیل تبعیض و محرومیت و فشار زیاد در مقابل حقوق بسیار کم اعتصاب خود را شروع کردند صاحب این کارخانه به همراه نگهبانان برای جلوگیری از همبستگی کارگران دیگر بخش ها با این اعتصاب و سرایت آن به بخش های دیگر این زنان را در محل کار خود در کارخانه محبوس کرد به دلایل ناشناخته های آتش در کارخانه در گرفت و فقط تعداد کمی از کارگران زن محبوس توانستند خود را نجات دهند ۱۲۹ کارگر زن در آتش سوختند روز هشتم ماه مارس بر پایه سنتی مبارزه کارگران زن علیه شرایط سخت کار ایشان در خاطره ها ماند در سال‌های بعد در کشورهای مختلف اروپایی و آمریکا مبارزه زنان به شکل تظاهرات و اعتصاب کارگری علیه فشار تبعیض و استثمار کاری و همینطور برای داشتن برابری حقوق در اجتماع و علیه جنگ ادامه پیدا کرد از جمله یکی از مهمترین مدافعان حقوق زنان در کشور آلمان خانم گل آرا ضد کین مبارز مارکسیست خواستهای مبارزان زن در آلمان را مبنی بر هشت ساعت کار در روز برای زنان همینطور حق داشتن تعطیلات و مرخصی زایمان و برابری حقوق در مقابل قانون مطرح کرد در اروپا دومین کنفرانس سوسیالیستی بین المللی زنان که در آن ۱۰۰ شرکت کننده از ۱۷ کشور جهان شرکت داشتند به پیشنهاد کلارا زتکین در ۲۷ آگوست سال ۱۹۱۰ ده در کپنهاک روز هشتم مارس به عنوان روز زن برای دفاع از حقوق آنان در مقابله تبعیضات مختلف و چند جانبه برگزیده شد هشتم مارس برابر است با روز جهانی زن

حال به بهانه ی این روز که به عنوان روز جهانی زن شناخته شده، فرصت را مغتنم می شمارم و گوشه ای از دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را به همراه گوشه ای از نقش ،جایگاه و وضعیت زنان در دوران انقلاب اسلامی و سپس بعد از آن در دفاع مقدس و اجتماع امروز را مرور می کنیم.

دیدگاه امام‌خمینی درباره مشارکت اجتماعی زن

در لابه‌لای گفته‌ها و نوشته‌های امام‌خمینی در دوران مبارزه و دو دهه اول انقلاب، به موارد بسیاری برمی‌خوریم که حاکی از نظر مساعد ایشان نسبت به مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان است. پس از پیروزی انقلاب نیز ایشان طی سخنانی که به مناسبتهای گوناگون ایراد فرموده‌اند، سهم چشمگیر زنان در پیروزی انقلاب اسلامی و دوران جنگ و نیز لزوم مشارکت اجتماعی زنان در جامعه اسلامی را مورد تصریح قرار داده‌اند. ایشان در یکی از سخنرانی‌های‌شان در مورد آزادی زنان فرموده‌اند: «زنان در جامعه اسلامی آزادند و از رفتن آنان به دانشگاه و ادارات و مجلسین به‌هیچ‌وجه جلوگیری نمی‌شود، از چیزی که جلوگیری می‌شود، فساد اخلاقی است که زن و مرد نسبت به آن مساوی هستند و برای هر دو حرام است.»

درخصوص حقوق زنان نیز فرموده‌اند: «در نظام اسلامی، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد: حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رای‌دادن، حق رای‌گرفتن. در تمام جهاتی که مرد حق دارد، زن هم حق دارد، لیکن هم در مرد مواردی است که چیزهایی به دلیل پیدایش مفاسد بر او حرام است و هم در زن مواردی هست که به‌دلیل‌آنکه مفسده می‌آفریند، حرام است.»

