جبهه معارضین ضد انقلاب در عملیات روانی گسترده ای تلاش کردند که سند راهبردی میان ایران و چین را شکست خورده جلوه دهند و در این راستا از تولید هیچ شایعی در جهت تخریب فروگذار نکردند.
کد خبر: ۹۳۴۳۰۹۶
|
۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۰

  خبرگزاری بسیج: محمد مهدی ملکی/سند راهبردی میان ایران و چین در ماه های اخیر یکی از پر بحث ترین موضوعات مرتبط با سیاست خارجی کشورمان در محافل رسانه ای و فضای مجازی بود که نظرات موافق و مخالف زیادی را هم با خود داشت.

تلاش معارضین در ناکارآمد نشان دادن «سند راهبردی تهران و پکن»

در این میان برخی در داخل عامدانه یا ناآگاهانه در میدان بازی ترسیم شده از طرف معاندین همیشگی نظام حرکت کردند و با خیانت خواندن اقدام ایران در همکاری بلند مدت با چین، آب در آسیاب دشمن ریختند و برخی نیز با ارئه ادله و استدلال کافی به دفاع از آن پرداختند.

گروه های برانداز و ضد انقلابی چون سازمان منافقین، طرفداران پهلوی، کوموله، حرکه النضال و مواردی از این دست با همه توان خود در فضای مجازی و رسانه هایی که در اختیار دارند، در جهت تخریب اقدام ایران تلاش کردند و با ایجاد شبهات و شایعاتی افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دادند.

شایعاتی از فروش ایران گرفته تا فروش نفت ایران با کمترین قیمت ممکن و البته فروش جزیره کیش.

مخالفان می‌گویند که این سند ایران را در موقعیتی وابسته و ضعیف قرار می‌دهد و چین را در موقعیتی برتر که به آن اجازه می‌دهد امتیازات چشم‌گیری از ایران بگیرد.

در این خصوص بارها مقامات و مسئولین مرتبط با این پرونده این قبیل شایعات را رد کردند و از پایه بی اساس خواندند، چرا که این اقدامات معارضین صرفا در راستای عملیات روانی علیه ایران بود و از واقعیت بسیار دور.

«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه، در تیرماه سال 99 و در نشست کمیسیون امنیت ملی مجلس با دفاع از سند همکاری ایران و چین، بحث «فروش جزیره کیش و نفت ارزان» به چینی‌ها را «شایعه» خواند.

وی در آن نشست تاکید کرد که «منافع ملی» در تدوین این سند در نظر گرفته شده و مخالفت‌ها با آن ناشی از«غرض‌ورزی دشمنان توسعه روابط ایران و چین» است.

برای آنکه بهتر با زوایای این سند و البته رد شایعات و شبهات مرتبط با آن بخواهیم آشنا شویم، مواردی به صورت موجز در ذیل خواهد آمد:

_ سند راهبردی میان ایران و چین همانطور که به کرات اعلام شد صرفا یک نقشه راه است و نمیتوان آن را قرارداد خواند

_ آغاز رایزنی ها میان تهران و پکن جهت دست یابی به تفاهمی در قالب سند راهبردی همکاری ها میان دو طرف، پیش از«برجام» بوده که این نشان از عمق آینده نگری مسئولین تصمیم گیرنده در حوزه سیاست خارجی نظام را می رساند

بنابراین، اینکه برخی گفتند ایران پس از ناکامی در برجام ناچار شد به سمت چین حرکت کند، موضوعی نادرست است.

_در خصوص انتشار جزییات سند هم باید گفت، بر اساس عُرف بین الملل منوط به موافقت دو طرف است و تا به امروز این امر ممکن نشده است و باتوجه به شرایطی که ایران در عرصه منطقه ای و بین المللی از آن برخوردار است، دلیل و منطقی هم بر آن نیست

آمریکا و متحدین منطقه ای آن از جمله عربستان و رژیم صهیونیستی با همه توان در سال های حضور ترامپ در کاخ سفید تلاش کردند با اعمال شدیدترین تحریم ها در قالب اجرای سیاست فشار حداکثری، همه مسیرها و روزنه های تعاملات بین المللی ایران با دیگر کشورها را کاملا از بین ببرند.

