در شرایطی که بارش ها و آب پشت سدهای خوزستان به شدت کاهش یافته و از طرفی به واسطه کم آبی کفگیر تولید برق نیروگاه های برق آبی به ته دیگ خورده است مسئولان خوزستانی بدون واقع بینی و توجه به شرایط آبی استان اقدام به احداث صنایعی مثل فولاد می کنند که به لحاظ مصرف، یکی از آب برترین صنایع در جهان و به لحاظ اشتغال و سرانه اشتغال به ازای هزینه پایین ظرفیت اشتغال را در اختیار دارد.
مثل برنامه های پنج ساله توسعه کشور که کیلومتر ها با واقعیت فاصله دارد طرح های توجیهی کارخانجات فولادی در خوزستان و کشور هم نه توجیه فنی درستی دارند ، نه توجیه اقتصادی، نه زیست محیطی.
وقتی آبی برای تولید برق نیست و حجم آب پشت سدها نیز کفاف آب آشامیدنی بهداشتی را نمی دهد احداث این هم صنایع آب بر چه توجیه اقتصادی و فنی دارد؟ و چه دردی را از اشتغال خوزستانی ها دوا می کند؟
یکی از بهانه ها و توجیه های مسئولات خوزستان برای احداث صنایع فولادی در استان ، اجرای طرح های انتقال آب و احداث صنایع آب بر در دل استان های کویرنشین و فلات مرکزی ایران است.
آنها می گویند اگر این صنایع احداث نشوند آب را کویر نشینان می برند در حالی که این توجیه همانند همتایان آنها در وزارت نیرو و استان های کویرنشین است.
کارخانجات فولادی مثل اژدها منابع آبی خوزستان را می بلعند و وصله ای نچسب به آن محیط زیست خوزستان هستند.
از فولاد شادگان که به حریم و محدودهی تالاب ارزشمند شادگان تجاوز کرده تا فولاد اروند ، فولاد دزفول و سایر طرح های فولادسازی در خوزستان ، همه استان را به اسارت خود درآورده اند و خوزستان بازیچه دست سیاست گذاری های غلط و ضد محیط زیستی شده است.
با این حساب و با این تفاسیر معلوم نیست مسئولان خوزستانی کی میخواهند از خواب بیدار شوند و واقعیت های عریان درون استان را ببینند؟
هدف هیچگاه وسیله را توجیه نمی کند و احداث صنایع آب بر فولادی در خوزستان زیر پوشش ممانعت از اجرای طرح های انتقال آب از سرشاخه های کارون برای استان های کویرنشین و فلات مرکزی ایران تنها یک توجیه خنده دار و یک توهم تاریخی است.