همان‌گونه‌که ملاحظه می‌شود، امام‌خمینی مشارکت اجتماعی زنان را با رعایت موازین اسلامی کاملا مجاز دانسته و مورد تاکید قرار داده است. علاوه‌براین ایشان در بسیاری از گفته‌ها و نوشته‌های خویش، مشارکت سیاسی را برای زنان لازم دانسته است: «زن باید در مقدرات اسلامی مملکت دخالت کند. شما همان‌گونه‌که در نهضتها نقش اساسی داشته‌اید و سهیم بوده‌اید، هم‌اکنون هم باز باید در پیروزی سهیم باشید و فراموش نکنید که هر موقع اقتضا کند، نهضت کنید و قیام کنید.» به‌طورکلی از مجموع گفتارها و سخنان امام‌خمینی در مورد زنان برمی‌آید که ایشان تحصیل، شرکت در امور سیاسی، اشتغال و فعالیتهای اقتصادی را مطابق تاکید و تصریح اسلام، برای زنان مجاز شمرده‌اند.

 

ایفای نقش موثر در پیروزی

انقلاب اسلامی ایران ویژگیهایی دارد که در مجموع این انقلاب را در میان همه انقلابهای جهان بی‌نظیر و بی‌رقیب ساخته است. یکی از آن ویژگیها، قطعا ذی‌سهم‌بودن بانوان است.

با روشن‌شدن اولین شعله‌های انقلاب که زمینه‌های آن در راهپیماییها و تظاهرات و فعالیتهای سیاسی سال 1357 شکل گرفته بود، زن ایرانی که قبل از آن تنها ایفاگر نقشی بسیار ساده و ناقص بود، حصار بی‌بندوباری را در هم شکست و پای به میدان علم و عمل گذاشت و سیاستهای فرهنگ استعماری را که موجودیت او را نادیده گرفته بود، زیر پا گذاشت. زنان در تاریخ انقلاب اسلامی ایران همواره به منزله بازوان توانمند انقلاب و برانگیزاننده شعله‌های فروزان آن به شمار ‌آمده‌اند و نقش آنان در انقلاب اسلامی بسیار عظیم تلقی شده است؛ چنانکه امام‌خمینی(ره) فرمودند: «در این نهضت زنان حق بیشتری از مردان دارند.»زنان در انقلاب دو نقش اساسی و عمده داشتند: 1ــ نقش مستقیم در صحنه سیاسی 2ــ نقش غیرمستقیم در صحنه سیاسی.

 

1ــ نقش مستقیم زنان در مبارزات انقلاب:

زنان در انقلاب با حفظ اصول و موازین اسلامی از هیچ‌گونه فداکاری در راه به‌ثمررساندن انقلاب خودداری نکردند. آنها پابه‌پای مردان در تظاهرات میلیونی تاسوعا و عاشورا و... شرکت کردند، شهید دادند و محرومیتها را تحمل نمودند. به‌عنوان‌مثال در فاجعه هفدهم شهریور که نقطه عطفی در انقلاب به شمار می‌آید، به استناد نقلها و فیلمها، زنان بیشتر از مردان شهید دادند. در آن واقعه زنان در میان شهدا نشستند و از سوی نیروهای رژیم ظالمانه مورد رگبار قرار گرفتند.

حضور فعالانه زنان در انقلاب اسلامی با رعایت حجاب و مستلزمات شرعی جهاد، بیانگر توجهات زیر از سوی آنان است: 1ــ کسب هویت دینی 2ــ مقابله با نقشه‌های ابرقدرتهای استعمارگر و رژیم پهلوی 3ــ علاقه به کسب آزادی در چارچوب پوشش اسلامی.

درواقع برای زنان حضور در صحنه‌های مبارزه از حرکت در چارچوب ایدئولوژی اسلامی، حفظ موازین شرعی و رعایت حجاب تفکیک‌پذیر نبود.

 

2ــ نقش غیرمستقیم زنان در مبارزات انقلاب:

شرکت غیرمستقیم زنان یعنی تاثیری که روی شوهران، فرزندان، پدران و برادرانشان داشتند از تاثیر مستقیمشان کمتر نبود. مرد الهامگیر از زن است و اگر در یک جریان اجتماعی زنان هماهنگی نداشته باشند، از تاثیر مرد هم فوق‌العاده کاسته می‌شود؛ به‌همین نسبت اگر زنان نقش موافق و احساسات موافق داشته باشند، نیروی مرد نیز چند برابر می‌شود و زنان نیروی محرکی برای مردان به‌شمار می‌رود. زنان در طول تاریخ نه‌‌تنها مولد و زاینده مردان و پرورش‌دهنده جسم آنها، بلکه الهام‌بخش، نیرودهنده و مکمل مردانگی آنان نیز بوده‌اند. ازاین‌رو شرکت بانوان در حوادث انقلاب باعث تقویت شهامت و جرات جوانان گردید و حرکت انقلاب را تندتر و شدیدتر کرد. نقش زنان درکل از ویژگیهای خاصی برخوردار است. صلاح و فساد کل جامعه از صلاح و فساد زنان سرچشمه می‌گیرد. زن یکتا موجودی است که می‌تواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان نه یک جامعه بلکه جوامع به استقامت و ارزشهای والای انسانی کشیده شوند ــ البته عکس آن هم صادق است.