بنابراین، این سطح از مطالبه جهت انتشار جزییات سند راهبردی ایران و چین در فضای مجازی توسط برخی گروه های معارض و مخالفین نظام به صورت سازماندهی شده را می توان فشار به مسئولین کشور در جهت افشای اطلاعات بیشتر از نقشه راه همکاری ها با چین قملداد کرد که طبعا در مسیر «تضاد با امنیت ملی» قرار دارد.

_ در حال حاضر دومین قدرت اقتصادی دنیا چین هست و البته عضو پنج کشور دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل

_ در سند راهبردی اطلاعاتی آمریکا، چین و اقدامات آن در راستای تبدیل شدن به یک هژمون جهانی مهمترین تهدید کاخ سفید به حساب می آید

_ چین اولین شریک تجاری ایران و بیش از هشتاد کشور جهان است

_ تنها کشوری که در دوران تحریم های سخت علیه ایران، رسما اعلام کرد که از ایران نفت میخرد، چین بود

_ از زمان شیوع ویروس کرونا، دولت چین بیشترین میزان کمک کالایی را به ایران داشته است

_ ارتباط راهبردی با چین به عنوان قدرتی بین المللی میتواند موازنه قوا را به نفع ایران در مقابل غرب و در مذاکرات برجامی با اعضای باقیمانده در آن به همراه داشته باشد

_ در خصوص اینکه گفته شد چرا این سند راهبردی به تصویب مجلس شورای اسلامی نرسید هم باید گفت، این موضوع بنا به تصمیم شورای عالی امنیت ملی بود که تصمیم گیرنده در سیاست خارجی و طبعا آگاه به مسیری است که حداکثر منافع و امنیت ملی را تامین می کند

یکی دیگر از نکاتی که در این خصوص قابل اهمیت است آنکه گروه های معارض و ضد انقلاب صرفا به عنوان سربازان پیاده نظام سرویس های غربی، عبری و بعضا عربی هستند و بنابراین تمام تلاش آنها بر این مهم خواهد بود که در مسیر تعیین شده از سوی روسای خود از جمله آمریکا، برخی کشورهای اروپایی، عربی و البته رژیم صهیونیستی گام بردارند تا مبادا جیره مالی آنها قطع شود.

حمایت مالی، اطلاعاتی و رسانه ای نظام استکبار از گروه های معارض ضد انقلاب در چهار دهه اخیر امری است که دلایل و استنادات بسیاری جهت تایید آن وجود دارد و جای هیچگونه شک و شبهه ای در آن نیست.

در این میان کارزار فشار رسانه ای و تبلیغاتی نظام استکبار و گروه های معارض خارج نشین از سوی رسانه های فارسی زبانی از جمله ایران اینترنشنال، بی بی سی فارسی و من و تو نیز در مسیرهای تعیین شده تلاش به انحراف افکار عمومی، تضعیف وحدت ملی و اسنجام درونی ایران داشته و دارند که البته با افزایش سطح آگاهی و وسواد رسانه ای مردم، اقدامات روانی تبلیغاتی آنها ناکام خواهد ماند.

در پایان آنکه امیدواریم شایعه سازان و سربازان مجازی گروهک های ضد انقلاب که مدت ها است با سیاست های رهبران شکست خورده خود در تلاشی بیهوده جهت آنچه که آنها «رژیم چنج» می خوانند به این نتیجه رسیده باشند که بیش از چهاردهه خیالبافی مسئولانشان در براندازی نظام جمهوری اسلامی حاصلی دربرنداشته که هیچ، زندگی آنها را هم تباه کرده و حق زیستن را از آنها گرفته است.

ارسال نظرات