عاشق شهادتم، اگر پیش خدا با تمام وجودم رفتم

به گزارش خبرگزاری بسیج از آذربایجان شرقی،  هشت سال دفاع مقدس دورانی ماندگار و پر از تجربه‌های فراوان برای ملت ایران اسلامی است که همواره از رشادت‌ها و جانفشانی‌های نیروهای نظامی و بسیجی در دفاع از خاک میهن اسلامی در برابر جنایت‌های رژیم بعثی عراق سخن گفته می‌شود.

در دوران حماسه و ایثار، از همه افراد جامعه به جنگ با صدام ملعون برخواسته بودند که یکی از همان‌ها دانشجویانی بودند که در برابر نیروهای جنایت‌کار عراقی سینه سپر کرده و به درجات والایی رسیدند. دانشگاه تبریز هم از جمله دانشگاه‌هایی است که در هشت سال دفاع مقدس شهدای دانشجوی بسیاری تقدیم انقلاب اسلامی کرده است که شهید «اکبر طالب‌زاده تیمورلویی» یکی از این دانشجویان است.

زندگی‌نامه شهید «رسول ستاری اوشتین»

«رسول ستاری اوشتین» سال ۱۳۳۷ در زنجان به‌دنیا آمد. وی در ۶ سالگی پدر خود را از دست داد و با محرومیت و مشکلات تحصیلات خود را طی کرد و با همت و پشتکاری که داشت، موفق به اخذ دیپلم در رشته علوم تجربی شد.

«رسول» در آزمون سراسری سال ۱۳۵۶ در رشته «زبان و ادبیات فرانسه» از دانشگاه تبریز پذیرفته شد و با ورود به دانشگاه در جریانات سیاسی و اجتماعی قرار گرفت و به صف انقلابیون پیوست و در راهپیمایی‌ها و تظاهرات مردمی حضوری فعال داشت. وی طی مدتی که دانشگاه به‌خاطر اعتراضات دانشجویان تعطیل شده بود، به زنجان برگشت و به تربیت نوجوانان پرداخت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در صحنه‌ها حضور داشت.

«رسول ستاری اوشتین» با شروع جنگ تحمیلی به عضویت بسیج درآمده و پس از گذراندن دوره نظامی و رزمی به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام شد و پس از ماه‌ها ایثار و حضور در جبهه‌های مختلف، سرانجام شامگاه ۲۲ آبان سال ۱۳۶۱ در منطقه «عین‌خوش» به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

فرازی از وصیت‌نامه شهید «رسول ستاری اوشتین»

من عاشق شهادتم، من عاشق شهید شدن هستم و با تمام وجود آرزو دارم که در راه خدا به درجه شهادت نائل شوم و اگر این آرزوی قلبی من برآورده شود، بدانید که من خوشبخت‌ترین فرد روی زمین هستم.

اگر من پیش خدا رفتم، بدانید که با تمام وجودم و با فکر و با چشم‌های بازم و با پا‌های استوارم و با دست‌های مشت کرده‌ام و با قلبی عاشق خدا و با اراده پولادینم و با تمام عقلم به این راه سعادتمند بشری و زیبا پا گذاشته‌ام و رفتم.

اگر دوست‌دار خدا و پیامبر گرامی‌اش هستید، باید قیام کنید؛ باید جنگ کنید و باید امتحان نهایی را با جانتان، با مالتان، با تمام وجودتان و با خون‌تان بدهید.