 

وضعیت زنان بعد از انقلاب

زن ایرانی با ظهور انقلاب اسلامی تحول یافت و تحول آفرید؛ هر روز به سوی رشد و کمال تازه‌ای راه یافت و در کوره انقلاب آبدیده و استوار شد. زنان مسلمان و متعهد کشورمان برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی در صحنه‌های سیاسی ــ اجتماعی، بسیار فعال و سازنده قدم برداشتند و حرکتهای اجتماعی عظیمی با مشارکت آنان شکل گرفت.

اندکی پس از اضمحلال حکومت پهلوی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، امریکا که پایگاه عظیم سیاسی، اقتصادی و نظامی خود را از دست داده بود، درصدد برآمد تا دوباره ردپایی برای خود در ایران اسلامی بیابد و به‌همین‌دلیل جنگ علیه ایران را با تحریک رژیم بعث عراق برانگیخت. در آن شرایط، تنها نوزده‌ ماه از حاکمیت نظام نوپای جمهوری اسلامی می‌گذشت. تحولات و دگرگونیهای عظیم ناشی از انقلاب، تغییر در سیستم اجتماعی ــ نظامی کشور و سایر عوامل درونی موجب شده بودند نظام اسلامی هنوز از قوام، ثبات، قوت و قدرت سیاسی ــ نظامی کافی بی‌بهره باشد. در چنین شرایطی بود که شهرها و مرزهای ایران به‌طور گسترده مورد تهاجم و تجاوز دشمن قرار گرفت.

در این جنگ نابرابر که استکبار با استفاده از آخرین تجهیزات نظامی و تکنولوژیک خود، رژیم عراق را مجهز کرده بود و با محاصره نظامی اقتصادی ایران اسلامی، فشارهای بیشتری را وارد می‌نمود، هزار مرکز آموزشی، اقتصادی و فرهنگی ایران تخریب و هزاران نفر از جوانان، پیران، زنان، مردان و کودکان کشور به شهادت رسیدند. رژیم بعثی عراق با حمله به ایران نه‌تنها جان و مال، بلکه ناموس و آزادی مردم را مورد تجاوز قرار می‌داد و لذا همه مردم برای دفاع به جبهه‌های جنگ گسیل شدند. در این زمان ارتش و سایر نیروهای نظامی به واسطه عدم آمادگی نمی‌توانستند به‌تنهایی در مقابل متجاوز مقاومت کنند و به ناچار نیروهای مردمی، بومی و غیربومی با حداقل امکانات راهی مرزها شدند تا فقدان نیروهای منظم نظامی جبران شود.

با آغاز جنگ تحمیلی فصل دیگری از حیات و حضور زنان آغاز گردید. زنان چون کوهی استوار در برابر مصائب، شدائد و پیامدهای جنگ مقاومت نمودند و علیرغم دشواریهای فراوان و توطئه‌های بسیار استکبار برای خارج‌نمودن زنان از میدان سیاسی اجتماعی، از عزت، شرف و منزلت کشورشان دفاع کردند. زنان مسلمان ایران در هنگام جنگ، با ساختن سنگرهای دفاعی، حضور در مساجد برای فراگیری آموزشهای نظامی، شرکت در مراکز پشتیبانی و تدارکات، خدمات‌رسانی به نیروهای رزمی، تشویق و ترغیب فرزندان، همسران، پدران و برادرانشان برای شرکت در میادین جنگ و حتی حضور مستقیم در برخی جبهه‌های شهری و...، دفاع قهرمانانه‌شان را به منصه ظهور رساندند و رسالت و اصالت خود را به جهانیان نشان دادند. فرزندانی که به هنگام خردسالی در آغوش پرمهر این مادران در صف تظاهرات شرکت می‌کردند و شاهد حق‌طلبی آنان بودند، در زمان جنگ به مردانی با صداقت و خلوص‌نیت تبدیل شدند و حماسه‌آفرینی در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل را برعهده گرفتند.

