یادداشت روز؛

سِرتِقیسم!

رییس دولت 1400 فارغ از اینکه چه کسی و چه جناحی به پاستور راه خواهد یافت، باید بداند مهار «سِرتِقیسم» را در دستور کار خود قرار دهد. پُررویی و در مقابل قانون ایستادن را رها کند. از لجبازی و یکدندگی بپرهیزد و نصیحت‌پذیر باشد و این را در کشور فرهنگ کند.
کد خبر: ۹۳۳۸۴۲۵
|
۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۷

به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی آورده است:

«سِرتِق» در فرهنگ لغات فارسی به معنای کسی است که نصیحت‌ناپذیر، فضول، پُررو، لجوج، یکدنده و لجباز است.
اخیراً محمد هاشمی رفسنجانی اخوی گرانقدر مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی در گفت‌وگو با مشرق در پاسخ به سؤالی در مورد اظهارات فائزه هاشمی در مورد دفاع از بهائیان، ترامپ، تحریم انتخابات، دفاع از فشار آمریکا به ملت ایران و ... گفته است: «او سِرتِق است، خودش می‌گوید من سِرتِق هستم».
او در پاسخ به این سؤال که آیا او حاضر نیست به حرف شما گوش دهد، می‌گوید: «چنین آدمی حرف گوش نمی‌کند. آدم با کسی حرف می‌زند که بداند در او تأثیرگذار است. روی این ملاحظاتی که هست به سمت ایشان نمی‌روم».
به نظر می‌رسد «سِرتِق» بودن در سیاست خود یک مشربی سیاسی است. لذا می‌توان از آن به عنوان  <سِرتقِیسم> یاد کرد.
یکی از پرچم‌داران سرتقیسم در جماعت اصلاح‌طلب بدخیم همین آقای تاج‌زاده است. کسی که در فتنه 78 و 88 در نقش پیاده‌نظام سوروس عمل کرد و هنوز هم در همین زمین توپ می‌زند و رفقای اصلاح‌طلب خوش‌خیم او نمی‌دانند با او چه کنند؟!
مردم ایران از اول انقلاب گرفتار این مشرب سیاسی بوده، هستند و خواهند بود. واژه‌هایی که در معنای «سِرتِق» در لغتنامه‌های فارسی وجود ندارد و در شخص «سِرتِق» و سرتقِیسم مشاهده می‌شود: 1- دروغگویی 2- تهمت‌زنی 3- شایعه‌پراکنی و 4- هرزه‌گویی است.
این صفات ملات و ماده اصلی چسبندگی چند صفت شخص سِرتِق در لجاجت، یکدندگی، لجبازی، فضولی و پُررویی است. باید در این ماه مبارک از شر افراد سِرتِق به خدا پناه برد. این جماعت محیط زیست سیاسی کشور را آلوده می‌کنند و مدام به ارتش رسانه‌ایی دشمن سرویس می‌دهند.

****
یک سؤال کلیدی در سپهر سیاست ایران مطرح است و آن اینکه چرا گفت‌‍وگوی ملی بر اساس منافع و مصالح ملی شکل نمی‌گیرد و نخبگان سیاسی به اجماع نمی‌رسند. چرا در سپهر سیاست ایران هر از چندی یک رجل سیاسی یا برخی رجال سیاسی ساز خود را کوک می‌کنند و حاضر نیستند در یک ارکستر سمفونیک ساز خود را در خدمت یک آهنگ دلنشین که متضمن رفاه و آسایش و خشنودی ملت باشد، به‌کار برند. پاسخ این است ما گرفتار بیماری سرتقیسم هستیم گفت‌وگو اصول، شرایط و الزامات خود را دارد که در زیر به پاره‌ای از آن‌ها اشاره می‌کنم:
1- برای ورود به یک گفت‌وگوی صادقانه در سطح ملی و حتی در سطح یک جریان سیاسی، به هوش، تجربه، حوصله، منطق و از همه مهم‌تر مهارت و برنامه نیاز وجود دارد.
2- برای ورود به گفت‌وگوی نتیجه‌بخش از هرگونه عجب، خودبزرگ‌بینی، فخرفروشی پرهیز کنیم و زبان را به تصغیر و تحقیر طرف مقابل آلوده نسازیم.
3- از جدال‌های بی‌حاصل و لجاجت‌آمیز بپرهیزیم. دنبال دوست بگردیم. فراموش نکنیم با عده‌ای از «اخیار » گفت‌وگو می‌کنیم نه «اشرار»!
4- هنر ما رسیدن به همزبانی، همگرایی و هم‌صدایی است. تحکم و استبداد در رأی ما را به واگرایی می‌رساند، از آن پرهیز کنیم.
5- نقد طرف مقابل را در صورت عقلانی بودن بپذیریم. این به پیشرفت گفت‌وگو کمک می‌کند. قرائت خود را از اوضاع صد درصد نگیریم، درصدی هم برای صحت فهم قرائت طرف مقابل از اوضاع بگذاریم. ما در انتخابات آینده برای رسیدن به قله‌های یک مشارکت بالا که متضمن امنیت ملی کشور باشد، نیاز به گفت‌وگوی صادقانه در سطح ملی داریم. دولت کنونی در گفت‌وگو با جریان‌های سیاسی حتی با مردم در داخل مسیر درستی را طی نکرد. لذا اکنون بر اساس نظرسنجی‌ها در پایین‌ترین حد محبوبیت در دولت‌های چهل سال گذشته قرار دارد. عدم توفیق دولت در هدایت دیپلماسی خارجی و رسیدن به برجام بدفرجام همین بود که اصول و شرایط و الزامات گفت‌وگو را بر اساس فرمول قرآنی اشدا علی الکفار و رحماء بینهم، پیش نبرد.


رییس دولت 1400 فارغ از اینکه چه کسی و چه جناحی به پاستور راه خواهد یافت، باید بداند مهار «سِرتِقیسم» را در دستور کار خود قرار دهد. پُررویی و در مقابل قانون ایستادن را رها کند. از لجبازی و یکدندگی بپرهیزد و نصیحت‌پذیر باشد و این را در کشور فرهنگ کند.
پایه‌های قدرت دولت را بر «صدق»، «راستی»، «مهربانی» و «شفقت» استوار کند. از دادن وعده‌های کاذب و نیز وعده‌هایی که قدرت انجام آن‌را ندارد، پرهیز کند. قدرت توانایی ملت را به رسمیت بشناسد و مطابق توان خود کاری که توان انجام آن را دارد به مردم وعده دهد.
سخن آخر اینکه؛ آنچه امروز در جامعه سیاسی ما دیده می‌شود، گفت‌وگوی معقول برای رسیدن به اجماع جهت حل مشکلات کشور نیست. آنکه مشاهده می‌شود اعلام «مواضع» است. مواضعی که ناظر به گفت‌وگو و رفع ابهام و اشکال و نقد یکدیگر نیست.
پیشنهاد می‌شود حال که این گفت‌وگو بر اساس استانداردهای عقلی و منطقی شکل نمی‌گیرد، در سطح ملی برویم به سمت «تقریب مواضع» این مهم با شکل‌گیری یک «مجمع» اولیه می‌تواند سامان یابد. 
«مجمع تقریب مواضع» می‌تواند متضمن افزایش مشارکت سیاسی در انتخابات باشد. جلوی فتنه‌انگیزی و نبرد نرم دشمن را بگیرد و امید به آینده را افزایش دهد.

انتهای پیام/

 

 
ارسال نظرات
آخرین اخبار