چرا ما باید این اندازه از مفاهیم و مبانی دینی خودمان فاصله بگیریم؟! واقعاً قدیمیها اگر فرزندان بیشتری میآوردند، به این دلیل بود که پول و ثروت بیشتری داشتند؟ یا اینکه اعتقاداتشان به رزّاقیت الهی بیشتر بود؟!
بیایید اندکی در نگاه دین به مسائل اقتصادی، تفکر کرده، آن را با نگاه خودمان به این مسائل، مقایسه کنیم و ببینیم تا چه اندازه میان این دو نگاه، فاصله وجود دارد؟ اگر ما به جهت ترس از مسائل اقتصادی از فرزنددار شدن جلوگیری میکنیم، در صدر اسلام برخی فرزندانشان را از ترس فقر میکُشتند!
درست است که میان جلوگیری کردن از فرزنددار شدن و کشتن فرزند، تفاوت بسیاری وجود دارد امّا این دو دسته، یک منطق دارد: ترس از فقر... ؛ خدای مهربان ما به کسانی که فرزندانشان را از ترس فقر میکُشتند، حرفی میزند که ما هم مخاطب آن هستیم:
" ولا تَقتُلوا اولادَکُم مِن املاق نَحنُ نَرزُقُکُم وَ ایّاهُم... و فرزندان خود را از بیم تنگدستی مکشید، ما شما و آنان را روزی میرسانیم." (سوره انعام، آیه 151)
اهل بیت علیهمالسلام هم به صراحت درباره این دغدغه سخن گفتهاند؛ بکر بن صالح میگوید: در نامهای به امام موسی کاظم علیه السلام نوشتم: پنج سال است که از آمدن فرزند، جلوگیری میکنم؛ چرا که همسرم از فرزنددار شدن، کراهت دارد و میگوید: از آنجا که ما فقیر هستیم، تربیت فرزندان برای ما سخت خواهد بود؛ ایشان در پاسخ نوشت:
"به دنبال فرزند باش که خداوند روزی فرزندان را میدهد". (الکافی، ج6، ص3)
نکته: اگر ما به زندگی، نگاه مصرفگرایانه داشته باشیم، هر اندازه هم که از نظر اقتصادی قوی شویم، پولمان را خرج مصرف بیشتر میکنیم، نه اینکه انگیزه بیشتری برای فرزند آوری پیدا کنیم!
بخشی از کتاب "ایران، جوان بمان"