زنان با حماسه‌آفرینی‌های خود زبان گویای انقلاب بودند. آنها با حضور اسلامی خود در ابعاد مختلف و با داشتن روحیه اسلامی، جبهه‌های نبرد را پرشور نگه داشتند و در پرتو مقاومت و ایثارگریهای آنها و صبر و شکیبایی در برابر دشواریها و شهادتها، نه‌تنها پیروزی را رقم زدند، خود به قهرمانان دفاع مقدس تبدیل شدند.

اهم فعالیتهای ایشان در زمان دفاع مقدس را چنین می‌توان برشمرد: 1ــ امداد و پشتیبانی و رساندن وسایل و مهمات به رزمندگان 2ــ تهیه دارو و درمان برای مجروحان و نیز پرستاری از آنها 3ــ تشویق و تهییج مجاهدان 4ــ به‌دست‌گرفتن سلاح و نبرد مستقیم با دشمن.

مقاومت و فداکاری زنان بزرگ کشورمان در طول جنگ تحمیلی چنان بزرگ و اعجاب‌آمیز است که قلم و بیان از ذکر آن عاجز بلکه شرمسار است.

حال باید بررسی کنیم که با این همه فداکاری و نقش زنان در به‌ثمررسیدن انقلاب اسلامی، چه سهمی از این پیروزی نصیب آنها شد، در چه زمینه‌هایی رشد یافتند و جایگاهشان در برنامه‌های توسعه کجا است؟

 

جایگاه زنان در برنامه‌های توسعه

مفاهیم توسعه، عقب‌ماندگی و درحال‌توسعه، همگی در چارچوب نظم جدید جهانی ناشی از جنگ جهانی دوم مطرح شدند. سازمان ملل متحد برای اولین‌بار دهه 1970ــ1960 را به توسعه اختصاص داد و شاخص اندازه‌گیری آن، درآمد ناخالص ملی سرانه تعیین شد. در این دهه زنان به‌عنوان عوامل نامرئی در پروسه توسعه، کلا مورد توجه برنامه‌ریزان نبودند.

در دومین دهه، یعنی در دهه 1980ــ1970 که نخستین ارزیابی‌ها از عملکرد دهه قبل به عمل آمد، دنیا با این واقعیت مواجه شد که میزان موقعیتها در جهت توسعه بسیار کم بوده و نرخ رشد جمعیت، بیکاری و نابرابری درآمد فردی به‌سرعت در حال افزایش است. ازاین‌رو برای اولین‌بار در سال 1975 زنان جهان اسماً از نامرئی‌بودن بیرون آمدند. در سومین دهه، یعنی در دهه 1990ــ1980، با ایجاد شکافهای عمیق اقتصادی میان کشورهای توسعه‌یافته صنعتی با کشورهای درحال‌توسعه و توسعه‌نیافته و نیز بروز اختلافات طبقاتی شدید در هرکدام از این جوامع، گرسنگی افزایش یافت و برای اولین‌بار به تولید زنان و توانایی آنها برای تامین درآمد توجه شد؛ به‌طوری‌که سازمان ملل دهه مذکور را دهه زن نامید و حرکتهایی در سطوح بین‌المللی در این زمینه صورت گرفت که از جمله می‌توان به ایجاد مراکز تحقیقاتی و مراکز برنامه‌ریزی اقتصادی بین‌المللی درخصوص فعالیتهای زنان اشاره کرد.

 

نقش زنان در توسعه اقتصادی

یکی از اصول اولیه و بدیهی در امر توسعه همه‌جانبه، این است که هر کشوری باید در اولین گام این واقعیت را بپذیرد که استفاده و بهره‌برداری از تمام توان نیروهای انسانی، شرط اساسی توسعه و پیشرفت است. این گام در صورتی مستحکم خواهد بود که این حقیقت را از یاد نبریم که زنان نیمی از نیروهای انسانی هر جامعه هستند و باید در امر توسعه از استعدادها و توانمندیهایشان به نحو مطلوب بهره‌برداری گردد.

زنان به‌عنوان نیمی از منابع انسانی، نه‌تنها موضوع و هدف هر نوع توسعه‌ای هستند بلکه اهرم موثری در پیشبرد اهداف توسعه اقتصادی و اجتماعی به‌شمار می‌روند. تجهیز این منبع مهم و به‌کارگرفتن صحیح و مطلوب آن، نه‌تنها نیل به اهداف توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را آسانتر می‌کند بلکه از نظر تحقق هدفهای مربوط به توزیع عادلانه‌تر درآمدها و بالابردن سطح رفاه خانواده‌ها تاثیرات مثبتی بر جای خواهد گذاشت.برای دستیابی به توسعه، مشارکت فعالانه زنان امری ضروری است. مراکز تحقیقاتی و علمی بین‌المللی میزان مشارکت زنان و نقش آنان را در ساختارهای اقتصادی، از شاخصهای اساسی نوسازی و توسعه اقتصادی به‌شمار می‌آورند.اما ازآنجاکه توسعه تنها جنبه اقتصادی ندارد و توسعه انسانی مهمتر و یا حداقل مکمل توسعه اقتصادی تلقی می‌گردد، سازمان ملل متحد در گزارش سال 1993 این سازمان میزان اشتغال زنان، میزان باسوادی و نیز حضور آنان در رشته‌های مختلف علمی، و نیز میزان کرسی‌های اشغال‌شده در پارلمان و دیگر نهادهای کشور از سوی زنان را از جمله شاخصهای توسعه معرفی کرده است.

 

آموزش زنان در نظام جمهوری اسلامی

محور کلیدی تطور و پیشرفت جوامع در دورانهای مختلف تاریخ، تحول و تعالی انسانها از طریق پرورش معنوی و آموزش مستمر آنان در زمینه‌های مختلف آموزشی اعم از علمی، فنی و حرفه‌ای می‌باشد.

علیرغم ظهور روزافزون نوآوریهای متعدد و تازه تکنولوژیک، اکثر کشورهای جهان سوم یا هنوز پیوندهای وابستگی‌شان در زمینه‌های مختلف به دنیای غرب را نگسسته‌اند و یااینکه گامهای موثری در این زمینه برنداشته‌اند. جوامع مختلف برای حرکت در جاده پیشرفت، به تسلیح خود در زمینه‌های علمی نیاز دارند و در این زمینه باید تمام افراد جامعه، اعم از زن و مرد و در مقاطع سنی مختلف، در جایگاه ویژه جدول آموزشی قرار گیرند.

در زمینه آموزش، باید گفت وضعیت زنان در جمهوری اسلامی به گونه‌ای رضایت‌بخش بهبود یافته است. محرومیت زنان در امر‌ آموزش پیشینه‌ای دیرباز دارد اما با تلاشهای صورت‌گرفته در سالهای اخیر، امکانات لازم برای تسهیل سوادآموزی زنان و دختران فراهم آمده است.

براساس آمار رسمی کشور که از سوی مرکز آمار ایران در سال 1370 منتشر شد، در این سال از پنجاه‌وشش‌میلیون نفر کل جمعیت کشور، حدود بیست‌وهشت‌میلیون آن را زنان تشکیل می‌دادند؛به‌عبارت‌دیگر زنان نیمی از جمعیت کشور را به خود اختصاص داده بودند و با توجه به این مهم، گسترش آموزش در مقاطع مختلف تحصیلی و در میان بی‌سوادان، به‌ویژه گروه زنان، از اصول مهمی است که باید همواره مورد توجه قرار گیرد.

براساس گزارش سازمان نهضت سوادآموزی، 8/56 درصد از جمعیت ده‌ سال به بالای کشور در سال 1355 بی‌سواد بودند و اکثر این تعداد را زنان تشکیل می‌دادند اما این رقم در سال 1370 به کمتر از سی‌وهفت‌درصد کاهش یافت. به‌عبارتی‌ در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی بیش از نیمی از جمعیت ده سال به بالای کشور بی‌سواد بودند، اما به‌رغم افزایش جمعیت، در سال 1374 نسبت بی‌‌سوادی به میزان یک‌ونیم‌برابر کاهش یافت.

در مجموع نسبت باسوادی زنان از سی‌وپنج‌ونیم درصد در سال 1355 به بیش از شصت‌وهفت درصد در سال 1370 و هفتاد درصد در سال 1375 ارتقاء یافته است. براساس آمار اعلام‌شده از سوی سازمان نهضت سوادآموزی، از سال1360تا 1373 بر اثر تلاشهای این سازمان بیش از هفده میلیون نفر در مناطق مختلف کشور با گذراندن دوره‌های مقدماتی و تکمیلی باسواد شده‌اند که دوازده‌میلیون‌ودویست‌وشصت‌هزار نفر از این آمار را زنان و پنج‌میلیون و دویست‌وچهل‌وسه‌هزار نفر را مردان تشکیل می‌دهند.

تحصیل دختران در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و مراحل آموزش عالی نیز از مواردی است که باید در بحث آموزش و پرورش مورد توجه قرار گیرد. بررسیهای به‌عمل‌آمده از سوی برخی متخصصان امور اجتماعی، نشان می‌دهد در سالهای اخیر شوق به تحصیل و میزان موفقیت در آزمونهای مختلف علمی در میان دختران افزایش قابل‌ملاحظه‌ای یافته است. در سال تحصیلی 74ــ1373 بیش از هفده‌میلیون نفر دختر و پسر دوره‌های مختلف اعم از کودکستان، ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان و دانشسراهای تربیت معلم را گذرانده‌اند و از این میان، بیش از هشت‌میلیون نفر دانش‌آموزان و دانشجویان دختر هستند.

بنابر آمار موجود، در ‌سالهای تحصیلی 68ــ1367 تا 73ــ1372، به‌طور متوسط سی‌درصد دانشجویان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی دولتی را دختران تشکیل داده‌اند. در فاصله سالهای مذکور، تعداد فارغ‌التحصیلان نسبت به سالهای گذشته درکل 7/13 درصد افزایش داشته است.

درصد باسوادی زنان با منافع اقتصادی ــ اجتماعی کشورها رابطه‌ تنگاتنگ دارد. یک ملت بی‌سواد که قابلیتهای انسانی آن توسعه نیافته باشد، همیشه توسعه‌نیافته باقی خواهد ماند. منافع غیرمالی تعلیم و تربیت دختران عبارتند از: 1ــ تحصیل زنان سبب کاهش مرگ و میر کودکان می‌گردد 2ــ تحصیل زنان دفعات بارداری را کاهش می‌دهد. زنان تحصیل‌کرده خواهان فرزند کمتر هستند و بهتر می‌توانند به سطح باروری دلخواه خود دست یابند 3ــ تحصیل زنان مرگ و میر مادران را کاهش می‌دهد 4ــ تحصیل زنان، توانایی و درک آنان در حفظ منابع طبیعی و محیط زیست را به‌نحو موثری افزایش می‌دهد.

علیرغم آنچه گفته شد، مطابق آمارهای موجود، هنوز هم درصد باسوادی زنان نسبت به مردان درکل پایین‌تر است. دلایل عمده این امر عبارتند از: 1ــ موانع فرهنگی ــ اجتماعی. والدین از این واقعیت آگاهند که مزد حاصل از مهارتهای زنان کمتر از مردان است و همین مساله آنان را از سرمایه‌گذاری برای ارتقای کودکان دختر بازمی‌دارد 2ــ عدم تکافوی سرمایه‌گذاری دولتی 3ــ فقدان آینده روشن 4ــ منعکس‌نشدن جداگانه و مستقل فعالیتهای زنان در آمارهای ملی.

آموزش و نظام آموزشی، حاصل سیاستها و راهبردهای یک جامعه برای هدایت امر تعلیم و تربیت از ابتدایی‌ترین سطوح تا عالی‌ترین مقاطع تحصیلی می‌باشد؛ بنابراین اولین گام در جهت استفاده بهینه از تمامی نیروهای انسانی و رفع معضل بی‌سوادی و برطرف‌کردن موانع موجود، ایجاد امکانات و شرایط مساوی در امر آموزش افراد جامعه ــ اعم از زن و مرد ــ می‌باشد.

 

ارسال نظرات